تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Clothes are the best bargain, with many items marked down.
دیدگاه
٠

لباس ها قیمت مناسبی دارند و بسیاری از اقلام تخفیف دارند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
They're doing a gig in Leeds tonight.
دیدگاه
٤

آنها امشب در لیدز کنسرت برگزارمی کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
a laid-back attitude toward life
دیدگاه
١٣

یک نگرش خونسرد نسبت به زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
متن
a laid-back person
دیدگاه
١١

یک فرد خونسرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Jones has been asking after you.
دیدگاه
٦

جان احوالت را می پرسید.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It's a good idea, but it'll never catch on.
دیدگاه
٧

ایده ی خوبیه , ولی هیچ وقت محبوب نمی شود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The city had faced racial crisis and come through it.
دیدگاه
١٥

این شهر با بحران نژادپرستی مواجه بود و از سختی ها سربلند بیرون آمد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Mr. Jackson came through his illness.
دیدگاه
١١

آقای جکسون از پس بیماری. اش برآمد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Your last essay wasn't up to scratch/didn't come up to scratch.
دیدگاه
٥

آخرین مقاله اش در حدی نبود که قبول شود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We'll have to bring the house up to scratch before we sell it.
دیدگاه
٨

قبل از اینکه خانه را بفروشیم باید آن را به استاندار مورد قبول برسانیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Is her schoolwork up to scratch?
دیدگاه
٥

آیا تکالیفش در حد مقبولی است؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
They staked the goat in the back yard.
دیدگاه
٧

رئیسم. به خاطر دیر رفتنم سر کار به من گیر داد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Stop acting the goat.
دیدگاه
٤

می خواهم امشب در تمام کردن مقاله ام تلاش کنم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Our progress was embarrassed by lots of baggage.
دیدگاه
٥

پیشرفت ما با نظرات و عقایدزیادی خجالت آور شد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
That banker is really on the ball.
دیدگاه
٣

این بانکدار واقعا فعال و با قابلیت است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
That guy is really on the ball.
دیدگاه
٨

اون یارو واقعا زرنگ است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The teacher didn't swallow my excuse.
دیدگاه
٩

معلم بهانه ی من را نپذیرفت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Their new album has plenty of pizzazz.
دیدگاه
٧

آلبوم جدید آنها بسیار هیجان انگیز است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I usually make do with a cup of coffee for breakfast.
دیدگاه
٥

معمولا یک فنجان قهوه برای صبحانه ام کافی است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She sprinkled pepper on my grub, watching me nosh.
دیدگاه
٧

او روی غذای من فلفل پاشیدوخوردن من را تماشا کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The flowers on the table provided the finishing touch.
دیدگاه
٧

گل های روی میز حسن ختام را فراهم کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
They spread a lot of tacky gossip about his love life.
دیدگاه
١١

آنها شایعات احمقانه و زشت زیادی در مورد زندگی عاشقانه اش پخش کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It's kind of tacky to give her a present that someone else gave you.
دیدگاه
١٤

یه جورایی زشته که به او هدیه ای رابدی که کسی دیگر به تو داده باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The president was accused of warmongering.
دیدگاه
٧

رئیس جمهور متهم به طرفداری از جنگ و خشونت علیه کشورهای دیگر شد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She owes her success to her individualism and flair.
دیدگاه
١٠

او موفقیتش را به فردگرایی و خلاقیتش مدیون است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
All my plans for the party had gone awry.
دیدگاه
٧

تمام برنامه هایم برای مهمانی آن طور که می خواستم پیش نرفت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
They churn out 000 identical toy trains every day.
دیدگاه
٨

پنج هزار قطار اسباب بازی مشابه را هر روز به تولید انبوه می رسانند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She churned out twenty articles in two months!
دیدگاه
١٠

بیست مقاله را در طول دو ماه با سرعت زیاد و مقدار انبوهی تهیه کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Tell him to get off his arse and do some work for once.
دیدگاه
١٢

بهش بگو برای یک بارم شده تنبلی را بگذاره کنار و کار کنه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The players failed to live up to their coach's expectations of them.
دیدگاه
١٢

بازیکنان نتوانستند انتظارات مربی خود را برآورده کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The article is written in his usual punchy style.
دیدگاه
٧

این مقاله با سبک تاثیر گذار او نوشته شده است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He will draw out the names of the lucky winners.
دیدگاه
٩

نام های برندگان خوش شانس را بیرون کشید.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The days begin to draw out noticeably.
دیدگاه
١٠

روزها به طور قابل توجهی طولانی شدند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Tad loves being in the limelight.
دیدگاه
٨

کودک عاشق بودن در مرکز توجه است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He thanked Tony for his unflagging energy and support.
دیدگاه
٧

از تونی به خاطر انرژی خستگی ناپذیرش و حمایتش تشکر کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A bad habit in a child should be nipped in the bud.
دیدگاه
٩

باید از عادت بد کودک جلوگیری کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Many serious illnesses can be nipped in the bud if they are detected early enough.
دیدگاه
١٥

بسیاری از بیماری های خطرناک اگر زود تشخیص داده شوندقابل پیشگیری هستند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
How does your company stack up against your competitors.
دیدگاه
١٠

چقدر شرکت شما نسبت به رقبای شما بهتر است؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
How does our product stack up against those of our competitors?
دیدگاه
٩

چقدر محصول ما نسبت به رقبای مابهتر است؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Parents want to know how their kids' schools stack up against others.
دیدگاه
١٠

والدین می خواهند بدانند که چقدر مدارس فرزندانشان از دیگران بهتر است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Switch off by listening to music.
دیدگاه
١٤

با گوش دادن به موسیقی کمی استراحت کن.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We must stick by our decision.
دیدگاه
٨

باید همان طور که تصمیم گرفتیم عمل کنیم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I love him and whatever happens I'll stick by him.
دیدگاه
١١

دوستش دارم و هر اتفاقی بیفتد از او حمایت می کنم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She can shrug off her troubles and keep smiling.
دیدگاه
١٠

می تواند از شر مشکلاتش خلاص شود و لبخند بزند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The team have been able to shrug off their recent failures and perform well.
دیدگاه
١١

این تیم توانست شکست های اخیر خود را نادیده بگیرد و عملکرد خوبی داشته باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I hope I can shrug off this cold before I go on holiday.
دیدگاه
١٥

امیدوارم بتوانم از شر سرما خوردگی تا قبل از تعطیلات خلاص شوم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I admire the way she is able to shrug off unfair criticism.
دیدگاه
١٣

شیوه ی او به اهمیت ندادن به انتقاد ناعادلانه را تحسین می کنم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He shrugged off his pain and struggled on.
دیدگاه
١٤

او به دردش کوچکترین اهمیتی نداد و با آن جنگید.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
If your performance is boring, the audience will switch off and tune out.
دیدگاه
١٠

اگر اجرایتان خسته کننده باشد, مخاطبان به شما دیگر گوش نمی دهند و توجهی نمی کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Some people who sleep next to snorers are able to tune out the sound, if they are heavy sleepers.
دیدگاه
١٦

برخی افرادکه کنار خرو پف کنندگان می خوابنداگر خوابشان سنگین باشد, می توانند صدا را نادیده بگیرند.

١