پیشنهادهای آزاده (١٣,٠٩٧)
( uk ) boat - shaped carriage in an amusement park with seats that swing backward and forward
[نفت] مخزن لای کشی
[نفت] تولید با لوله ی تمیزکاری
[نفت] چاه در دست تمیزکاری
[نفت] تأسیسات تمیزکاری
اشتهایم را از دست دادم
[برق و الکترونیک] رگبار رنگ یک رشته نوسان با بسامد زیر حامل رنگ نمایی 3/579545 مگا هرتز که به دنبال هر پالس افقی در سیستم تلویزیون رنگی ارسالم می شود ...
[برق و الکترونیک] پایه ی رگبار رنگ مولفه پالسی و مستطیل - شکل که بخشی از رگبار رنگ است .
[کامپیوتر] انشعاب شرطی - انشعاب شرطی دستورالعملی که موجب می شود - در صورت تحقیق یک شرط - کامپیوتر به محل دیگری در برنامه پرش کند .
immunity subject to conditions
[آمار] همگرایی شرطی
جهش شرطی
نقطه انفصال شرطی
دستورالعمل شرطی
overweight woman
کندذهن، دیرفهم، احمق، کله خر
مقاطعه کار
( امریکا ) ایالت های کرانه ی میانی اقیانوس اطلس ( نیویورک و نیوجرسی و پنسیلوانیا و دلاور و مریلند )
( نام یکی از دادسراها و محل های آموزش وکلای دادگستری در لندن ) میدل تمپل
( زبانشناسی ) فرانسه ی میانه ( زبان فرانسه در سده های 14 تا 16 میلادی )
از این شاخ به آن شاخ پریدن
chest filled with toys and games
خام و بچه گانه دخترانه
magazine containing pictures of nude or partially dressed women
process of being expelled from a property
one who has been turned out of a dwelling
ceremony held to honor someone
it is best not to say it again
پوست گوزن، پوست اهو
اره ی قاب دار ( اره ی بزرگی که تیغه ی آن بر چارچوب کمان مانندی سوار است )
دندان های پیش آمده، دندان گراز
پارچه ی موم دار، پارچه ی ضخیم کتانی که توسط صمغ یا موم سفت شده
آرد گندم سیاه، گندم سیاه
[آب و خاک] جریان سرریزی
[ریاضیات] منشور مایل
[ریاضیات] هرم مایل
[آمار] دوَران مایل
[عمران و معماری] برش اریب
[شیمی] سیستم مایل
[ریاضیات] مثلث نا قائمه
[عمران و معماری] سرریز اریب
[برق و الکترونیک] برخورد مایل
[شیمی] شبکه مایل
[سینما] نورپردازی اریب
[ریاضیات] خط مایل
[ریاضیات] متوازی السطوح مایل
[عمران و معماری] پرسپکتیو مایل
[ریاضیات] مخروط مایل
[ریاضیات] مختصات مایل
[ریاضیات] برشکاری مورب