پیشنهادهای آزاده (١٤,٨٨٧)
حمایت دو سویه
ترمز طناب
ترمز طناب
طناب انفرادی
قافیه ماقبل اخر
( ماده ای که از اندام درونی به خون ترشح می شود ) درون ریز
( معشوق و همسر و غیره ) ترک کردن
press the clutch
دستفروشی کنار خیابان
[زمین شناسی] کاهش شعاع قوس
[عمران و معماری] شکافتن تخته سنگ
میخ کش
سرباز پیاده نظام
مرد ناشناس
real injury
[کامپیوتر] پارامترهای حقیقی مقادیری که به طور حقیقی در یک زبان برنامه نویسی به یک تابع یا زیر برنامه عبور داده می شود . مثلا" اگر باس را محاسبه کنی ...
state of existing in the present time
events from historical reality used on the news and sports programs
became reality
[نفت] زمان واقعی حفاری
[عمران و معماری] هیدورگراف واقعی جریان خروجی
[برق و الکترونیک] بسامد حقیقی بسامد اندازه گیری شده ی یک نوسانساز کنترل شده ی بلوری، که متفاوت با بسامد اسمی مشخص شده روی بلور است .
[عمران و معماری] تبخیر و تعرق واقعی
[حقوق] خسارت واقعی
[نساجی] نمره حقیقی
[حسابداری] هزینه های واقعی
[برق و الکترونیک] پرامتر آرایه ای واقعا تطبیق یافته
[حسابداری] نرخ بازده واقعی سالانه
[زمین شناسی] اسید واقعی
[صنعت] ساعات واقعی کار
[عمران و معماری] تبخیر واقعی
[نساجی] کشش حقیقی
[حسابداری] سربار واقعی دوایر
[حقوق] تحویل واقعی
[کامپیوتر] نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
[آب و خاک] ارتفاع واقعی
[حسابداری] سربار واقعی کارخانه
[حقوق] زیان، خسارت یا صدمه واقعی ( در بیمه )
[حقوق] سوء نیت مسلم
[آب و خاک] افت آهنگ واقعی
[آب و خاک] پس رفت واقعی اراضی
[حقوق] سندی را عینأ در سند دیگر گنجاندن
[مهندسی گاز] اسب بخار واقعی
something out of the norm - Of a very strong alcoholic drink: That's a real goocher! - Of a stranger wearing a bright pink poncho: What a goocher.
[مهندسی گاز] ضریب اطمینان
بمن گوش بده
زادگاه ( به ویژه در اشاره به ایرلند )
world to come life after death
he back side
اب انگور