پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٩٩)

بازدید
١٤,١٥٤
تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

برنامه گفتگومحور [تاک شو]

پیشنهاد
٠

بذار این پشه رو بکشم. جونم رو به لبم رسونده.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

موقعیتی که در آن یک نفر توسط فردی که درماشینِ درحال حرکتی است تیر میخورد

پیشنهاد
٠

بعد از تصادف، اون یکی ماشین گذاشت رفت

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

ماشین به نزد او رفت و او سوارش شد.

پیشنهاد
٠

تنها انتخاب من این است که او را فراری بدم ( مجبورش کنم از اینجا بره )

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو به زور از مکانی دور کنیم ، یا خود را فراری بدیم

پیشنهاد
٠

همه اهالی روستا دوان دوان آمدند تا گرگ را دور کنند.

پیشنهاد
٠

دقیقا نمیدونم منظورت چیه

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

سینمایی که هر کس از داخل ماشینش به تماشای فیلم می پردازد.

پیشنهاد
٠

ما مقاله ای، راجع به اندازه گیری اینکه چگونه گازهای موجود در جو آزاد می شوند، داشتیم.

پیشنهاد
٠

نتیجه ی دادگاه غیرمنتظره بود.

پیشنهاد
٠

نسخه ی جدید مجله منتشر شده.

پیشنهاد
٠

با اتصال اینترنت مشکل دارم.

پیشنهاد
٠

موضوع تغییرات اقلیمی فوری است.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

حکم صادر کردن

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

موضوع مربوط به ترکیه است

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

اکنون من . . . مشکلات سلامتی دارم

پیشنهاد
٠

شرکت یک بیانیه درباره واقعه صادر کرد.

پیشنهاد
٠

به نظر می رسد مشکلی با به روزرسانی نرم افزار وجود دارد.

پیشنهاد
٠

ما باید به مسئله به سرعت پرداخته شود.

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

جریمه صادر کردن

پیشنهاد
٠

به روزرسانی جدید هفته آینده صادر خواهد شد.

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

صدور حکم

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

دغدغه ی اصلی ( مهمترین دغدغه )

پیشنهاد
٠

این نشریه را در چند شماره منتشر کردید ؟

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
١

مسائل سیاسی

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات روحی

پیشنهاد
٢

بزرگترین معضل دنیا . . .

پیشنهاد
١

مدام گوشیشو چک می کنه برای یه دوز دوپامین. ( استعاری – وابستگی روانی ) : در معنای استعاری، *fix* می تونه به هر نوع وابستگی یا نیاز شدید اشاره کنه—م ...

پیشنهاد
٠

برای اینکه بتونه کار کنه، دوز صبحش رو لازم داره. ( اسم – دوز یا نیاز ) : گاهی *a fix* به معنای دوز مورد نیاز برای رفع خماری یا مصرف دوره ای استفاده ...

پیشنهاد
١

رفته توی حموم تا دوزشو بزنه. ( عامیانه – مواد مخدر ) : در زبان خیابانی، *fix* به معنای آماده سازی یا تزریق مواد مخدره—به ویژه مواد تزریقی مثل هروئی ...

پیشنهاد
٠

همیشه دنبال دوز بعدیشه.

پیشنهاد
٠

ساعت ها وقت می ذاره تا موادشو آماده کنه برای تزریق.

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

می تونی این اسباب بازی رو درست کنی؟ یعنی اسباب بازی خراب شده و باید تعمیر بشه.

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

شکارچی کمین مناسبی گرفت. fix= کمین

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

لوله کش نشتی رو درست کرد. یعنی لوله ها نشتی داشتند و لوله کش اون ها رو تعمیر کرد.

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

درو تخته جورن

پیشنهاد
٠

مشکلی لاینحل، راهکار ساده ای ندارد

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

به کسی خبر دادن

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

چرا بهمون خبر ندادی چرا خبرمون نکردی

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

خبرم کن

پیشنهاد
٠

تمیز کردن ماشین باید شامل پاکسازی گرفتگی ها و انسدادها بشود.

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مجوز داشتن مجاز بودن

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مجوز رمز عبور

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

ریشه آب و اجدادی

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

من به یک مو بندم

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

من به یک مو بندم

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

پتانسیل های بالقوه تان را به فعلیت درآورید

پیشنهاد
٠

دزدگیر اشتباهاً به کار افتاد.