پیشنهادهای آزاده (٢٤,٤٩٩)
درحال حاضر بیشتر احساس ضعف دارم
اشک از گونه هایش سرازیر شد.
در هتلی کوچک و بی کیفیت ماندیم ( مقیم شدیم )
اشک روی صورت دیوید جاری شد
اونا گذاشته بودن وسایل ( راحتی ) دفتر کهنه و از رده خارج بشه
خانه های مخروبه و پوسیده از بنیان run - down buildings=پوسیده و کهنه
ناگهان خودم رو درحال راه رفتن در خیابان دیدم
باتری ضعیف شده .
باران از آن پس زده میشود
جان خودش ( از تله/بند ) آزاد کرد و در رفت
جان خودش ( از تله/بند ) آزاد کرد و در رفت
یک واگن برقی خارج از کنترل
یک قطارِ ترمز بریده
یک کامیونِ ترمز بریده
اون دختر متهمش کرد که از زیر بار مسئولیتش ها در رفته
مارک و خواهرم در حال برنامه ریزی برای ازدواج با هم هستند.
او تنها دوازده ساله از خانه فرار کرد.
او ، او را متهم به فرار از مسئولیت هایش کرد.
ما یک الگو در رفتار او مشاهده کردیم.
یک الگوی بالا و پایین رفتن دما وجود دارد.
این سد توازن بوم شناختی را به هم خواهد زد.
در بازاریابی یعنی مشتری بالقوه که باید به مشتری بالفعل تبدیل شود.
سفر و سیاحت جانانه آنها
یک شعر قهرمانانه باستانی
یک فیلم بزرگ حماسی هالیوود.
حماسه های هومر
ماشین خفن epic=خفن درسته معنی مستقیم این کلمه "حماسی" هست. اما در ۹۰ درصد مواقع، کاربردی که داره معادل واژه "خفن" در ادبیات روزمره ما هست. مثلا وقتی ...
ما مشتاق ادامه داشتن این رابطه هستیم.
گفتگوها سراسر طول سال دنبال شد. / گفتگوها سراسر طول سال ادامه پیدا کرد.
او قادر نبود به شغلش ادامه بدهد.
ما گفتگویمان را بعد از شام از سر گرفتیم.
میل او برای باقی ماندن در مسئولیت.
همینطور به من غر می زد
آن ها پیوسته دست به دامن کمک می شدند
مخالفت آنان همچنان به گوش می رسد
من شروع کردم به تغییر دادن سرنوشت و تقدیر خودم.
آنها اکنون در دو سمت مخالف کشور زندگی می کنند، اما همچنان هر روز با هم صحبت می کنند.
نظر من در مورد این موضوع کاملاً متضاد با نظر شما است.
ما تقریباً در مورد همه چیز نظرات متضادی داریم.
اونا تو خونه روبروی ما زندگی می کنن.
من از او خواستم که آهسته برود، اما او کار متضاد را انجام داد و سرعتش را زیاد کرد
'زود' برعکسش چیه؟
طرف مقابل خیابون ساکت تره.
من فرمانبردار تو هستم
او اژدها رو رام کرد.
او اژدها رو رام کرد.
من فرمانبردار تو هستم
همه چی رو توی خودش ریخت
همه چی رو توی خودش ریخت
یک عکس فوق العاده از او گرفت