پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٠٧٣)

بازدید
١٤,٠٥٠
پیشنهاد
٠

معنی حسادت کردن هم میده و اینکه داری تلاش می کنی به یکی یا موقعیتی برسی و غبطه میخوری بهش و چشم دیدنشو نداری.

پیشنهاد
٠

قانع کردن مردم لجباز سخت است.

پیشنهاد
٠

او دلایل قانع کننده ای برای خرید محصول خود به مشتری می داد.

پیشنهاد
٠

پدرم توسط من متقاعد شد که سیگار را ترک کند.

پیشنهاد
٠

مردم آنها را تحسین می کنند یا به آنها احترام می گذارند

پیشنهاد
٠

پیوستگی یا نظم در ورزش کلید پیشرفت من است

پیشنهاد
٠

ضربان قلب او قوی و منظم است

پیشنهاد
٠

آیا او پزشک همیشگی ( معمول ) شما هست؟

پیشنهاد
٠

شرکت ما مقررات ایمنی زیادی دارد. Regulation در جایگاه اسم و استفاده برای یک قاعده یا قانون رسمی

پیشنهاد
٠

دارو رو به صورت منظم سه بار در روز مصرف کنید

پیشنهاد
٠

بدن فشار خون را تنظیم میکند تا ما سالم بمانیم

پیشنهاد
٠

باید قبل از شروع، قانون را بخوانی.

پیشنهاد
٠

این قانون نحوه ی استخدام کارکنان توسط شرکتها را تنظیم میکند.

پیشنهاد
٠

اون یه ماشین با اندازه کاملاً عادیه.

پیشنهاد
٠

من فقط یه قهوه معمولی می خوام، چیز خاصی نمی خوام.

پیشنهاد
٠

او با دکترش معاینات منظمی داره.

پیشنهاد
٠

باید به صورت منظم/مرتب ورزش کنی.

پیشنهاد
٠

فقط یه سه شنبه معمولی بود، اتفاق خاصی نیفتاد.

پیشنهاد
٠

اتوبوس طبق برنامه منظمی حرکت می کنه.

پیشنهاد
٠

بعد از این که معده ما آروم شد

پیشنهاد
٠

با دشمن کنار آمدن ( کنار گذاشتن اختلاف های دیرین ) ، گذشت کردن.

پیشنهاد
٠

من کمی چای نوشیدم تا اعصابم را آرام کنم.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

حل کردن مشکل و یا یک اختلاف

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

دهانه مهاربندی شده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

از سرما لرزیدن اواز خواندن چهچه زدن

پیشنهاد
٠

متمرکز کردن یا تنظیم کردن تلسکوپ بر روی ماه.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

فراگیری

پیشنهاد
٠

کارکنان کمک های اولیه به افراد محلی آموزش دادند که تزریق انجام دهند.

پیشنهاد
٠

او چند هفته ای می شود که برای مسابقه سخت تمرین کرده است.

پیشنهاد
٠

به چیزی چشم دوختن، به چیزی نگاه کردن، به هدفی چشم دوختن، به صورت اصطلاح هم به کار می ره به معنی روی چیزی تمرکز کردن یا تمرکز و توجه رو روی چیزی گذا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

او اسب ها را تعلیم می دهد.

پیشنهاد
٠

به این گونه، توانایی ِ توجه کردنت را می توانی بهبود ببخشی.

پیشنهاد
٠

مدرسه در حد و اندازه من نبود، ولی جای خوبی بود.

پیشنهاد
٠

در شان تو نیست

پیشنهاد
٠

در شان تو نیست

پیشنهاد
٠

اقیانوسی زیر پوسته ی زمین وجود دارد

پیشنهاد
٠

تام اشتباه میکنه اگه فکر کنه اون مارو لو میده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

سخت در اشتباهی

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

قلبش به درد اومد یا دلش سوخت

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

قلبش به درد اومد یا دلش سوخت

پیشنهاد
٠

مقاله به خاطر برداشتن پاراگراف های کامل از منابع دیگه مورد انتقاد قرار گرفت. lif ( انتقادی – سرقت ادبی ) : در زمینه ی دانشگاهی یا حرفه ای، ممکنه به ...

پیشنهاد
٠

چند جمله از یه کتاب برداشتم برای ارائه م. lift ( ادبی – غیررسمی ) : برداشتن یا نقل کردن بخشی از متن، معمولاً بدون ذکر منبع یا اجازه

پیشنهاد
٠

کل مقدمه رو از ویکی پدیا کش رفتم. lift ( محاوره ای – طنزآمیز ) : گاهی با لحن شوخی یا اعتراف غیررسمی استفاده می شه، برای اشاره به کپی کاری یا استفاد ...

پیشنهاد
٠

نوشابه گازدار غیرالکلی لکه روی لباس رو از بین می بره.

پیشنهاد
٠

امیدوارم که این لکه ی روی لباسم از بین بره و پاک بشه.

پیشنهاد
٠

پاک کردن و از بین چیزی د ر چشم به هم زدنی مثلا لکه روی لباس

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

پاک کردن و از بین چیزی در چشم به هم زدنی مثلا لکه روی لباس

پیشنهاد
٠

خیلی سریع اون لکه روی لباست رو از بین می بره.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

اجازه میدین من همراه شما با اتومبیلتان بیایم؟ میتونم ماشینتون سوار شم؟

پیشنهاد
٠

او بهم پیشنهاد داد که با ماشینش منو به کنسرت برسونه/ببره.