نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she got her panties in a wad: خیلی بهش بر خورد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a nice apartment: چه آپارتمان قشنگی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a natural: او یک اعجوبه است.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a bastard: اون یه حرومزاده س.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s very wealthy: خیلی پولداره.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he left in a huff: با ناراحتی و عصبانیت رفت.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my compliments to the chef: دم آشپز گرم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a psycho: اون یه روانیه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s scrimping and saving: داره قرون قرون پول جمع می کنه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was born to: او به دنیا آمده تا یک … باشد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a whiz: اون عقل کل شیمیه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as clear as mud: خیلی گنگ و مبهمه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate went up: آمار جرم بالا رفته.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the weather was miserable: هوا افتضاح بود.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn’t be surprised if: هیچ بعید نیست اگر …
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chances are that: احتمالا … ( چیزی اتفاق میفته. )
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my kids whined: بچه های من غر زدند.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s very gifted: خیلی استعداد داره.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as good as new: مثل روز اولش خوبه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate rose: آمار جرم بالا رفته.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s around: حول و حوش ( مثلا It’s around three ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he mumbled: او زمزمه کرد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m a hundred percent certain: صد در صد مطمئنم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my hotel was in a seedy area: هتل من توو منطقه ناامنی بود.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s the best in the business: توو کارش عالیه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s about: تقریبا … ( مثلا It’s about10 miles ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have no doubt that: شکی ندارم که…
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s rolling in dough: داره توو پول شیرجه می زنه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we chatted: او غیررسمی و محاوره ای حرف زد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was jet lagged: به خاطر اختلاف ساعت بین مبدا و مقصد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s in a class of his own: خودش چیزی رو یاد گرفته.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s as sick as a dog: او شدیدا بیماره.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my luggage was lost: چمدان هایم گم شد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m positive that: مطمئنم که…
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the top of my head i’d say: بر اساس چیزی که می دونم باید بگم که ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s raking in the cash: داره توو پول دست و پا می زنه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i whispered: زمزمه کردم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a walking encyclopedia of: او دایره المعارف متحرک … است. ( خیل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m absolutely sure: کاملا مطمئنم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my flight was delayed or canceled: پروازم تاخیر داشت/ لغو شد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s difficult to say but i think: گفتنش سخته ولی من فکر می کنم که …
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she screamed: او جیغ زد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s making a killing: کلی درآمد داره. حسابی پول درمیاره
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she knows like the back of her hand: . . . رو مثل کف دستش می شناسه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate reached its peak: آمار جرم به نقطه اوج خودش رسیده.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s down on his luck: افتاده رو دور بدشانسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lustfulness: quality of being filled with greed ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i changed my mind: نظرم رو عوض کردم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang on a sec: یه ثانیه صبر کن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i couldn’t wait to get back home: بی صبرانه منتظر برگشت به خونه بودم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she stammered: او با لکنت حرف زد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
probably not: احتمالا نه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m debating between: بین … و … دو دلم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m having second thoughts: دارم دوباره بهش فکر می کنم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was a spike in crime: متوجه رشد ناگهانی جرم شدیم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some people have all the luck: شانسه مردمه دیگه!
