پیشنهادهای آزاده (١٤,٩١٥)
[عمران و معماری] برج جرثقیل
گل شمعدانی
سر کشیدن
[نفت] دوبه ی جرثقیل دار
equatorial forest in the amazons
laws imposed by the rabbi gershom
نژاد بشر، آدمیزاد
[برق و الکترونیک] زمان نگه داری نشانه
expression of admiration or high regard
[کامپیوتر] شبکه نشانه حلقه ای .
[برق و الکترونیک] زمان سنج گردش نشانه
symbolic or sentimental value
[کامپیوتر] طرحی که دستیابی به شبکه را از طریق یک بر چشب الکتریکی دوار بنام یک نشانه حفاظت می کند .
[برق و الکترونیک] تخصیص نشانه برای ارتباط بدون برخورد
[برق و الکترونیک] الگوریتم سطل نشانه
[برق و الکترونیک] گذرگاه نشانه
پرداخت بخشی از بها یا وام
پول فرعی
[کامپیوتر] حلقه ی نشانه ای نوعی شبکه که کامپیوتر ها در آن به صورت یک حلقه به هم متصل اند یک پیام خاص به نام token ( نشانه ) از یک ماشین به ماشین دیگر ...
very much extremely
with a deep loud sound
لودگی دلقک بازی
humorously
quality of being amusing or funny
[صنعت] کارهای دورتر
it is logical to assume that
[ریاضیات] صحیح نیست
( سر میز شام ) جامی که در پایان خوراک دست به دست می گردد و هر کس از آن جرعه ای به سلامتی دیگران می نوشد
( اساطیر یونان ) سه خواهری که الهه ی لذت و جذبه و زیبایی بودند
بدون نزاکت
بی نزاکتی
[کامپیوتر] خروج مطلوب
خوش اندامی
[عمران و معماری] ماده کندگیر کننده
[برق و الکترونیک] میدان کند کننده میدان الکتریکی یا مغناطیسی که حرکت الکترونها را در فضای بین الکترودی لامپ الکترونی کند می کند .
[برق و الکترونیک] لامپ با میدان کند کننده لامپ الکترونی در نوسان ساز با میدان کند کننده .
[آب و خاک] مخزن تاخیری
[عمران و معماری] ضریب کندی
تاخیر انداز
تاخیر، تعویق
[برق و الکترونیک] نوسان ساز با میدان کند کننده، نوسان ساز شبکه مثبت نوسان سازی که از لامپ الکترونی استفاده می کند که الکترونهای آن از طریق شبکه ای که ...
person with mental retardation
[خاک شناسی] فاکتور تاخیر
[برق و الکترونیک] زاویه تاخیر
( از نظر فکری ) عقب افتاده
تاخیری
[عمران و معماری] جریان کند شونده
[ریاضیات] حرکت تأخیری
[عمران و معماری] گچ دیرگیر
[آب و خاک] فاکتور تاخیر، عدد بدون بعدی برای سرعت نسبی ردیابها