پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٩٩)

بازدید
١٤,١٧٣
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اذیت کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک قانون کلی معتبر

پیشنهاد
٠

به سرعت صفحات را مرور کنید / ورق بزنید

پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنای بی توجهی یا ناتوانی در درک وضعیت های اطراف است و به نوعی نادانی یا بی خبر بودن اشاره دارد

پیشنهاد
٠

ما اتاق خواب را آبی رنگ کردیم.

پیشنهاد
٠

تمام این نقاشی ها توسط هنرمندان محلی کشیده شده اند.

پیشنهاد
٠

من تمام روز مشغول رنگ کردن خانه بوده ام.

پیشنهاد
٠

اجازه انجام کاری به کسی

پیشنهاد
٠

اجازه انجام کاری به کسی

پیشنهاد
٠

اجازه انجام کاری به کسی

پیشنهاد
٠

پیرمرد در روستا یک زیستِ تک نفره داشت.

پیشنهاد
٠

ببرها عمدتاً حیواناتِ تک زی هستند.

پیشنهاد
٠

نوشتن اغلب یک فعالیت انفرادی است.

پیشنهاد
٠

یک درخت تک نما در وسط زمین ایستاده بود.

پیشنهاد
٠

زندانی را برای یک ماه در حبس انفرادی قرار دادند.

پیشنهاد
٠

پس از بازنشستگی، زندگیِ تنها در کوهستان را انتخاب کرد.

پیشنهاد
٠

او هر صبح از پیاده روی تنهایی در ساحل لذت می برد.

پیشنهاد
٠

یک چهرهٔ تنها زیر چراغ خیابان ایستاده بود.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

زندگی منزویانه

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تو الان داغونی پسر

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اون داشت استراحت میکرد

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دندونش درد گرفته بود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ذهنیت اجتناب و گریز

پیشنهاد
٠

گروه چندین نمایشنامه یونانی را باز آفرینی کردند.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

باشگاه رفتن تفریح منه escape معنی تفریح رو هم میده

پیشنهاد
٠

تفریح او سینما است.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تعطیلات اخر هفته

پیشنهاد
٠

او به یه ماشین نیاز داره تا از محله فرار کنه

پیشنهاد
٠

از نظر/چشم/توجه کسی دور ماندن - شدن متوجه چیزی نشدن

پیشنهاد
٠

از خاطر کسی دور شدن به ذهن/خاطر/فکر کسی نرسیدن

پیشنهاد
٠

دزد قبل از اینکه پلیس او را دستگیر کند فرار کرد

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه رو به کسی ننداز! دنبال مُقَصّر نگرد! ( به خودت بنگر ونگاه کن ) تقصیر هیچکس! ( تو مُقصری ) .

پیشنهاد
٠

من تقصیر اون اتفاق بد رو گردن تو میندازم

پیشنهاد
٠

اون تقصیر رو به گردن نگرفت ولی به هر حال آخر جلسه اون مقصر شناخته شد

پیشنهاد
٠

من تو و شانس بدت رو مقصر اتفاقی که دیشب برام افتاد میدونم

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر زنش نکردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سزاوار سرزنش بودن ، تقصیر داشتن ، مقصر بودن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

مقصرِ

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر زنش نکردن

پیشنهاد
٠

به عهده گرفتن مسئولیت خطا یا اشتباه

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بزرگترین مانع

پیشنهاد
٠

حداکثر کوشش خود را برای . . . کردن/ نهایت سعی خود را کردن که . . . / خود را به آب و آتش زدن که. . .

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

با تاریک شدن هوا

پیشنهاد
٠

او کم کم از منتظر ماندن خسته شد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

کارشناس صادرات

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر رشته داشتن در . . .

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

درد بی پایان

پیشنهاد
١

اونها قصد خرید ماشین نو دارند.

پیشنهاد
١

برنامه ریزی کردن برای انجام کاری.

پیشنهاد
٠

هدف از تبلیغات ، افزایش فروش است.