پیشنهادهای آزاده (١٠,٣٠٦)
none of your business
این اصطلاح به این معنی است که او مسائل بیشتر و مهم تری برای فکرکردن و رسیدن به آن ها دارد.
اصل قضیه یا اتفاق را باید از کسی که در آن اتفاق دخیل بوده است پرسید.
به معنی زهرترک شدن یا ترسیدن است.
دلواپس، نگران یا کنجکاو بودن در مورد چیزی یا کسی است.
نشانگر آن است که باور نمی کنید که بلاخره فردی را پس از مدت ها دوباره ملاقات کرده اید.
این پرسش کاربردی مشابه با long time no see و hello stranger دارد و نشانگر آن است که مدت هاست که فرد را ندیده اید.
وقتی که فردی به جایی می رسد و شما از دیدار او در آن جا متعجب می شوید، می توان از این جمله استفاده کرد. این جمله ممکن است به طور مستقیم به خود شخص گفت ...
این جمله به معنای “خیلی وقته به هم برنخورده ایم” می باشد. Hey, it’s great to see you! We haven’t crossed paths in a while. How have you been? ترجم ...
دقیقا کاربردی مشابه با long time no see دارد. نشانگر آن است که از آخرین ملاقات شما با فرد مدت زیادی می گذرد.
این عبارت نشان می دهد که با وجود اینکه از حضور فردی در جایی تعجب کرده اید ولی از دیدار غیرمترقبه او خوش حال هستید.
این جمله مناسب وقتی است که دو نفر قبلا فقط یک بار همدیگر را ملاقات کرده اند و بعد از مدتی طولانی دوباره به یک دیگر بر می خورند. در حقیقت به نحوی با گ ...
به معنای آن که دیدن دوباره فردی برای شما خوش آیند و لذت بخش است. Seeing you again after all this time, you’re a sight for sore eyes. ترجمه: دیدن ب ...
شیوه ای برای احوال پرسی و پرسیدن حال افراد وقتی که پس از مدتی دوباره آن ها را ملاقات می کنید. It’s been a while since we last spoke. How have you b ...
نوعی محیط برنامه نویسی
دوربین
فاصله ی فراکانونی، نزدیک ترین فاصله ای که از انجا میتوان عکس برداری واضح و روشن نمود
پرکارى
دارای جای زائد مخصوصا در اخر
همین الان برمیگردم
( عامیانه ) مخمصه، درگیری، هچل ( how - de - do هم می گویند )
چه عجب از این طرفا؟ شما کجا اینجا کجا؟
مربوط باندازه گیری عمق، مربوط به دریای عمیق
نوعی قایق سبک وزن
باتیست نوعی پارچه لطیف
حمام عمومی گرمابه
دماغه ی باتان ( در کشور فیلیپین و محل پیروزی نیروهای ژاپنی بر نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم - سال 1942 )
چوگان پهن، رخت کوب
بجز، باستثناء
ستاره ی افتخار
( انجیل ) بنتشیبا ( مادر حضرت سلیمان )
دوزیست
خفاش ماهی
ژرفناپیما ( دستگاهی که با آن به ژرفای دریا می روند و مشتمل است بر تانک حاوی مواد سبک تر از آب و محفظه ی پولادین برای سرنشینان )
عمق سنج، ژرفاسنج
وزغ زهر ( آلکالوئید استروئید c13h42n2o6 که در غدد پوستی برخی قورباغه های مناطق حاره ی امریکا یافت می شود و بومیان آن را بر نوک پیکان های خود می مالید ...
پنبه ای، کرکی، نرم پنبه سان، نرم و پف کرده، پفکی
پنبه دانه، تخم پنبه
کلبه، مرغدان، اغل، کبوتر خانه
رعیت
رقص تند و شاد ( که طی آن رقصنده ها مرتب یار خود را عوض می کنند )
روستایی، کلبه نشین
کمربند پنبه
پنبه دم ( انواع خرگوش های بومی امریکا از جنس sylvilagus - دم کوتاه و نرمی دارند که زیر آن سفید است )
( جامه ی کشیشان ) جبه ی کوتاه
نخ پنبه
( مکانیک ) زبانه ی دو سر پرچ
دارای هم زمانی در طغیان اب
نوعی رقص دو نفری
روستایی ایرلندی که کلبه ای اجاره کرده است