پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٥٩)

بازدید
١٤,١٠٨
تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

قطعه قطعه کردن چوب و هیزم / شکستن کردن چوب و هیزم

پیشنهاد
٠

چهار تا انگشت بریده و قطع شده بود.

پیشنهاد
٠

آنها مناطق وسیعی از جنگل بارانی را انداختند.

پیشنهاد
٠

کارولین بوسیله گناه تباه شده بود.

پیشنهاد
٠

آتش پنجاه خانه را سوزاند.

پیشنهاد
٠

منابع طبیعی به سرعت هشدار دهنده ای در حال از بین رفتن و نابود شدن هستند.

پیشنهاد
٠

مقدار زیادی غذا و نوشیدنی مصرف شده بود.

پیشنهاد
٠

او به پدرش توهین کرد اما بعدا حس گناه و شرم همه وجودش را فرا گرفت

پیشنهاد
٠

فکر انتقام سرتاسر وجود او را فرا گرفت.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح: به طرز خاصی بیان کردن

پیشنهاد
٠

ماشین نینا در چه وضعیه؟ جون می کنه

پیشنهاد
٠

تنها، فقط، همین قدر

پیشنهاد
٠

به سختی میتونم چشامو باز نگه دارم

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

صاف و پوست کنده، سر راست؛ به اجمال

پیشنهاد
٠

من اطلاعات تماس او را دارم.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

لطفاً بعداً با من تماس بگیرید.

پیشنهاد
٠

از دیپلماتهای خارجی درخواست شده بود که از هر ملاقات و ارتباط با او اجتناب کنند.

پیشنهاد
٠

بیماری از طریق تماس مستقیم با موشها منتقل شده بود.

پیشنهاد
٠

هر کس اطلاعات دارد باید با پلیس تماس بگیرد.

پیشنهاد
٠

او در آلمان خیلی رابط و آشنا داشت.

پیشنهاد
٠

آنها زمین و تمام منابع موجود در آن را دارا هستند.

پیشنهاد
٠

او مجموعه بزرگی از سکه های کمیاب را دارا است.

پیشنهاد
٠

این شرکت دارای حق ثبت اختراعات ارزشمندی است.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

صدا واضح است.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تجهیزات صوتی

پیشنهاد
٠

با یک بخت بلند، دو بلیت آخر کنسرت را پیدا کردیم.

پیشنهاد
٠

من گم شده بودم، اما از بخت خوش، یک مأمور پلیس درست سر همان کوچه بود.

پیشنهاد
٠

باید شکرگزار ستاره های بخت خود باشی که رئیس تان ندید دیر رسیدی.

پیشنهاد
٠

اگر کمی بخت با ما یار باشد، ترافیک سبک خواهد بود و زود می رسیم.

پیشنهاد
٠

تمام روز دنبال یک راه حل گشتیم اما بدون هیچ موفقیتی.

پیشنهاد
٠

به جلسه دیر رسیدم، و از بدبیاری، همان روز مدیرعامل آنجا بود.

پیشنهاد
٠

امتحانم را قبول نشدم. اوه، بد شانسی.

پیشنهاد
٠

اگر بخت با ما یار نباشد، مراسم عروسی فضای باز باران خواهد آمد.

پیشنهاد
٠

از وقتی کارش را از دست داده، بدبیار بوده.

پیشنهاد
٠

آخرین اتوبوس را از دست دادی؟ بد اقبالی بود.

پیشنهاد
٠

اینکه چه کسی کدام شیفت را بگیرد فقط شانسی است. ( مربوط به بخت و اقبال است )

پیشنهاد
٠

همین این هفته یکبار با دیر آمدن توبیخ شدی؛ به شانست فشار نیار - به شانست اتکا نکن

پیشنهاد
٠

من خیلی وحشت زده و بسیار بهت زده شده بودم.

پیشنهاد
٠

از جا پاهای سنگ شده ( حک شده ) شما ممکن است نتیجه گیری کنید که دایناسورها وجود داشته اند

پیشنهاد
٠

این اختلاف نظر بین واقعیت درونی و ظاهری بیرونی است

پیشنهاد
٠

بی تفاوتی ظاهری الن به سرنوشت زن

پیشنهاد
٠

بنظر می رسید ، انگاری تعطیلات ما ادامه داشت.

پیشنهاد
٠

بنظر رسید من یک نفر را بشدت عصبانی کردم. دلیلش انکار یا رد ماجرایی ( تاریخی/مذهبی ) که درگذشته اتفاق افتاده باشد

پیشنهاد
٠

مثل اینکه نمی تونی تصمیم گیری ات رو عقب بیندازی.

پیشنهاد
٠

به نظر می رسید که این بهترین روش است. این بهترین روش به نظر می رسید. انگار بهترین روش همین بود.

پیشنهاد
٠

داستانش واقعاً افسرده کننده بود.

پیشنهاد
٠

دزدیدن از فقرا کار پستی است.

پیشنهاد
٠

این حقهٔ ناجوانمردانهای بود.

پیشنهاد
٠

اصل قضیه ی دیروز رو برام بگو. lowdown ( اطلاعات – غیررسمی ) : اشاره به اطلاعات واقعی یا توضیح کامل درباره ی یک موضوع.

پیشنهاد
٠

او از مشکلات شرکت خبر دست اول دارد. lowdown ( افشاگرانه – پشت پرده ) : بیان حقیقت یا جزئیات پنهان درباره ی کسی یا چیزی.