پیشنهاد‌های آزاده (٢٣,٥٩٩)

بازدید
١٣,٩٦٤
پیشنهاد
٠

آنها از نظر سیاسی بی خبر بودند innocent=نا آگاه - بی خبر ( کسی که در مورد چیزی آگاهی و شناخت ندارد )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

خودکامگی خیرخواهانه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر کمک به کسی، برای راهنمایی کسی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر کمک به کسی، برای راهنمایی کسی

پیشنهاد
٠

این کار به نفع همه انسان ها و حیوانات است

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر کمک به کسی برای راهنمایی کسی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

دست و پنجه نرم کردن با . . . سر و کلّه زدن با . . . کلنجار رفتن با . . . ( با یک امر بغرنج )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تعارض آشکار

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

زندگی درست و شرافتمندانه

پیشنهاد
٠

افرادی که رفتاری اخلاقی و درست دارند اگر Righteous به همراه The باشد، به معنی افراد درستکار است.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عصبانیت بحق ( موجه )

پیشنهاد
٠

او فوق العاده است اما بعضی از ایده هایش واقعاً عجیب و غریب هستند out there=ایده یا یه چیز غیر معمول و عجیب

پیشنهاد
٠

کلی کشور شگفت انگیز ( تو دنیا ) وجود داره! out there وقتی در آخر جمله میاد میتونه اشاره به وجود چیزی در دنیا داشته باشه ( صرفا اشاره به حقیقتِ وجود ...

پیشنهاد
٠

می توانم ۱۰ ساعت متوالی بخوابم straight=به طور متوالی ، پشت سر هم

پیشنهاد
٠

می خوام یه جواب درست و حسابی ( صادق و راستگو ) بهم بدی straight=صادق و راستگو

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

موی صاف سیاه رنگ

پیشنهاد
٠

وسط دعوا قفل کرد و دیگه حرف نزد. shut down ( رفتاری – انفعالی ) : قطع ارتباط، سکوت، یا کناره گیری ناگهانی در مواجهه با اختلاف یا احساسات شدید

پیشنهاد
٠

وقتی ازش انتقاد می شه، خودشو می بنده. shut down ( روان شناختی – دفاعی ) : واکنش درونی به فشار یا تعارض که فرد به جای پاسخ دادن، خود را از تعامل کنار ...

پیشنهاد
٠

ما ممکن است عادت کرده باشیم از نظر احساسی بسته باشیم. shut down=بسته بودن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حرفتو گوش نکردم ( خاموشت کردم )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

احساس ناتونی و رخوت احساس بی رمقی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ببخشید که حرفتو گوش نکردم ( خاموشت کردم )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بقیه غذا ؛ باقی مانده غذا

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدون اتلاف وقت

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بقیه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بقیه پول؛ باقی مانده پول

پیشنهاد
٠

من به بقیه اجازه نمیدهم در زندگی م دخالت کنند .

پیشنهاد
٠

افراد یا چیزهای دیگری که باقی مانده اند

پیشنهاد
٠

پوست او مانند برف سفید بود.

پیشنهاد
٠

کاملا خسته به نظر می آی. literally=واقعا، دقیقا، کاملا، به معنای واقعی کلمه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

او واقعا دیوانه بود. او به معنای واقعی کلمه دیوانه بود literally=واقعا، دقیقا، کاملا، به معنای واقعی کلمه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

او دقیقا۲۳ بار بهم تلفن کرد. literally=واقعا، دقیقا، کاملا، به معنای واقعی کلمه

پیشنهاد
٠

او دقیقا۲۳ بار بهم تلفن کرد. literally=واقعا، دقیقا، کاملا، به معنای واقعی کلمه

پیشنهاد
٠

من خیلی گشنمه رسماً ( به معنای واقعی کلمه ) دارم می میرم

پیشنهاد
٠

من خیلی گشنمه رسماً ( به معنای واقعی کلمه ) دارم می میرم

پیشنهاد
٠

من خیلی گشنمه رسماً ( به معنای واقعی کلمه ) دارم می میرم

پیشنهاد
٠

ما عملا به بیرون از تختخواب/جای خواب افتاده بودیم/انداخته شدیم literally= عملاً/به معنای واقعی کلمه

پیشنهاد
٠

او ( به معنای واقعی کلمه بدون اغراق و استعاره ) رقیبش رو به بیرون از رینگ پرتاب کرد ( با ضربه پا )

پیشنهاد
٠

قشنگ گفتی که من یه دزدم literally در مکالمه فارسی میشه "به معنای واقعی کلمه یا قشششنگ"

پیشنهاد
٠

قشنگ گفتی که من یه دزدم literally در مکالمه فارسی میشه "به معنای واقعی کلمه یا قشششنگ"

پیشنهاد
٠

بعد از اون پیاده روی طولانی، می میرم برای یه چای. ( میل شدید – بریتانیایی ) : عبارت I could murder a cup of tea به معنای شدیداً هوس چای کردنیا خیلی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک دسته کلاغ ( فقط کلاغ )

پیشنهاد
٠

او دوست دارد تمام وقتش را صرف بازی در حیاط کند

پیشنهاد
٠

پرینتر داره دیوانم میکنه. ( کار نمیکنه )

پیشنهاد
٠

پرینتر داره دیوانم میکنه. ( کار نمیکنه )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

راهکارش عجیب بود. راهکارش شگفت انگیز بود. راهکارش خارق العاده بود. راهکارش بی نظیر بود. متاسفانه مترجمان تازه کار و مخصوصاً مترجمان تازه کار فیلم ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

الان اوضاع خیلی خرابه بازار مواد مخدر کساده الان. crazy اگه بحث بازار و تجارت باشه، میتونه معنی کساد و خراب رو هم بده

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

خیلی باحاله بخصوص در آمریکا به فرض بخوان از چیزی تعریف کنن

پیشنهاد
٠

وقتی مأمور تجسس قتل از کوهن پرسید که آیا پیچیز به هروئین معتاد بوده، پاسخ وی مثبت بود.

پیشنهاد
٠

من به مأمور تجسس قتل ( پزشک قانونی ) اطلاع داده ام.