پیشنهادهای آزاده (٨,٠٩٥)
( ریاضی ) زنجیره ی فیبو ناچی، دنباله فیبو ناجی
( زیست شناسی ) فیبرونکتین ( پروتئین قندی در خون که در کشتن ترکیزه ها و ساختن بافت های همبند نقش دارد )
( انواع آنزیم های خون که می توانند تار لخته ها را حل کنند ) تار لخته گشا
( پزشکی - پیدایش بافت های تاری مثلا روی زخم التیام یافته ) دگرسانی تاری ( یا لیفی ) ، تارآیی، رشته سازی
لیف مانند، ریشه ای
روانشناسی : تارچه
( نام تجارتی ) فیبران ( نوعی پارچه ی نایلون )
وابسته به یا همانند تار لخته زا ( فیبرینوژن )
[کامپیوتر] اعداد فیبونایچی
پیشوند: وابسته به فیبرین، فیبرینی، تار لخته ای
عدد فیبوناجی
جستجو فیبو ناجی
داریم می گیریم
amount it costs to declare bankruptcy
[حقوق] حکم ورشکستگی
[حقوق] تقاضا یا اعلام ورشکستگی
[حقوق] دعوی ورشکستگی
[حقوق] ورشکسته اعلام شدن ( به حکم دادگاه )
declaration that a person or company cannot repay its debts and is seeking government protection from creditors
termination of bankruptcy status, determination that one has repaid his debts and is therefore no longer bankrupt
termination of bankruptcy status, determination that one has repaid his debts and is therefore no longer bankrupt
request to file for bankruptcy ( condition of financial ruin )
گواهی نامه اعاده حیثیت
he is going to get it, he is going to be severely punished
type of knot
گرة دوسر طناب
as much as he requires, everything that he needs
سنبل الطیب
آسایشگاه ( به ویژه برای سالمندان )
استراحتگاه
( به ویژه بازرگانی یا مهاجرت ) تحدید گرایی، مرزش گرایی، سیاست محدودیت
بازداری بازرگانی آزاد ( از طریق تبانی یا احتکار یا اشکال تراشی و غیره )
صاحب رستوران، مهمانخانه دار
مهمان سرا
day for resting and not doing any work
in a confined manner, limitedly
محدود ساختنی
برنامه بیمه سلامت کودکان
بیمه و خدمات درمانی
physical and mental capability of a soldier as recorded using numbers between 21 and 97
quality of being accountable, responsibility, liability
satisfied, contented; made happy, caused to be content; sexually gratified
sailing in an entertainment ship
بی لذت
ادم خوش گذران
( electronics, computers ) convert analog data into digital data, put into digital form ( also digitize )
timepiece that shows the time in a row of digits
ششمین حرف الفبای یونان باستان ( به این شکل f که معادل f در الفبای زبان لاتین و w در الفبای زبان انگلیسی می باشد ) ، دیگاما
انشعاب بشکل پنجه، پنجه
( قدیمی ) ، آذین کردن، آراستن، ملبس کردن، اماده کردن، مجهز کردن، جماع کردن