پیشنهاد
١

این جمله به معنای “خیلی وقته به هم برنخورده ایم” می باشد. Hey, it’s great to see you! We haven’t crossed paths in a while. How have you been? ترجم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقیقا کاربردی مشابه با long time no see دارد. نشانگر آن است که از آخرین ملاقات شما با فرد مدت زیادی می گذرد.

پیشنهاد
١

این عبارت نشان می دهد که با وجود اینکه از حضور فردی در جایی تعجب کرده اید ولی از دیدار غیرمترقبه او خوش حال هستید.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

این جمله مناسب وقتی است که دو نفر قبلا فقط یک بار همدیگر را ملاقات کرده اند و بعد از مدتی طولانی دوباره به یک دیگر بر می خورند. در حقیقت به نحوی با گ ...

پیشنهاد
١

به معنای آن که دیدن دوباره فردی برای شما خوش آیند و لذت بخش است. Seeing you again after all this time, you’re a sight for sore eyes. ترجمه: دیدن ب ...

پیشنهاد
١

شیوه ای برای احوال پرسی و پرسیدن حال افراد وقتی که پس از مدتی دوباره آن ها را ملاقات می کنید. It’s been a while since we last spoke. How have you b ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوعی محیط برنامه نویسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوربین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فاصله ی فراکانونی، نزدیک ترین فاصله ای که از انجا میتوان عکس برداری واضح و روشن نمود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پرکارى

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دارای جای زائد مخصوصا در اخر

پیشنهاد
٢

همین الان برمیگردم

پیشنهاد
٢

( عامیانه ) مخمصه، درگیری، هچل ( how - de - do هم می گویند )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چه عجب از این طرفا؟ شما کجا اینجا کجا؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مربوط باندازه گیری عمق، مربوط به دریای عمیق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوعی قایق سبک وزن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باتیست نوعی پارچه لطیف

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

حمام عمومی گرمابه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دماغه ی باتان ( در کشور فیلیپین و محل پیروزی نیروهای ژاپنی بر نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم - سال 1942 )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چوگان پهن، رخت کوب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بجز، باستثناء

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ستاره ی افتخار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

( انجیل ) بنتشیبا ( مادر حضرت سلیمان )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوزیست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خفاش ماهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ژرفناپیما ( دستگاهی که با آن به ژرفای دریا می روند و مشتمل است بر تانک حاوی مواد سبک تر از آب و محفظه ی پولادین برای سرنشینان )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عمق سنج، ژرفاسنج

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وزغ زهر ( آلکالوئید استروئید c13h42n2o6 که در غدد پوستی برخی قورباغه های مناطق حاره ی امریکا یافت می شود و بومیان آن را بر نوک پیکان های خود می مالید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پنبه ای، کرکی، نرم پنبه سان، نرم و پف کرده، پفکی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پنبه دانه، تخم پنبه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلبه، مرغدان، اغل، کبوتر خانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رعیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رقص تند و شاد ( که طی آن رقصنده ها مرتب یار خود را عوض می کنند )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

روستایی، کلبه نشین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمربند پنبه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پنبه دم ( انواع خرگوش های بومی امریکا از جنس sylvilagus - دم کوتاه و نرمی دارند که زیر آن سفید است )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( جامه ی کشیشان ) جبه ی کوتاه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نخ پنبه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( مکانیک ) زبانه ی دو سر پرچ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دارای هم زمانی در طغیان اب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوعی رقص دو نفری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

روستایی ایرلندی که کلبه ای اجاره کرده است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( امریکا - خودمانی ) بد، بی ارزش، لعنتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پارچه ی حوله ای ( که یک سوی آن پرز دارد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لایه های نرم پنبه پنبه ی زده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شریک ( در ملک ) ، هم اجاره نشین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکجور نیم چکمه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

علف پنبه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیرخشت ( انواع گیاهان جنس شیرخشت از خانواده ی گل سرخ یا rose )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

روغن پنبه دانه