پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٥٩)

بازدید
١٤,١٠٨
تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

نگران ( چیزی ) بودن

پیشنهاد
٠

هنوز اتهامات به طور رسمی ثبت نشده اند. file ( حقوقی – اصلی ) : ارائه رسمی شکایت، اتهام یا مدارک به دادگاه یا مقام قانونی.

پیشنهاد
٠

او دیروز اظهارنامه مالیاتی اش را ثبت کرد. file ( اداری – عمومی ) : ثبت یا ارائه مدارک در یک اداره یا سازمان.

پیشنهاد
٠

هنوز اتهامات ثبت نشده اند.

پیشنهاد
٠

او سال گذشته درخواست طلاق ثبت کرد.

پیشنهاد
٠

وکیل یک درخواست رسمی در دادگاه ثبت کرد.

پیشنهاد
٠

دادخواست خود را تقدیم دادگاه کرد. file=تقدیم کردن

پیشنهاد
٠

او شکایت ثبت کرد

پیشنهاد
٠

کتاب یه کوته بینی از آن چیزی که ما شهروندی رو معنی می کنیم، دارد.

پیشنهاد
٠

انتخاب های خود را محدود کنید

پیشنهاد
٠

گذرگاه باریک بین کلبه روستایی و خانه

پیشنهاد
٠

کانال فوق العاده باریک بود.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

خیابان های تنگ/باریک

پیشنهاد
٠

چشمانش از عصبانیت تنگ شد.

پیشنهاد
٠

پله ها خیلی باریک بود.

پیشنهاد
٠

من فلش ها را تا پارکینگ دنبال کردم

پیشنهاد
٠

یه سیاست مدار فاسده که رشوه می گیره. dirty ( اخلاقی – شخصیتی ) : توصیف فردی که رفتار یا نیت های غیراخلاقی، فریب کارانه یا ناپاک داره

پیشنهاد
٠

اون معامله از اولش بو می داد. dirty ( سیستمی – ساختاری ) : توصیف نهاد یا فرآیندی که آلوده به فساد، تبعیض یا سوءاستفاده ست

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

اون حرکت ناجوانمردانه بود dirty ( رفتاری – رقابتی ) : اشاره به کسی که در رقابت یا بازی از روش های ناجوانمردانه استفاده می کنه

پیشنهاد
٠

شنیدم فیلم سکسی و صحنه داریه

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مشاغل کثیف

پیشنهاد
٠

پانک ها وقتی پلیسا رسیدن، داد زدن کثافت ها! Filth ( تحقیرآمیز – ضدسیستمی ) : اصطلاحی در زبان خیابانی بریتانیا برای اشاره به پلیس، با بار شدیداً منفی ...

پیشنهاد
٠

اون کثافت رو فقط توی خیابونا نمی دید، توی کل سیستم می دید. filth ( ادبی – استعاری ) : در برخی متون، برای اشاره به فساد نهادی یا نماد قدرت آلوده

پیشنهاد
٠

ترانه ها پلیس فاسد و سوءاستفاده شون از قدرت رو محکوم می کردن. filth ( فرهنگی – اعتراضی ) : در موسیقی پانک، فیلم های ضدسیستمی، یا جنبش های خیابانی، ن ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

:سرکرده های/سران جناح راست

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

سخت کار کردن سختکوشی کردن

پیشنهاد
٠

هیاهوی جمعیت

پیشنهاد
٠

سی سال بعد از آن آتش سوزی هنوز صحنه های مرگ و ویرانیِ آن حادثه مرتب آزارش می دهد.

پیشنهاد
٠

تصمیمش مبنی بر ترک بچه هایش اکنون مرتب رنجش می دهد.

پیشنهاد
٠

این کافه یکی از پاتوق های قدیمی ات بود. کلمه haunt در حالت اسمی به معنی پاتوق است.

پیشنهاد
٠

یک روح جزیره را تسخیر کرده است.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

قیافه ش دائماً تو ذهنمه

پیشنهاد
٠

صنه های غم انگیز هنوز روح او را می آزارد ( هنوز تداعی می شود برایش )

پیشنهاد
٠

آنچه پیش آمد، یک حادثه بود، اما مرگ آن زن برای همیشه روحش را آزار می دهد ( تداعی میشود برایش )

پیشنهاد
٠

جنگ در ویتنام تجربه ای بود که برای باقی عمرش ( تا آخر عمرش ) او را مکرراً می آزرد فعلhaunt: "مکرراً آزردن"، ( دقت شود که فاعل آن یک فکر یا خاطره است ...

پیشنهاد
٠

پلیس مجرم فراری را تعقیب و دستگیر کرد.

پیشنهاد
٠

آنها در حال جستجو برای یک آپارتمان جدید در شهر هستند.

پیشنهاد
٠

مجبور شدیم میان صدها پرونده بگردیم تا گزارش را پیدا کنیم.

پیشنهاد
٠

او عکس های دوران کودکی اش را از انباری پیدا کرد.

پیشنهاد
٠

باید برخی اسناد قدیمی مربوط به پرونده را پیدا کنم.

پیشنهاد
٠

کمپین سیاسی به یک پیگرد بی دلیل تبدیل شد.

پیشنهاد
٠

بچه ها یک بازی گنج یابی در حیاط پشتی ترتیب دادند.

پیشنهاد
٠

پس از فارغ التحصیلی، او جستجوی کار را شروع کرد.

پیشنهاد
٠

در تجارت، او مانند یک گرگ به دنبال فرصت ها می گردد.

پیشنهاد
٠

همه جا را برای پیدا کردن کلیدهای گم شده ام گشتم.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

جست و جو برای یک کتاب گمشده جستجو کردن تفحص کردن= ( search for ( sth/sb

پیشنهاد
٠

تمام این ماجرا رسوایی به بار آورد. affair ( ماجرا – کاربردی ) : به معنای قضیه یا موضوعی مهم.

پیشنهاد
٠

مراسم خیریه ی دیشب بسیار موفق بود. affair ( رویداد – اصلی ) : به معنای مراسم یا برنامه ی اجتماعی.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

امور مشتری

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

چگونگی اوضاع