پیشنهادهای آزاده (٢٤,٠٠٣)
موسیقی کوبنده کلاب تمام شب ادامه داشت.
سیاستمدار با انتقادات شدید رسانه ها روبرو شد.
سرزنش های تند و بی رحمانه
تیم در فینال شکست سنگینی خورد.
او شش ماه بعد را صرف جستجوی کار در پیاده رو کرد pounding به معنی march یا پیمودن
تپش قلب
قلب تپنده! pounding ( صفت ) به معنای تپنده
لحظات کلیدی ( مهم وحیاتی )
اینقدر فریاد نزن، من دارم باهات آروم حرف می زنم.
وای! او فریاد زد.
مراقب باش! او فریاد زد.
باورم نمیشه! آنها فریاد زدند.
این شگفت انگیزه! او با صدای بلند گفت.
این منصفانه نیست! او با عصبانیت فریاد زد.
من بردم! او با خوشحالی فریاد زد.
چه روز زیبایی! او با صدای بلند گفت.
این یک معجزه است! او فریاد زد.
عجله کن! آن ها فریاد زدند.
وای خدای من! او با صدای بلند گفت.
این باور نکردنیه! او فریاد زد.
دیدی چی شد؟ آنها فریاد زدند.
الکل هر سال ده ها نفر رو قربانی می کنه. claim ( استعاری – مرگ آور ) : در گزارش های خبری یا پزشکی، *claim* به صورت استعاری برای اشاره به مرگ افراد تو ...
جنگ همچنان امیدهای یک نسل رو قربانی می کنه. claim ( ادبی – استعاری ) : در نوشتار ادبی یا روایی، برای نشان دادن قدرت ویرانگر یا بی رحمانه ی یک پدیده
زلزله بیش از ۵۰۰ نفر رو به کام مرگ کشوند. claim ( رسمی – آماری ) : برای بیان تأثیر مرگ بار یک بیماری، حادثه، یا ماده، به گونه ای که هم احساسی و هم آ ...
هنرمند توسط منتقدان ستایش شد. acclaim=ستایش کردن / تحسین کردن
او ادعا می کند که بی گناه است.
او ادعا کرد که بی گناه است، اما وقتی حکم قرائت شد، از تعجب فریاد زد.
جان کسی را گرفتن
تو فقط میتونی ادعا کنی ، تو نمیتونی چیزی را ثابت کنی
لامبورگینی تو گرد و خاک پشت بی ام و محو شد
آنها دوسال تفاوت سنی دارند
اشک توی چشم جمع شدن هستش، سوزش اشک رو در چشم حس کردن
اشک توی چشم جمع شدن هستش، سوزش اشک رو در چشم حس کردن
نیش عقرب
اشک توی چشم جمع شدن هستش، سوزش اشک رو در چشم حس کردن
شما 100 دلار در امد دارید
باعث شد در مسابقه برتری پیدا کند.
به چیزی برتری یا مزیت دادن.
انگلیسی خوب به دانشجوها خارج از کشور برتری می دهد.
این مهارت به تو در کار مزیت می دهد.
صداش یه تیزی داشت که قبلاً نشنیده بودم. edge ( بیانی – صوتی ) : لحن یا صدایی که تند، قاطع، یا تهاجمی باشه—اغلب در موقعیت های جدی یا بحث برانگیز
پیاده روی صبحگاهی ( در مقایسه با پیاده روی عصر ) ممکن است مزیت و برتری داشته باشد. ( وقتی صحبت کاهش وزن مطرح است )
تو حرفاش یه حالت تند و عصبی بود که همه رو نگران کرد. edge ( احساسی – رفتاری ) : حالت یا نگرشی که نشون دهنده ی شدت، عصبانیت، یا قاطعیت باشه
اون بهتر از بقیه است
این مسایل بعضی وجوه/جنبه های سیاسی هم دارند edge=جنبه، وجه
بهم یه لطفی بکن و برو
پیشنهادش درباره ی برگزاری کلاسها در طبیعت بویسله معلمها مورد پسند قرار گرفت ( طرفداری کردن )
با چیزی به ما لطف می کنند با انجام کاری به ما لطف کردن
میتونم یه خواهشی بکنم؟
برخی از اعضا نسبت به دیگران برتری ندارند favor در این جا به معنای ترجیح دادن است.