پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٢٧٥)

با نبضِ/ضرباهنگِ/اخبارِ . . . همگام شدن آگاهی از آخرین اتفاقات راجع به . . . در مورد. . . به روز بودن

منو عصبی میکنه

مسئله برای همیشه زیر سوال خواهد رفت

فرد مشکوک

رفتار مشکوک

رفتار مشکوک

مظنونین دستگیر شدن

چهره مشکوک

اصطلاح:یعنی صدای آهنگو ببر بالا/ آهنگو پلی کن

من هیچ اطلاعی از آنچه شما می گویید ندارم

اثر انگشت ها سرنخ خوبی برای پیدا کردم مجرمان هستند.

چون سردم بود بیشتر زیر پتو خزیدم.

خرگوش در سوراخ خود پنهان شد.

برخی ماهیان، گل ته دریاچه را سوراخ می کنند و در آن تخم می گذارند.

برای پیدا کردن انگشتر شروع به گشتن زیر کتاب ها کرد.

ما باید در مورد طرح پروژه جدید بحث کنیم.

پدر و مادرم دارند در مورد فروش خانه صحبت می کنند.

بیا هفته آینده درباره گزارش عملکردت صحبت کنیم.

آنها ساعت ها در مورد موضوع بحث کردند، اما نتوانستند به یک راه حل برسند.

تیم گزینه ها را بررسی می کند و تصمیم نهایی را می گیرد.

درباره سوالات زیر با یک همکار ( شریک یا هم گروهی ) گفت و گو کنید ( یعنی نظراتتون رو برای هم به اشتراک بگذارید و دربارشون بحث کنید نه اینکه منظور از ...

درباره ی این مشکل با کسی صحبت کردی ؟؟

درباره انجام کاری حرف زدن

ما به طور خلاصه درباره خریدن ماشین دوم حرف زدیم

لئونارد زبان تندی دارد ( = اغلب به شیوه ای شدید و انتقادی صحبت می کند ) .

سازندگان در ماه نوامبر با کاهش ناگهانی هزینه های ساخت و ساز مواجه شدند.

فروش ماه گذشته به ویژه در مقایسه با رقبای اصلی آن در تضاد شدید بود.

بعد از کلیسا ، سریع به چپ بپیچید.

سیم E روی گیتار من کمی بلای نوت است.

این سس بسیار تند است.

او چشم تیزبین به یک معامله دارد.

تمایز آشکار بین جنایاتی وجود دارد که شامل صدمه به افراد و جرایم غیرمجاز می شود.

این یک یادآوری روشن بود که جهان چقدر می تواند خطرناک باشد.

پرنده بازان باید گوش و چشم تیزبین داشته باشند.

مدیر جدید ما بسیار تیزبین است.

لیموها طعم ترشی دارند.

این پنیر نسبتاً ترش است

این تلویزیون تصویری بسیار واضح ( شفاف ) ارائه می دهد.

کوهها در تضاد آشکار با آسمان آبی بودند.

مغازه داران قرار نیست چاقو و دیگر وسایل برنده را به کودکان بفروشند.

درد شدیدی را احساس کردم و به پایین نگاه کردم تا ببینم خون از پای من در حال ریخته شدن است.

دکتر از یک ابزار تیز برای بیرون آوردن یک تکه شیشه از انگشت من استفاده کرد.

وقتی از او کمک خواستم کمی با من تند برخورد کرد.

این پیشنهادات با انتقادات تندی همراه شد.

لبه ها تیز را سوهان بزنید.

تغییر ناگهانی رطوبت پس از طوفان به وجود آمد.

او با آرنج نوک تیزش به من زد تا بگوید ساکت باش.

دکتر، من این درد شدید را در قفسه سینه دارم .

ما به یک پیچ تند در جاده رسیدیم.

ناگهان دردی شدید در کمرم حس کردم.