پیشنهادهای آزاده (٢٤,٠٠٣)
Make - believe story داستان خیالی
Make - believe world دنیای خیالی
Make - believe adventure ماجراجویی خیالی
روزی روزگاری شاه و ملکه ای در سرزمینی خیالی زندگی می کردند.
اذیتم می کنه که قهوه م همیشه قبل از اینکه تمومش کنم سرد می شه.
واقعاً اذیتم می کنه وقتی راننده ها از راهنما استفاده نمی کنن.
می دونی چی اذیتم می کنه؟ وقتی اصلاح خودکار "haha" رو تبدیل می کنه به "harass"
کامپیوترم مدام هنگ می کنه؛ فکر کنم یه اشکال داره.
آپدیت جدید نرم افزار کلی ایراد داره که باید رفع کنن.
اذیتم می کنه وقتی مردم وسط فیلم حرف می زنن.
حتماً داره شنودمون می کنه bugging=شنود کردن هم میشه
توی خونه شون میکروفون مخفی گذاشتن
وقتی مردم با صدای بلند چیزی را می جوند، اذیت می شوم bug در نقش فعل به معنای آزار دادن
هی بچه! مثل یه احمق خیلی سخت به نرده تکیه نده
یکبار دیگ آزارم بدی در یک دم مسدودت میکنم
کامپیوترم مشکلی داره که نمیتونم چیزی رو به اشتراک بگذارم.
ظاهرا یک حشره رو در رختخوابم له کردم
هی بچه! مثل یه احمق خیلی سخت به نرده تکیه نده، ممکنه تو آب بیفتی
چیزی که جدا منو اذیت میکنه یا میرنجونه در مورده . . . . bugged به معنی اذیت کردن کسی
ایده ها یا چالش جدید
از نو شروع کردن
نسیمی خنک
غذا ها شامل یک افزاینده اند که کمک میکند تازه بمانند
روز بعد با احساس شادابی از خواب برخاستیم.
این فرصتی است که وی برای شروع جدید به آن نیاز دارد.
هوای بامدادی بسیار ارامش بخش بود
من برای پدرم یک فنجان چای تازه اوردم
دیشب یک نان تازه را کامل خوردم
مرا درک می کنی؟ realize=درک کردن کسی، فهمیدن کسی
امروز کجا میری؟
پیش به سوی غرب
ممکنه به زندان فدرال منتقل بشه
به مدرسه بازگشتند
امواج کوبنده بخشی از اسکله را نابود کردند.
امواج کوبنده
باران شدید و کوبنده تمام روز ما را در خانه نگه داشت.
باران شدید و کوبنده
کوبیدن به در
بعد از دویدن، تپش شدید قلبم را در سینه احساس کردم.
برای سردرد ضربان دارم آسپرین خوردم.
سردرد ضربان دار
عصر را صرف کوبیدن میخ ها به دیوار کرد.
کوبیدن میخ ها
نیمه شب کسی به در می کوبید!
بعد از فارغ التحصیلی، مدام دنبال کار می گشت.
پیاده روی طولانی / گشتن به دنبال کار
موسیقی بلند و کوبنده
باخت شدید در جنگ یا رقابت
طبل ها یک ریتم کوبنده ایجاد کردند.
ریتم کوبنده