پیشنهادهای آزاده (٢٣,٥٩٩)
او توپ را به سمت سگ پرتاب کرد.
برگزاری یک مهمانی بزرگ رایگان
شاهزاده تصمیم گرفت که مهمونی بالماسکه برگزار کند و تمامی زنان شهر دعوت شدند که بیان.
من این مهمانی ها را ترتیب دادم چون می خواستم تو را ببینم
چگونه یک مهمانی برگزار کنیم؟ throw=برگزار کردن/ترتیب انجام کاری را دادن
ما میخوایم برای بازنشستگی پدرم یه مهمونی بگیریم ( برگزار کنیم ) .
روی زمین استفراغ کردم
اگه اون چیزو بخورم، مطمئنم دل و روده ی خود را بالا میاد ( بالا میارم )
ما مجبور شدیم طنابی که لنگر را نگه داشته بود، بالا بکشیم تا آن را روی عرشه بیاوریم
ماری خودش را روی تخت کشاند مری خودش را از رختخواب بیرون کشید
دریا به شدت در زیر قایق بالا و پایین می شد .
شانه های میخاییل به شدت بالا و پایین می شد همراه با خنده های بی صدا
ما می خواهیم این تابستان پارک های ملی را کاوش کنیم.
آنها تصمیم گرفتند مسیرهای پیاده روی را کاوش کنند.
آنها میخواهند موزه جدید را کاوش کنند.
ما قلعه قدیمی را کاوش کردیم.
بیایید گوهرهای پنهان شهر را کاوش کنیم.
آنها همه ی احتمالات را بررسی و مطالعه کردند.
محققان در حال تجزیه و تحلیل نحوه فراگیری زبان توسط کودکان هستند. Explore با دقت به چیزی نگاه کردن، مطالعه، تجزیه و تحلیل و آنالیز کردن چیزی با هدف ک ...
سیاحت کردن و گشتن در شمال غرب ایسلند.
این کتاب پیرامون تعدادی از مسائل بحث برانگیز صحبت می کند ( راجع به ) explore= عقلانی، به روش متفکرانه، با دقت و با جزئیات بالا درباره ی موضوعی صحبت ...
باید با دقت بیشتری روی احساساتتون حول این موضوع فکر کنید explore=عقلانی، به روش متفکرانه، با دقت و با جزئیات بالا درباره ی موضوعی صحبت کردن یا فکر کر ...
بچه ها تشویق شدند تا ریاضیات را ( انجام دهند و ) یاد بگیرند. explore=آموختن - یاد گرفتن ( با انجام دادن آن، نه با خواندن و نکاه کردن )
آنها برای کاوش در مناطق ناشناخته آفریقا فرستاده شدند. explore=سیاحت کردن و سفر کردن به یک مکان جهت کسب اطلاعات بیشتر و سر در آوردن - گشت زدن - گشتن ...
explore ( زخم ) آزمایش کردن با استفاده از لمس کردن دکتر زخم را آزمایش/بررسی/لمس کرد
شرکت ها در پی نفت
من فقط دارن ویترین ها رو تماشا میکنم
من فقط دارن ویترین ها رو تماشا میکنم
فقط دارم نگاه می کنم.
اختیار زندگیت رو به کسی نده
او نسبت به هیچ کس رحم ندارد.
یه توصیه ارزشمند برات دارم اختیار زندگیت رو به کسی نده
یه توصیه ارزشمند برات دارم
در چنگ سگ mercy گاهی به معنیه سلطه و در چنگ بودن داره.
آنها قصد دارند سال آینده ازدواج کنند.
آنها در یک مراسم کوچک ازدواج کردند.
او می خواهد با یک فرد مهربان ازدواج کند.
او از او خواست با او ازدواج کند.
شما میتوانستید این را به حلقه دوم پیوند دهید . marry این لغت علاوه بر ازدواج کردن یا شدن معنی دیگر نیز دارد
او به خودش زحمت نمیدهد ( خودش را اذیت نمی کند ) بخاطر پول
خودت را اذیت نکن بخاطر این قالیچه
( همه اش ) دردسر است که مجبوریم منتظر بمانیم
هرگز به خودم زحمت اتو کردن پیراهن را نمیدهم. ( خودمو اذیت نمی کنم )
به درد سرش نمیارزد.
دست از مزاحمت برایم بردار! مزاحمم نشو!
چه چیز نگرانت کرده؟ چه فکری مشغولت کرده؟
سر و صدا اذیتم می کند.
لطفاً اگر حالتان خوب نیست، زحمت نیفتید که بیایید.
من قصد نداشتم در حین کار مزاحمت ایجاد کنم.
از اینکه بخواهم شما را با این موضوع دردسر بیندازم متنفرم، اما به کمک شما نیاز دارم.