پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٠٧٣)

داشتم اطراف خونه می پلاسیدم ( پرسه میزدم )

داره پرسه زنان میره به باغ

اجازه ندید کودکان زیادی دور شوند ( از شما )

اونا خیابان را پرسه زنان گذراندند ( در خیابان )

جاده در امتداد خط ساحل دریا می پیچد.

بچه گم شد

ما داریم از موضوع منحرف می شویم.

آنها متوجه شدند که در یک میدان مین پرسه می زده اند.

بیا برویم یه گشت و دوری بزنیم.

بچه ها عاشق داستان های ارواح و قلعه های ترسناک اند.

دیشب یه شبح توی راهرو دیدم.

قبلاً به عنوان جاسوس برای سازمان سیا کار می کرد.

قصد نداشت بترسونتت

صدای بلند، اسب رو ترسوند و اون فرار کرد.

وحشت زده شدن

اون جا پر از مأمور مخفی و جاسوس بود.

زود ترسیدن

داستان ترسناک یا مربوط به ارواح

یک شبح واقعی

حسابی ترسوندم

فضای ترسناک یا وهم آلود

صدای ترسناک

شب ترسناک

خانه ترسناک

شنیدم عمو ت قبلاً مأمور مخفی بوده.

این قدر بچه بازی درنیار اینقدر بچه نباش

توی این خونه شبحی وجود نداره.

مثل سگ ترسیده بودم

او باید از شغلش خیلی ناراضی باشد. او هر روز کار ثابت و یکنواختی را انجام می داد

من وقتی رسیدیم بی حوصله و خسته بودم.

کسل به خاطر در خانه ماندن

به همین سیاق به همین ترتیب

به همان سیاق به همان روش

انکار کردن جرم

آن یک داستان پر آب و تاب است.

این استیک خیلی آبدار است.

هندوانه آبدار

آن یک داستان پر آب و تاب است.

او دوچرخه اش را به نرده ها زنجیر کرد.

یک زنجیره{دسته} از مغازه ها

یک سلسله از حوادث

او را در غل و زنجیر نگهداشته بودند.

پشت سرهم سیگار میکشه ( او یک سیگاری قهار است )

خیلی مهم هستش که زنجیر چرخ رو در صندوق عقب ماشین نگه دارید .

حلقه تو، نشکن منظور اینه زنجیره مطالعه روزانه تو نشکن

بچه پولدار

با نبضِ/ضرباهنگِ/اخبارِ . . . همگام شدن آگاهی از آخرین اتفاقات راجع به . . . در مورد. . . به روز بودن

با نبضِ/ضرباهنگِ/اخبارِ . . . همگام شدن آگاهی از آخرین اتفاقات راجع به . . . در مورد. . . به روز بودن

با نبضِ/ضرباهنگِ/اخبارِ . . . همگام شدن آگاهی از آخرین اتفاقات راجع به . . . در مورد. . . به روز بودن

منو عصبی میکنه