پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٩٩)

بازدید
١٤,١٧٨
پیشنهاد
٠

دانش آموزان معلم خود را دست می اندازند

پیشنهاد
٠

راهزنان از ترفند های مختلفی برای سرقت از مسافران استفاده می کنند.

پیشنهاد
٠

جاسوس از یک طعمه استفاده کرد تا ماموران دشمن را گمراه کند در حالی که به ستاد مرکزی آنها نفوذ می کرد.

پیشنهاد
٠

پلیس یک عملیات فریب ترتیب داد تا مجرم را بدون هشدار دادن به او دستگیر کند.

پیشنهاد
٠

هنرمند یک نقاشی طعمه ساخت تا توجه ها را از شاهکار واقعی اش منحرف کند.

پیشنهاد
٠

در طول جنگ، ارتش از طعمه ها برای گمراه کردن دشمن در مورد موقعیت نیروهای خود استفاده کرد.

پیشنهاد
٠

ماهیگیر یک طعمه در آب قرار داد تا ماهی ها را جذب کند و امیدوار بود که ماهی بزرگ تری صید کند.

پیشنهاد
٠

پیام فریب کافی بود تا هکر را گمراه کند و این اجازه را به شرکت داد تا سیستم خود را ایمن کند.

پیشنهاد
٠

طعمه ای به شکل یک صندوق گنج جعلی دزدها را به دام پلیس کشاند.

پیشنهاد
٠

او از یک ایمیل فریب برای فریب دادن کلاهبردار و مجبور کردن او به فاش کردن هویت خود استفاده کرد.

پیشنهاد
٠

ژنرال دستور داد تا یک مانور فریب انجام شود تا دشمن را در مورد اندازه و جهت ارتش خود گمراه کند.

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

فریب دادن اردک ها به سمت برکه.

پیشنهاد
٠

او با پیشنهاد حقوق بالا به این کار جذب شد lure=بوسیله تطمیع بدام انداختن، وسوسه کردن، فریفتن، اغوا کردن

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

حقوق ناچیز

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

چطور میتونی اینقدر خودخواه باشی؟

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بعضی افراد خیلی خودخواه هستند

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بهش نگو احمق/ تنبل / حق نشناس/ بی تربیت

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

متمایز کردن یک چیزی از بقیه

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

متمایز کردن یک چیزی از بقیه

پیشنهاد
٠

یا خدا! اینجا چه اتفاقی افتاده؟

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

متمایز کردن یک شخص از بقیه

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

متمایز کردن یک شخص از بقیه

پیشنهاد
٠

یه نوع از آن ، منو قوی می کنه.

پیشنهاد
٠

ما ست چنگال و قاشق رو به صورت مرتب در کشو گذاشتیم.

پیشنهاد
٠

مشکل موتور ماشین زود حل شد. sort = بر طرف کردن مشکل، حل مشکل، در اصطلاح عامیانه به معنای ردیف شدن ( مرتب شدن )

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

روبه راه نیستم

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

روبه راه نیستم

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

دری وری گفتن، چرت و پرت گفتن، پرت و پلا گفتن

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

دری وری گفتن، چرت و پرت گفتن، پرت و پلا گفتن

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

ور زدن، پر حرفی کردن، تند و سریع و پشت سر هم حرف زدن، هذیان گفتن

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تاجر آب شیرین

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) هر چیز داغ یا جز جز کننده ( مثلا روز بسیار گرم )

پیشنهاد
٠

کمپین تبلیغاتی شان بیشتر هیجان داشت تا محتوا sizzle ( بازاریابی دیجیتال ) عناصر هیجان انگیز غیرکارکردی در تبلیغات برای جلب توجه

پیشنهاد
٠

صدای جزجز قطرات باران روی گریل سمفونی به پا کرد sizzle ( فیزیک آکوستیک ) صدای مشخص ناشی از تبخیر سریع رطوبت روی سطح داغ

پیشنهاد
٠

رقصنده های تپ با صفحات فلزی ریتم های جزجز می سازند sizzle ( هنرهای نمایشی ) تکنیک رقص با استفاده از صدای کفش های مخصوص روی زمین

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تخم مرغهایی در روغن داغ

پیشنهاد
٠

او از یک دکتر کمک گرفت

پیشنهاد
٠

نویسنده ای که شهرتش از پدرش پیشی گرفته بود. / نویسنده ای که شهرتش بیشتر از پدرش شده بود.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

او از حد زمان و مکان فراتر می رود

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

قلمرو علم

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

در این زمینه

پیشنهاد
٠

او دوست زخمی اش را کول کرد piggyback=کول کردن/برپشت یا شانه کسی سوار شدن

پیشنهاد
٠

می پیچیدند در مسیر های نازک ( پیچ در پیچ )

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

به ارامی بند امدن ( پایان یافتن )

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد مورد تصویب واقع شد

پیشنهاد
٠

یه نفر آهنگ شاد با خودش آورده بود.

پیشنهاد
٠

می تونی یه کم خوراکی برای مهمونی بیاری؟

پیشنهاد
٠

امشب داره توله سگ جدیدش رو میاره این طرف.

پیشنهاد
٠

گیتارش رو آورد و برامون نواخت.

پیشنهاد
٠

چی تو رو به لندن کشونده؟