پیشنهادهای آزاده (١٤,٨٨٧)
doesn't care at all
جسور باش
punk rock musician
زمان حال از فعل ( قدیمی ) have
( به طور هراس انگیز ) عجیب و غریب
talkative
تغار یا ظرف مخصوص طلاشویی
talking a lot
کمرویی
کم رویی
( مثل گوسفند ) بع بع کردن
not worthwhile
( دارای اسباب صورت زمخت ) سخت چهره
شورش را درآوردن
رفتار کردن نسبت به یا برای
( در کار و کاسبی ) موفق بودن
[عمران و معماری] درز انقباض میله دار
don't offer too many compliments
set of bars attached to a wall used for training exercises
does not reveal secrets
زندگیتو جهنم میکنم
یه کاری کنم حال کنی
یه چشمه ای بهت نشون میدم
insignia with a flower design
[آمار] داده های راهنما
[برق و الکترونیک] درخت ارزیابی
[زمین شناسی] نقشه ارزیابی یک نقشه چینه شناسی که نتایج تحلیل های چینه شناسی بدست آمده برای منظورهای اقتصادی را خلاصه می کند.
[سینما] نمودار ارزیابی
[ریاضیات] رفع ابهام از یک حد
[عمران و معماری] ارزشیابی طرح
[حسابداری] تکنیک های ارزیابی
مزدور
person who works in return for pay
not give up
میزان دستمزد
it's the same thing it's all the same it doesn't matter
is it satisfactory? do you approve?
من چیز مهم یا ویژه ای را کشف کردم، متوجه شدم
miss the target
همه باهم
[کامپیوتر] سیستم گرافیکی خودکفا
independent computer program
[کامپیوتر] کلمه پرداز خودکفا
[کامپیوتر] کامپیوتر مستقل
for whatever reason
for some unknown reason
سکه زنی آزاد سکه های نقره ( به نسبت معینی نسبت به مسکوکات طلای ضرب شده در همان مدت )
آزادی دریاها ( این اصل: همه ی کشتی های بازرگانی حق آمد و شد آزادانه در همه ی دریاها را دارند )
( کشتی ) بخش خارج از آب
بی بند و بار