پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٠٧٣)

بازدید
١٤,٠٣٧
پیشنهاد
٠

تیم یه حرکت فریبنده انجام داد، ولی دفاع حریف متوجه شد.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

بیرون رفتن و خوش گذراندن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

قرار است که

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

قرار است که

پیشنهاد
٠

باید با عجله می رفتم مغازه قبل از اینکه بسته شود.

پیشنهاد
٠

قبل از شروع جلسه با عجله رفت قهوه بگیرد.

پیشنهاد
٠

وقتی رئیسش را دید، با عجله برگشت سر میز خودش.

پیشنهاد
٠

بچه ها این طرف و آن طرف خانه می دویدند دنبال اسباب بازی هایشان.

پیشنهاد
٠

خدمتکاران با عجله سالن ضیافت را برای مهمانان سلطنتی آماده می کردند.

پیشنهاد
٠

برگ های پاییزی توسط باد روی خیابان های خالی می لغزیدند/با شتاب حرکت می کردند.

پیشنهاد
٠

او با عجله از راهروهای قلعه باستانی عبور می کرد، مشتاق کشف رازهایش بود.

پیشنهاد
٠

موش ها روی کف سنگی سرد با سرعت حرکت کردند تا از شکارچی فرار کنند.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک گروه سنجاب

پیشنهاد
٠

او یکی از پاهایش را به شکلی ناشیانه درست کرد.

پیشنهاد
٠

چند گزینه ناقص و نادرست در دسترس است، اما هیچ کدام به طور کامل این شکاف را پر نمی کنند.

پیشنهاد
٠

ویکی یک تکه فاج ( نوعی شیرینی ) از آشپزخانه دزدید.

پیشنهاد
٠

با امتناع نهایی تورنتون، رفقا دیگر نمی توانستند موضوع کرسی را به روش نادرست حل کنند.

پیشنهاد
٠

ادویه ها را روی فاج داغ بپاشید.

پیشنهاد
٠

من یک دستور پخت خوب برای فاج ( نوعی شیرینی ) دارم.

پیشنهاد
٠

شکلات و سس شکلات، تافی، فاج ( نوعی شیرینی ) ، باتراسکاچ، شکلات خرنوب.

پیشنهاد
٠

حتی جالب تر، تلاش گلنی برای پنهان کاری یا تحریف مسائل اساسی درگیری بالکان است.

پیشنهاد
٠

او مجبور شد جوابی سرهم بندی کند چون پاسخ درست را نمی دانست.

پیشنهاد
٠

این راه حل یک راه حل عجولانه و نادرست است که برای جلب تشویق در کنفرانس حزب ارائه شده.

پیشنهاد
٠

دولت با امتناع از ارائه آمار دقیق، همچنان از حل این موضوع طفره می رود.

پیشنهاد
٠

او مجبور شد برای غیبت خود بهانه ای بسازد.

پیشنهاد
٠

او سعی کرد با گفتن اینکه نمی خواهد دوره های مشخصی را تعیین کند، از موضوع طفره برود.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

سس شکلات

پیشنهاد
٠

یک تشک خوب می تواند درد کمر را کاهش دهد.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

من سرما خورده ام i'm down=مریض احوال بودن

پیشنهاد
٠

مناظره سیاسی به جنجال تبدیل شد.

پیشنهاد
٠

او حاشیه پارچه را دوخت تا آسیب نبیند.

پیشنهاد
٠

استرس مداوم صبرش را فرسوده کرد.

پیشنهاد
٠

شرکت های فناوری به رقابت پیوستند.

پیشنهاد
٠

او عاقلانه از درگیری دوری کرد.

پیشنهاد
٠

او به نزاع سیاسی پیوست.

پیشنهاد
٠

شرکت با یک محصول جدید وارد رقابت شد.

پیشنهاد
٠

اعصابش بعد از جلسه طولانی تحلیل رفته بود.

پیشنهاد
٠

تحملش داشت تمام می شد.

پیشنهاد
٠

لبه های شلوار راه راه شده بود.

پیشنهاد
٠

سروصدا اعصابش را فرسوده کرد.

پیشنهاد
٠

او حاشیه پارچه را دوخت تا از ریش ریش شدن جلوگیری کند.

پیشنهاد
٠

اعصاب های خرد شده به فریاد کشیدن منجر شد.

پیشنهاد
٠

طی بحث اعصاب ها تحریک شد.

پیشنهاد
٠

او در حاشیه درگیری ایستاده بود و تماشا می کرد.

پیشنهاد
٠

پارچه ریش ریش شده قدیمی به نظر می رسید.

پیشنهاد
٠

قهرمان با شمشیر در دست به قلب نبرد پرید.

پیشنهاد
٠

اعتراض به هرج و مرج کشیده شد.

پیشنهاد
٠

بعضی هاشون به نظر یکم ساییده شدن.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

ضمیمه کردن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

اضافه کردن، افزودن