پیشنهادهای آزاده (٧,٩٩٤)
( عامیانه ) آغاز به کار کردن، به کار افتادن
[نفت] فشار راه اندازی
[کاراته] کی کن - عدم حضور در مسابقه
[نساجی] ماشین لگد زنی یا مالش دادن پوست جهت روغن زنی و عمل آوردن آن
[آمار] پیشامد بازگردنده
[ریاضیات] اعشار متناوب
[آمار] ملاک بازگشتی
return to thoughts of past events
[برق و الکترونیک] روش بازگشت
income from interest earned on investments
[حسابداری] زیانهای مکرر
[آمار] وضعیت بازگردنده
[ریاضیات] دنباله ی بازگشتی
[ریاضیات] کسر متناوب
[آمار] اِفراز بازگشتی
[ریاضیات] حلقه ی بازگشتی
[ریاضیات] فرمول بازگشتی
[برق و الکترونیک] فیلتر بازگشتی
[کامپیوتر] الگوریتم بازگشتی
[برق و الکترونیک] رابطه بازگشت
برگشته
[برق و الکترونیک] پرس و جوی بازگشتی
[ریاضیات] برنامه ریزی بازگشتی
رویه بازگشتی
تابع بازگشتی
زیر روال بازگشتی
expense that occurs repeatedly
( ریاضی ) کسر اعشاری متناوب
اعشار دوری
روال بازگشتی
برگشتگی
برگشت
بازگشتی بودن
strait that divides between the asian and european portions of turkey, body of water that joins the aegean sea to the marmara sea
خدا
( انجیل ) طوفان نوح
رکورد اقتصادی امریکا بین سال های 1929 و 1939
شیطان آدم بیکاره را آسان تر وسوسه می کند
مجلس چای و رقص عصرانه
جهنمی ها
کندو
آمیزه ی مس و روی ( که در جواهرات بدلی به جای طلا به کار می رود ) ، زر ساختگی، زرنما، مسبار، صلای مشاقی، تقلبی، بدل، قلب
stream of judaism which believes in adherence to the torah and talmud but also in accommodating the halacha to the changing times
این اصطلاح از دل دریاها به درون سازمان ها و شرکت ها راه پیدا کرده است. اولین کاری که یک ملوان در قایق های بادبانی قدیمی یاد می گیرد این است که چطور ب ...
[پلیمر] حالت تنش دار
متکبر/پرافاده/گنددماغ و ظاهرپسند بودن
از دماغ فیل افتاده پر فیس و افاده خود برتر بین
متکبر ، پرافاده و مغرور
افاده ای/خودشیفته بودن Jack's such a snob - He's always talking about his rich relatives. "جک" خیلی افاده ای است - او همیشه درباره فک و فامیل ها ...
[زمین شناسی] حساسیت درمقابل اصطکاک