پیشنهادهای آزاده (٢٤,٤٥٩)
معنای دقیق
یک شرح دقیق و درست
یک مدیر بادقت و تیزبین
او به زور از آنها استانداردهای بالایی را مطالبه کرد.
زنه/دختره هفت تیر روم کشید ( گرفت سمتم )
آپارتمان ها یک سرپرستِ مستقر دارد.
یک ناظر بازی
او نزد یک رئیس زندان دستبند زده شده بود.
می تونی اون فایل رو سریع برام بفرستی؟ sling ( محاوره ای – غیررسمی ) : فرستادن یا رساندن چیزی به کسی، معمولاً سریع و بی تکلف.
دستخوش مشقات زیاد شدن
او باید تحت عمل جراحی قرار گیرد
او سگش را به پارک آورد.
منو ببر خونه ( برسون خونه )
نمی توانم خود را متقاعد سازم تا آنچه که رخ می دهد را تماشا کنم. [ خودمانی ] روم نمیشه، دلم رضا نیست .
پول، خوشی نمی آورد
اون داستانی که تو گم شدی تو کتش نمیره
بخطر انداختن، بمخاطره انداختن
قطار تاخیر می کنه بیاید در این مدت ( تا قبل از این که قطار بیاد ) یه چرت بزنیم.
قدم گذاشتن در جایی وارد شدن به جایی رفتن به جایی
لباس شوی زن
مجبور شدم نصف یارو رو با خاک انداز از روی زمین جمع کنم.
یک اصلاح است برای کارهایی که قبل مرگ باید انجام داد.
خیلی تکون می خوره
شُل و وِل شده .
جدول نوشتاری
برای ادامه، باید رمز عبور خود را وارد کنید.
پس از وقفه، می توانیم ادامه دهیم.
بعد از دیدن مغازه کادوفروشی، بیا ادامه بدیم و بریم و از خود Graceland دیدن کنیم
رفتن به به . . . رفتن
ول شدن ( مجرم یا حیوانی خطرناک ) از حبس یا قفس
جابجا کردن بارهای سنگین بدون کمک {از دیگران} انقباض عضلانی کمر را موجب خواهد شد.
او از ترس صدا به خود لرزید.
او هرگز از وظیفه خود شانه خالی نکرد.
شب تا صبح داره به مشتری ها جنس می رسونه. serve ( خیابانی – فروش مواد ) : در زبان عامیانه ی خیابانی، فعل *serve* به صورت دوپهلو استفاده می شه و به مع ...
عرضه غذا و نوشیدنی
( سربازی ) خدمت کردن
غذا رو رو بشقاب بذار و ببرش برای دوستات ( ازشون پذیرایی کن )
ما با نوشیدنی شامپاین پذیرایی شدیم ( مورد پذیرایی قرار گرفتیم )
او به مدت ۲۲ سال در ارتش خدمت کرد
او به جرم سرقت مدت چهار سال را در زندان گذراند
نیاز به تشویق تو ندارم
انتقال وجه
کسی را تحسین کردن
فقط سرتو تکون بده
کارمندان ناراضی دست به اعتراض زدند. disgruntled ( رسمی – احساسی ) : احساس نارضایتی یا دلخوری، معمولاً به خاطر بی عدالتی یا شرایط نامطلوب.
او ناراضی جلسه را ترک کرد. disgruntled ( محاوره ای – اجتماعی ) : دلخور یا بدخلق بودن، به ویژه وقتی کسی احساس می کند نادیده گرفته شده یا حقش پایمال ...
در برابر اکثریت های سیاسی ، تحت تأثیر بحران اقتصادی یا دلایل ایدئولوژیک محافظت می شود
دیگر نمی خواهم در مورد این بحث کنم. آماده ام ادامه دهم.
او کیفش و از روی میز برداشت
رفتن به بخش بعدی