پیشنهادهای آزاده (١٣,١٢٧)
کیفیت رنگ زیر حامل صفر کیفیت رنگی که به هنگام صفر شدن دامنه زیر حامل در سیستم تلویزیون رنگی نمایش داده می شود.
پایداری صفر بیشینه انتقال صفری که در مدت مزان معینی در طول تغییرات معین در شرایط کار تقویت کننده مغناطیسی متعادل اتفاق می افتد.
انتقال صفر خروجی تقویت کننده مغناطیسی متعادل به ازای سیگنال کنترل صفر، در اثر جا به جایی .
lowest rate of probability
منحنی اشباع
منحنی اشباع
مدار فعال شده با ولتاژ صفر مداری که برای روشن شدن در ولتاژ AC صفر و خاموش شدن در جریان AC صفر طراحی شده است .
موقوف کردن صفرها ؛ جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عدد ظاهر نشوند
person who works in slaughterhouse
ادمش، خونریز
محاسبه مبهم
پنبه دانه کرک دار
نظریه فازی - که اولین بار توسط پرفسور لطفی زاده برای بیان و مدلسازی ابهامات با استفاده از معانی مختلف و متغیرهای کلامی مطرح گردید.
فاصلهای که در آن دو نقطه به کمک سیستم رقومی تهیه نقشه یا سیستم رقومی گرافیک یک نقطه یک نقطه محسوب می شوند ( مفهوم و تصویری از تفکیک رنگ فضایی )
نظریه مجموعه فازی
مجموعه فازی
فرآیند ساده کردن محتوای موضوعی یا هندسی نقشه.
آسیای صغیر، آناتولی، ترکیه
one who covers items with a protective coating
put a sword back into its case
act of removing from a sheath ( as of a knife or sword )
از غلاف در اوردن از غلاف بیرون کشیدن
دگرچسبی میله شمع
معدن زیرزمینی که ورودی اصلی بوسیله چاه های عمودی قابل دسترسی است
آب بند محور
سرریز لاله ای - سرریز نیلوفری
محور بندی - انتقال نیرو به چند ماشین توسط شافت
تیرها شهاب ها پرتوها
کوره ی استوانه ای، کوره ی استوانه ای عمودی، کوره ی میله ای
شماره گرداننده
عنصر تحریکی عنصری از آنتن که مستقیماً به خط انتقال متصل شده است .
روش تیر رانشی ( در اجرای دیوار آببند )
شمع کوبیده و در جا ریخته
چاهی که بوسیله فرو بردن لوله کنده و با اب رسانده باشند
آرایه ی تحریکی نوعی آنتن آرایه ای که از تعداد زیادی عنصر تحریکی، معمولاً دوقطبی نیم موج، تشکیل می شود و یک منبع مشترک آنها را به صورت هم فاز یا ناه م ...
هیچی نیستی سوسکی
تو خود خودشی تو آخرشی
تقریبا معنی میدهد پس
چرا زدی تو ذوقش
( انگلیس - عامیانه ) آخه چرا پس به چه علت
انچه من میدانم تا انجا که من میدانم یا اگاه هستم
concerning myself
until now
هر یکی هر کدام
یکی از نمودار ها
هر عمل گروهی
روشنایی کم
شمع لویی ( شمعی که فتیله ی آن از مغز نی درست شده است )
hurriedly, quickly
تقاضای ناگهان برای چیزی