پیشنهادهای آزاده (١٣,٠٨٥)
[حسابداری] حقوق نقدی ناشی از تغییر ارزش سهام
ماهی خشکانده ( به جای نمک زدن در آفتاب می خشکانند )
food that is fed to livestock
مزرعه ی دامداری دامپروری
[زمین شناسی] شاخص بهای بازار سهام
period of time during which the stock market is losing value
[سینما] فیلم بایگانی
بعلاوه، علاوه بر آن، از طرف دیگر، باضافه
سفت کردن
کلید جلب توجه
فن
[ریاضیات] شاخه ی یک منحنی
[ریاضیات] شاخه ی تابع
[ریاضیات] شاخه ی یک هذلولی
اوج جنسی
[برق و الکترونیک] معادله بولتزمن
[برق و الکترونیک] تابع بولتزمن
[شیمی] قضیه H بولتزمن
[برق و الکترونیک] قانون بولتزمن
[ریاضیات] رابطه ی بولتسمان
[نساجی] لیف مصنوعی بولتافلکس ( پلی وینیلیدن کلرید )
[نساجی] لیف مصنوعی بولتاتین ( پلی اتیلن )
[مهندسی گاز] کلاهک پیچ و مهره دار
[عمران و معماری] اتصال پیچی
[ریاضیات] ثابت بولتسمان
[شیمی] توزیع بولتزمن
[شیمی] تابع توزیع بولتزمن
[برق و الکترونیک] معادله بولتمان معادله بقای ذره که بر اساس تشریج بر خوردهای منفرد نوشته می شود .
deny access to funds
طنابی که برای جلوگیری از پاره شدن بادبان به سرتاسر حاشیه ی آن می دوزند
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: HK ( UO2 ) ( SiO4 ) •1. 5 ( H2O )
[برق و الکترونیک] ثابت بولتمان ثابت فیزیکی برابر با 1/380662 ضرب در 10 بتوان 23 یا erg/k 1/380662 ضرب در 10 به توان 16
علوم هوایی : بولتزمن
[کامپیوتر] نقل قول های نامفهوم
cart that can be tipped downward to empty its contents
[زمین شناسی] قلوه سنگ
[عمران و معماری] خاک ریخته شده
[زمین شناسی] چینش قلوه سنگی، پوشش قلوه سنگی
[عمران و معماری] درهم سنگریزه
[معدن] ارتفاع تخلیه ( ترابری )
act of dumping loads of waste/garbage from carts
[زمین شناسی] خاکریز نکوبیده - خاکریز دستی
[زمین شناسی] سنگریز درهم
unloading price
[معدن] واگن خودتخلیه ( ترابری )
pile of garbage
area where something is released or tossed
[معدن] فروشویی توده ای ( هیدرومتالورژی )
[زمین شناسی] نهشته جورنشده یک رسوب جور نشده که مستقیماً در زیر قاعده موج یا قاعده جریان نهشته شده است و یا با نرخی سریع بوجود آمده که امواج و جریان ه ...
[زمین شناسی] برگرداندن واگن یکی از روشهای تخلیه واگنها استفاده از دستگاههای واگن برگردان است