پیشنهاد‌های آزاده (٢٣,٥٩٩)

بازدید
١٣,٩٦٤
پیشنهاد
٠

وقتی او وارد شد، من حتی به او سلام هم نکردم.

پیشنهاد
٠

ما از سال نو با امید استقبال خواهیم کرد.

پیشنهاد
٠

او یک تبریک تولد فرستاد.

پیشنهاد
٠

من به هر کسی که ملاقات می کنم، با لبخند سلام می کنم.

پیشنهاد
٠

من سلام های گرمی از خانواده ام دریافت کردم.

پیشنهاد
٠

تکان دادن دوستانه دست یک سلام رایج است.

پیشنهاد
٠

همه رفتند به مهمانی به جز جک save=به جز

پیشنهاد
٠

خیلی کارمو جلو انداخت

پیشنهاد
٠

به سنم هیچ اهمیتی نمیدم. ( یعنی اینکه چه پیر باشم چه جوون هیچ اهمیتی برام نداره )

پیشنهاد
٠

اصطلاحا یعنی: پاهام گزگز میکنه یا پاهام خواب رفته

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

هیچی اهمیت نمیدم/اندازه یه سر سوزنم اهمیت نمیدم.

پیشنهاد
٠

اکثر مردم بازنشستگی راحت و بدون دغدغه مالی می خواهند.

پیشنهاد
٠

هر آپارتمان بالکن خودش را دارد.

پیشنهاد
٠

او یک شغل راحت و آسان با حقوق خوب و ساعات کاری منعطف در شرکت پیدا کرد.

پیشنهاد
٠

ما هر کدام ماشین خودمان را داریم.

پیشنهاد
٠

هر پاسخ بیست امتیاز دارد.

پیشنهاد
٠

او یکه بزن محله است

پیشنهاد
٠

ترسو یا بی عرضه نباش، امتحان کن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نازک نارنجی نباش ( پیش دوستات مثل خرگوش پیش ما که خانواده تیم گرگ دندون دار )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نازک نارنجی نباش ( پیش دوستات مثل خرگوش پیش ما که خانواده تیم گرگ دندون دار )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تهدید به کالوکیشن مهم حرف اضافهthreat. . . to

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تهدید امنیتی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه حال اساسی به کسی دادن با یه چیز خوشحال کننده کسی رو سورپرایز کردن موهبت و هدیه ی مسرور کننده ای به کسی دادن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه حال اساسی به کسی دادن با یه چیز خوشحال کننده کسی رو سورپرایز کردن موهبت و هدیه ی مسرور کننده ای به کسی دادن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه حال اساسی به کسی دادن با یه چیز خوشحال کننده کسی رو سورپرایز کردن موهبت و هدیه ی مسرور کننده ای به کسی دادن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو به صرف چیزی مهمان کردن به خود یا کسی هدیه کردن، با چیزی به کسی حال دادن هزینه کسی رو برای چیزی حساب کردن به عنوان یه چیز مرامی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو به صرف چیزی مهمان کردن به خود یا کسی هدیه کردن، با چیزی به کسی حال دادن هزینه کسی رو برای چیزی حساب کردن به عنوان یه چیز مرامی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو به صرف چیزی مهمان کردن به خود یا کسی هدیه کردن، با چیزی به کسی حال دادن هزینه کسی رو برای چیزی حساب کردن به عنوان یه چیز مرامی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو به صرف چیزی مهمان کردن به خود یا کسی هدیه کردن، با چیزی به کسی حال دادن هزینه کسی رو برای چیزی حساب کردن به عنوان یه چیز مرامی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

خوش بگذرون، یه حالی به خودت بده، یه دلی از عزا دربیار

پیشنهاد
٠

همه چیو به مسخره و شوخی گرفتن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

عالی عمل کردن، به خوبی جواب دادن، به خوبی کار کردن

پیشنهاد
٠

با من اینجوری رفتار نکن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عالی یا جذاب و دلپذیر به نظر رسیدن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه چیز خوب یا یه کار خوب واسه ی خودت انجام بده که حالت خوب بشه مثلا خرید کردن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشکال نداره مهمان من.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشکال نداره مهمان من.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشکال نداره مهمان من.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشکال نداره مهمان من.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلقی کردن، قلمداد کردن، فرض کردن، گرفتن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حال میده treat=بعنوان فعل یعنی رفتار کردن/بعنوان اسم یعنی بک چیز لذت بخش

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حال میده treat=بعنوان فعل یعنی رفتار کردن/بعنوان اسم یعنی بک چیز لذت بخش

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلقی کردن، قلمداد کردن، فرض کردن، گرفتن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

دفعه بعد مهمان من

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٢

ترجمه تحت اللفظی: یک شستشو است ( بی معنی است! ) . - ترجمه اصطلاحی: - نتیجه ای نداشت - مساوی شد - سود و زیان برابر بود - بی تفاوت است

پیشنهاد
١

در ابتدا بازی بی هیجان و یک طرفه به نظر می رسید. بازی یا رقابتی که نتیجه اش از پیش معلومه یا هیچ هیجانی نداره یعنی یک طرفه

پیشنهاد
٢

در شرق، این کشور توسط اقیانوس اطلس شسته می شود wash=فرا گرفتن مثال در مورد کشور برزیل

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

آورده شدن به ساحل توسط امواج

پیشنهاد
١

او 35000 دلار به بانک محلی حواله کرده بود

پیشنهاد
٠

پانصد دلار به حساب شما واریز شده Wire to account : به معنای واریز کردن به حساب