پیشنهادهای آزاده (٨,١٣٣)
ترپاناسیون یا ایجاد سوراخی در جمجمه
1 - یک رسپتور یا جسم واسطه 2 - زائده عصبی که امواج عصبی را از یک نورون مجاور خود دریافت می دارد
اسبابی است برای اتصال دادن به سر نوزاد و بیرون کشیدن آن جهت آسان کردن زایمان
اسبابی است برای اتصال دادن به سر نوزاد و بیرون کشیدن آن جهت آسان کردن زایمان
اسبابی است برای کشیدن سر جنین در زایمانهای سخت
کشیدن سر جنین برای آسان کردن زایمان
عجیب الخلقه دو قلوئی که از ناحیه سر و سینه به هم چسبیده اند
جمجمه بری ، کرانیوتومی ، - 1 باز کردن جمجمه با عمل جراحی برای بیرون آوردن تومور ، کاستن فشار داخلی و یا تخله لخته خون - 2 برش جمجمه جنین در زایما ...
مرحله ای از رشد و نمو تک یاخته که به یاخته میزبان چسبیده است
هرگونه بیماری مربوط به سر
سری - لگنی ، مربوط به سر جنین ولگن مادر
سری - سینه ای ، مربوط به سر و سینه
سنجش و اندازه گیری ابعاد سر و صورت
کند ذهنی همراه با بزرگی سر و اسکلروز یا تصلب مخ
مرحله ای از رشد و نمو تک یاخته که به یاخته میزبان چسبیده است
مربوط به حرکات سر
استروس ، - 1 دوره ئی که بطور متناوب در حیوانات ماده بروز میکند ، در این دوره حیوان علاقه زیادی به جفت گیری دارد - 2 مجموعه تغییراتی که در مخاط رح ...
کندذهنی همراه با بزرگی سر و اسکلروز یا تصلب مخ
سفالوهمومتر ، وسیله ای است برای اندازه گیری فشار خون داخل جمجمه
نوعی تومر نرم یا مغزی شکل
عجیب الخلقه ای که دارای اعضای اضافی متصل به سر می باشد
التهاب مننژهای مخ
تراوش و جمع شدن خون در زیر ضریع خارجی جمجمه نوزاد بعلت پاره شدن رگهای نوزاد در موقع زایمان
سفالوهمومتر ، وسیله ای است برای اندازه گیری فشار خون داخل جمجمه
سفالوهمومتر ، وسیله ای است برای اندازه گیری فشار خون داخل جمجمه
سوراخ کردن یا پنکسیون جراحی سر
سر مجرای گوارشی ، جنین ، قسمت جلویی مجرای روده ای جنین
مربوط به حرکات چرخشی سر
1 - یک مونو آمین - مونوفسفاتید که در بافت مغزی و عصبی و زرده تخم مرغ وجود دارد 2 - نام عمومی است جهت فسفولیپیدهای خام که معمولا از بافت مغزی
فتق مغزی ، بیرون زدگی قسمتی از محتویات جمجمه
سفال هیدروسل ، تجمع مایع سروزی یا آب در زیر ضریع خارجی جمجمه
چرخش سری ، چرخاندن جنین بطوریکه سر آن بیرون بیاید
کونژسیون یا احتقان سر یا مغز
جمع شدن خون در زیر ضریع خارجی جمجمه که با یک یا چند سینوس سخت شامه ای ارتباط دارد
بطرف سر ( اصطلاح پزشکی )
سردرد ( اصطلاح پزشکی )
یک مرکز c commune شبکه خورشیدی ، یک مرکز c commune شبکه خورشیدی
استئواسکلروز حفره مغز استخوان ، تصلب مرکزی
وابسته به یک مرکز حرکتی
حرکتی که تحریک یک مرکز علت بوجود آمدن آن باشد
مربوط به حرکتی که تحریک یک مرکز علت بوجود آمدن آن باشد
دارای زرده مرکزی
سانتروسیت ، یاخته ای که در پروتوپلاسم خود دانه های قابل رنگ آمیزی با هماتوکسیلین دارد
مربوط به قسمت مرکزی یک لوبول
means to be getting acquainted with a new job or routine.
سر ، به استثنای پشت سر و جلوسر ، مرکز سر ، بخش مرکزی سطح فوقانی سر ، واقع در بین پس سر و جلو سر
مربوط به مرکز مغز
مربوط به مرکز مغز
جز کلمه به معنای مرکز ، موقعیت مرکزی
واحد مرکزی استرلیزاسیون