پیشنهادهای آزاده (٢٣,٥٩٩)
سرآشپز یک دسر جدید و خوشمزه برای منو پدید آورد/خلق کرد.
انسان ها توانایی ساختن ابزارهای پیچیده را دارند.
هنرمندان نقاشی های زیبا خلق می کنند.
او می خواهد یک اپلیکیشن جدید برای یادگیری زبان بسازد.
ما باید فرصت های بیشتری برای جوانان در این شهر ایجاد کنیم.
نرم افزار جدید به ما کمک کرد تا یک گردش کار کارآمدتر ایجاد کنیم.
اون دوست داره تو اوقات فراغتش نقاشی های زیبایی خلق کنه.
او با بلوک ها یخ و برف یک ایگلو ( کلبه اسکیمو ) درست کرد.
گروه سال آینده یک آلبوم جدید منتشر خواهد کرد/خلق خواهد کرد.
دولت برنامه دارد برای افراد جوان شغل های بیشتری ایجاد کند
در زیر چیزی پنهان شدن یا پوشیده شدن
او یک مایل را در ۴ دقیقه فیکس دوید. ( نشان دقت ) یکی از معانی این کلمهflat، تخت هست، مثل کفش تخت یا سطح تخت و صاف، یا معنی دیگش به معنی ثابت و فیکس ...
مهره شش گوش را یک دور بچرخانید. flat =دور ( بار )
لاستیک ماشینت پنچر شده.
این نوشابه گاز نداره.
شما می توانید یک وعده غذایی سالم را در ده دقیقه آماده کنید flat بعد از عبارتی که بیانگر یک دوره زمانی برای تأکید بر سرعت انجام کاری یا انجام شده است.
او در آپارتمان بزرگی در نیویورک زندگی میکند
( باتری ) تمام شده ، خالی ، بدون برق/شارژ در امریکا از dead استفاده میشه.
گاهی یک اصطلاح آمیانه هم نیز هست من خیلی پنچرم {داغون بودن مفهوم است}
گاهی یک اصطلاح آمیانه هم نیز هست من پنچرم {داغون بودن مفهوم است}
گاهی یک اصطلاح آمیانه هم نیز هست من پنچرم {داغون بودن مفهوم است}
نگران نباش، فقط یه جوشه—برو پیش یه پوستی. flea ( فرهنگی – استعاری ) : در شوخی های بیمارستانی، نماد پزشکانی که **با مشکلات سطحی یا خارش دار سروکار د ...
پوستی ها هفته ی بعد کنفرانس درماتولوژی دارن. flea ( پزشکی – طنزآمیز ) : لقب غیررسمی برای **متخصص پوست**؛ اشاره ای شوخ طبعانه به ارتباط بین پوست و حش ...
بندباز بدون تور ایمنی روی طناب باریک راه رفت.
دولت روی طناب باریکی درباره ی اصلاحات جدید قرار داره.
داره روی طناب باریکی بین صداقت و دیپلماسی راه می ره.
این فعالیتها باید به اندازه کافی مشخص باشن کهاجازه بده شما واضحا مجسمشون کنین
جایزه بهترین فیلم سینمایی
نمونهٔ مشابهی در . . . درحال وقوع است
اصلاحاتی که هدفش بازتوانمندی اقتصاد کشور است
هدفش. . . . است ( بود )
هدفش. . . . است ( بود )
هدفم خوندن پزشکیه
ما هدفمان است که تمام کنیم تا جمعه
اظهارات او هدفش مردم چاق بودند
برنامه هایی که هدفش کاستن بیکاری است
مخاطب این کتاب نوجوانان هستند
من هدفم است که انگلیسی مطالعه کنم
کسی را مخاطب قرار دادن
هرکسی دخترم رو میبینه فکر میکنه موهاشو زنگ کرده
مواد شیمیایی برای ثابت کردن رنگ استفاده می شوند.
هر چند وقت یکبار موهاتو رنگ می کنی؟
به خاطر چیزی مردن
آن گیاه مرد [خشک شد].
واژه ها روی لب هایش خشک شدند.
سنت های قدیمی دارند از بین می روند.
داشتم ویدیو ضبط میکردم که باطریم تموم شد
کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری را به کسی دادن.
کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری را به کسی دادن.
جرات حقیقت بازی کردن