پیشنهاد‌های آزاده (٢٣,٥٩٩)

بازدید
١٣,٩٨٦
پیشنهاد
٠

او توپ را به سمت سگ پرتاب کرد.

پیشنهاد
٠

برگزاری یک مهمانی بزرگ رایگان

پیشنهاد
٠

شاهزاده تصمیم گرفت که مهمونی بالماسکه برگزار کند و تمامی زنان شهر دعوت شدند که بیان.

پیشنهاد
٠

من این مهمانی ها را ترتیب دادم چون می خواستم تو را ببینم

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

چگونه یک مهمانی برگزار کنیم؟ throw=برگزار کردن/ترتیب انجام کاری را دادن

پیشنهاد
٠

ما میخوایم برای بازنشستگی پدرم یه مهمونی بگیریم ( برگزار کنیم ) .

پیشنهاد
٠

روی زمین استفراغ کردم

پیشنهاد
٠

اگه اون چیزو بخورم، مطمئنم دل و روده ی خود را بالا میاد ( بالا میارم )

پیشنهاد
٠

ما مجبور شدیم طنابی که لنگر را نگه داشته بود، بالا بکشیم تا آن را روی عرشه بیاوریم

پیشنهاد
٠

ماری خودش را روی تخت کشاند مری خودش را از رختخواب بیرون کشید

پیشنهاد
٠

دریا به شدت در زیر قایق بالا و پایین می شد .

پیشنهاد
٠

شانه های میخاییل به شدت بالا و پایین می شد همراه با خنده های بی صدا

پیشنهاد
٠

ما می خواهیم این تابستان پارک های ملی را کاوش کنیم.

پیشنهاد
٠

آنها تصمیم گرفتند مسیرهای پیاده روی را کاوش کنند.

پیشنهاد
٠

آنها میخواهند موزه جدید را کاوش کنند.

پیشنهاد
٠

ما قلعه قدیمی را کاوش کردیم.

پیشنهاد
٠

بیایید گوهرهای پنهان شهر را کاوش کنیم.

پیشنهاد
٠

آنها همه ی احتمالات را بررسی و مطالعه کردند.

پیشنهاد
٠

محققان در حال تجزیه و تحلیل نحوه فراگیری زبان توسط کودکان هستند. Explore با دقت به چیزی نگاه کردن، مطالعه، تجزیه و تحلیل و آنالیز کردن چیزی با هدف ک ...

پیشنهاد
٠

سیاحت کردن و گشتن در شمال غرب ایسلند.

پیشنهاد
٠

این کتاب پیرامون تعدادی از مسائل بحث برانگیز صحبت می کند ( راجع به ) explore= عقلانی، به روش متفکرانه، با دقت و با جزئیات بالا درباره ی موضوعی صحبت ...

پیشنهاد
٠

باید با دقت بیشتری روی احساساتتون حول این موضوع فکر کنید explore=عقلانی، به روش متفکرانه، با دقت و با جزئیات بالا درباره ی موضوعی صحبت کردن یا فکر کر ...

پیشنهاد
٠

بچه ها تشویق شدند تا ریاضیات را ( انجام دهند و ) یاد بگیرند. explore=آموختن - یاد گرفتن ( با انجام دادن آن، نه با خواندن و نکاه کردن )

پیشنهاد
٠

آنها برای کاوش در مناطق ناشناخته آفریقا فرستاده شدند. explore=سیاحت کردن و سفر کردن به یک مکان جهت کسب اطلاعات بیشتر و سر در آوردن - گشت زدن - گشتن ...

پیشنهاد
٠

explore ( زخم ) آزمایش کردن با استفاده از لمس کردن دکتر زخم را آزمایش/بررسی/لمس کرد

پیشنهاد
٠

شرکت ها در پی نفت

پیشنهاد
٠

من فقط دارن ویترین ها رو تماشا میکنم

پیشنهاد
٠

من فقط دارن ویترین ها رو تماشا میکنم

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

فقط دارم نگاه می کنم.

پیشنهاد
٠

اختیار زندگیت رو به کسی نده

پیشنهاد
٠

او نسبت به هیچ کس رحم ندارد.

پیشنهاد
٠

یه توصیه ارزشمند برات دارم اختیار زندگیت رو به کسی نده

پیشنهاد
٠

یه توصیه ارزشمند برات دارم

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

در چنگ سگ mercy گاهی به معنیه سلطه و در چنگ بودن داره.

پیشنهاد
٠

آنها قصد دارند سال آینده ازدواج کنند.

پیشنهاد
٠

آنها در یک مراسم کوچک ازدواج کردند.

پیشنهاد
٠

او می خواهد با یک فرد مهربان ازدواج کند.

پیشنهاد
٠

او از او خواست با او ازدواج کند.

پیشنهاد
٠

شما میتوانستید این را به حلقه دوم پیوند دهید . marry این لغت علاوه بر ازدواج کردن یا شدن معنی دیگر نیز دارد

پیشنهاد
٠

او به خودش زحمت نمیدهد ( خودش را اذیت نمی کند ) بخاطر پول

پیشنهاد
٠

خودت را اذیت نکن بخاطر این قالیچه

پیشنهاد
٠

( همه اش ) دردسر است که مجبوریم منتظر بمانیم

پیشنهاد
٠

هرگز به خودم زحمت اتو کردن پیراهن را نمیدهم. ( خودمو اذیت نمی کنم )

پیشنهاد
٠

به درد سرش نمیارزد.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

دست از مزاحمت برایم بردار! مزاحمم نشو!

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

چه چیز نگرانت کرده؟ چه فکری مشغولت کرده؟

پیشنهاد
٠

سر و صدا اذیتم می کند.

پیشنهاد
٠

لطفاً اگر حالتان خوب نیست، زحمت نیفتید که بیایید.

پیشنهاد
٠

من قصد نداشتم در حین کار مزاحمت ایجاد کنم.

پیشنهاد
٠

از اینکه بخواهم شما را با این موضوع دردسر بیندازم متنفرم، اما به کمک شما نیاز دارم.