پیشنهادهای آزاده (١٠,٢٦٨)
حالا بهت نشون میدم
اطمینان می دهم شک ندارم
حاضرم به هر ذلتی تن در بدهم ولی این رفتار با من نشه
اونجا رو به آتش میکشم
اگر سرم هم برود این کار را می کنم
پیداش میکنم بالاخره میفهممش
دوست دارم سر حرفم بایستم و ار اعتقاداتم دفاع کنم
تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت
تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت
بهترینها رو برای شما آرزو می کنم
سالهای شاد بسیاری را برای شما آرزو دارم
بیشتر از این معطلت نمیکنم
آخیش رفت / از شرش خلاص شدیم
آخیش رفت / از شرش خلاص شدیم
�چنین تصور میکردم که
داشتم می مُردم نزدیک بود بمیرم
عقلم به جایی نمیرسید
با مشت به صورت کسی زدن
گمونم پسره یکی مونده به آخری دورگه باشه
اهمیت ندادن حتی اندازه سر سوزن
�مخ پلیس رو زدم که جریمم نکنه
گولت زدم
حالم از نظراتت بهم می خوره
که اینطور! متوجهم
درود بر شما
دررفتن / فرار کردن
آدم خوش مشربی است
آدم خوش مشربی است
وای به حالت اگه
هیچ نیازی به کسی نداشتن
از صحبت کردن با مادربزرگم خسته نمیشم. آدم خوش مشربی است
باید در موردش فکر کنم
هیچ نیازی به چیزی نداشتن
من عاشقتم، به عشق و علاقه من شک نکن
به عشق و علاقه من شک نکن
من از تمام ماجرا باخبر هستم
�از خنده روده بر شدم
وقتی خیلی جدی بخواهیم بگیم: اصلا باهات شوخی ندارم
آه در بساط ندارم
روحم خبردار نیست
بر حسب اتفاق منم اونجا بودم
یه شکم دیگه رو هم باید سیر کنم
دلم براش میسوزه
دلم براش میسوزه
فرصت بسیار خوبى داشتم ولى خیطى بالا آوردم
تصادف ماشین :از پشت به ماشین دیگه زدن
تصادف ماشین :از پشت به ماشین دیگه زدن
�تو مخمصه افتادم گرفتار شدم
نمرت بیسته / مرحبا / آفرین
من کفش نداشتم و مدام شکایت می کردم. تا اینکه روزی مردی را دیدم که پا نداشت