پیشنهادهای آزاده (١٣,٠٨٥)
گوساله ای گوشتی
it's your turn
( امریکا - خودمانی ) ماشین سکه خور ( در کازینو )
( فرانسه - ناخوشایند ) گه
person who only has one arm
having only one arm
[آمار] مسئله ماشین قمار یک بازو
سرباز انگلیسی
دکان خواربار فروشی یا نانوایی
[نساجی] کلید دستی - ابزار ویژه تنظیم ماشین چاپ غلتکی
مسلسل دستی
( خودمانی ) چرند، مزخرف
[نساجی] عمل تو کشیدن پود کناره
[نساجی] پارچه چین دار
[عمران و معماری] بند سیمی
( فلز را ) تبدیل به سیم کردن، مفتول کردن
[برق و الکترونیک] اتصال و سیمی
گُوِه سیمی
[نساجی] جغجغه
[نساجی] مکانیک - مکانیک تنظیم کننده دستگاه
we made two tacks in rounding the island برای دور زدن جزیره دو بار تغییر مسیر دادیم.
totally tacky
[خودرو] ماده افزودنی دارای خاصیت چسبندگی
( south african usage ) pair of sports shoes
اتاق مجاور اصطبل ( که زین و برگ و غیره را در آن نگه می دارند )
درباره ی موضوع ناخوشایند ( یا جدی و غیره ) با کسی صحبت کردن
سرمای محصول کش
small australian crab pale blue in color
double breasted long coat worn by men in the 19th century
[کامپیوتر] صفحه دروازه ای
[نساجی] موج کششی
[عمران و معماری] قیف - لوله خروجی
[سینما] پیش نویس تصویرنامه
printing of rough copies
[نساجی] منطقه کشش - ناحیه کشش ( در ماشین فتیله )
[نساجی] سیستم کشش - قسمت کشش در ماشین فتیله
in a drafty manner
[ریاضیات] برات اسنادی
[حقوق] مستندات، پیوستها
مورد قبول یا فهم اکثریت مردم عامه پسند
کوچکترین مضرب مشترک
[برق و الکترونیک] پایین ترین بسامد بالای مفید پایین ترین بسامد بالایی که رد زمان معینی برای انتشار یونوسفری امواج بین دو نقطه ی معین موثر است . مقدار ...
lowest financial offer
famous american rock and roll band
capital city of malta family name
someone who has completed rabbinical training and been officially ordained
[زمین شناسی] ذخیره دره ای الف ) حجم آب در یک توده یا پیکره آب در زیر نیم رخ سطح آب ب ) ظرفیت ذخیره طبیعی یا حجم آب یک رود در زمان سیل که رود از کنا ...
[زمین شناسی] شانه دره - سطح یک سنگ بستر که به شکل دره در دره ساخته می شود و نشان دهنده زاویه تند یا شکست در سراشیبی بین دیواره یا کف دره بالاتر و قدی ...
[عمران و معماری] یخ آبرفت دره ای
[زمین شناسی] نوار جانبی کف دره - سطح باریک هموار تا تقعر کم، بین سراشیبی آب شست و کف دره به تنهایی ( دشت سیلابی ) ، که بوسیله پس روی یا فروسایی شیب د ...