پیشنهادهای آزاده (٢٣,٥٩٩)
بموازات با مورد بسیار مشهور دیگری قابل مشاهده است.
کمبریج در نزدیکی 52مین مدار فرضی داکوتای شمالی قرار دارد.
چهلمین مدار فرضی
این کلیساهای زیبای آفریقایی هیچ مانندی ( نظیری ) در اروپا ندارند.
ارتباط موازی ( ارسال چندین بیت ( = واحد ) اطلاعات در یک زمان با استفاده از پیوندی با چندین کانال ( = سیم یا اتصالات )
برش موازی
یک مثال مشابه
آزمایش های مشابه در اروپا و ایالات متحده در حال انجام است.
صاحبان برند کاملا با تجارت ثانویه مخالف نیستند.
چوب با نوارهای تیره متوازی ( یکسان در کل طول ) نشان گذاری شد.
یک جفت خط موازی بکشید.
جاده هیلز هم راستا با جاده میل است.
این دو جاده موازی هستند.
آزمایشاتی همزمان در رم، پاریس و لندن در حال انجام است.
ما زندگی های مشابه داشته ایم.
در شرایط مشابه
Whatever comes after this life ( چیزی که رخ میدهد بعد از این زندگی )
به اصطلاح میگیم تو مخیله ی من نمیگنجه اصلا
سرمایه گذاران ترسشون این بود که ضرر رسوایی به شرکت غیر قابل جبران باشد.
اون چیز برام غیر قابل باوره یا فلان چیز دور از تصوراتمه
اون چیز برام غیر قابل باوره یا فلان چیز دور از تصوراتمه
اون چیز برام غیر قابل باوره یا فلان چیز دور از تصوراتمه
فریاد مبهم/غیر واضح / نا مشخص
سر کسی داد زدن
بازی سخت ولی تمیزی بود. صفت clean در مفهوم استعاری به چیزی اطلاق می شود که در چهارچوب قوانین و خیلی خوب اجرا شود.
یک گواهینامه رانندگی بدون جریمه صفت clean به معنای نداشتن سابقه جزایی یا جریمه رانندگی است.
من کاملا فراموش کرده بودم
شانس
چشم تو چشم شدن
چشم تو چشم شدن
امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد
امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد
امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد
امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد
قفل کردن در
چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد
زلف مو
طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده
طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده
طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده
طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده
وینسنت به عنوان یک رقصنده آماتور می دانست که فاقد مهارت حرفه ای است.
کمبود چیزی را داشتن
تنها مشکل او عدم اعتماد به نفس است.
کمبود چیزی، فقدان چیزی
رژیم روزانه شما نباید فاقد میوه و سبزیجات باشد.
مشکل او این بود که کمبود استعدادهای متنوعی داشت.
دلیل پژمردگی گیاهان کمبود باران است.
کمبود خواب او را کج خلق کرده بود.
بد سلیقه