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just a sec: یه ثانیه فقط
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the place was a tourist trap: اونجا تله ی توریسته.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a feeling: حس ششمم بهم میگه که…
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he went on and on: او پرچونگی کرد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was a gradual rise in crime: شاهد رشد تدریجی جرم بودیم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i seriously doubt it: جدا به این شک دارم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upbear: support in a raised position
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that was a stroke of luck: انگار یه دستی از غیب رسید. ( برای ت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you give me a minute: میشه یک دقیقه بهم زمان بدی؟
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got the runs: اسهال گرفتم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was a sharp increase in crime: آمار جرم با شیب تندی بالا رفته.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
odds are that: احتمالا … ( چیزی اتفاق میفته. )
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s a good chance: احتمالش زیاده که…
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he rambled: او پرچونگی کرد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
my inter locvtor: طرف صحبت من
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he looked puzzled: سردرگم به نظر می رسید.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as old as the hills: فسیله! ( کنایه از این که چیزی خیلی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the kids were smiling from ear to ear: نیش بچه ها تا بنا گوش شان باز بود.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn’t bet on it: احتمال خیلی کمی وجود داره ولی احتما ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s been keeping me up at night: این ( فکر و خیال ها ) تا صبح بیدارم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
my initials are s h: امضای مختصر من
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s as mad as a hornet: او دیوانه وار عصبانیه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d be very surprised if that happened: اگه این اتفاق بیفته خیلی شگفت زده م ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was beaming: لبخند بزرگی بر لب داشت.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i had to take a guess i’d say: اگه بخوام حدس بزنم، میگم اون…
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll take that into consideration: بهش فکر می کنم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as flat as a pancake: مثل کف دست صافه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t help thinking that: نمی تونم از فکر کردن به این که … دس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looking back i know it was the right decision: اگه به قبل برمی گشتم می تونستم درست ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s not much chance of that: خیلی شانس این موضوع وجود نداره
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as dry as a bone: مثل استخوان خشکه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m on the fence: سر دور راهی هستم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’ll have to wait: باید صبر کنی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he muttered: زیر لب شکایت کرد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate plateaued: آمار جرم ثابت مونده.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m scared that: می ترسم که…
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t make up my mind: نمی تونم تصمیم بگیرم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as light as a feather: مثل پر سبکه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he persuaded me to: او من را متقاعد کرد که …
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i snapped at my husband: سر همسرم داد زدم. به شوهرم پرخاش ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll be right with you: الان میام.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not very likely: خیلی احتمالش وجود نداره.
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pointer variable: [ریاضیات] متغیر اشاره گر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
performance withholding: [حسابداری] کسور وجه الضمان ( سپرده ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot fish: ( جانورشناسی ) ماهی پیشگام معمولا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trombone tuner: [برق و الکترونیک] تنظیم کننده شیپور ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilothouse: اطاق دیدبانی کشتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot burner: پیلوت، چراغ کوچک اجاق گاز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellowhammer: ( جانورشناسی ) سهره ی اروپایی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot engine: ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow book: ( in france ) official government p ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot balloon: بالون هواشناسی ( بالون کوچکی که بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow ocher: ( رنگیزه ای که از آن رنگ می سازند ) ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot model: نمونه ازمایشی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow warbler: ( جانورشناسی ) چکاوک زرد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot lamp: لامپ راهنما ( که هنگام کار دستگاه ر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellowcake: اورانیم متمرکز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot film: ( تلویزیون ) برنامه ی آزمایشی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow light: traffic light that is yellow in col ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot ballon: در هوا شناسی بالون اکتشافی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot channel: [برق و الکترونیک] کانال ازمایشی کان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot regulator: [برق و الکترونیک] رگوله کننده راهنم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot lamp pilot light: [برق و الکترونیک] لامپ راهنما لامپ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot tunnel: [عمران و معماری] تونل راهنما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
piloted: he piloted the plane safely to his ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot application: [زمین شناسی] کاربرد آزمایشی کاربردى ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot area: [زمین شناسی] ناحیه آزمایشی ( راهنما ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot circuit: [برق و الکترونیک] مدار راهنما قسمتی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot data: [زمین شناسی] داده آزمایشی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot method: [کامپیوتر] عمل آزمایش سیستم کامپیوت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot pin: [سینما] خار راهنما - سنجاق هدایت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot spark: [برق و الکترونیک] جرقه پیلوت جرقه ض ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot bit: [نفت] مته ی جهت دار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway or railroad or railroad: [زمین شناسی] راه آهن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot carrier: [برق و الکترونیک] حامل راهنما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway engine: [عمران و معماری] لوکوموتیو
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot hole: [نفت] پیش چاه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway sleeper: beam used as the base for a railroa ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot interview survey: [عمران و معماری] آمارگیری مصاحبه ای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rail way b l: [حسابداری] بارنامه حمل با قطار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot mill: [نفت] آس راهنما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dorking: ( جانورشناسی ) مرغ و خروس دورکینگ ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot nut: [ریاضیات] مهره ی راهنما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot officer: pilot who is a second lieutenant ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot playback: [سینما] پیلوت پخش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot print: [سینما] نسخه نمونه رنگ
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot sample: [ریاضیات] نمونه ی مقدماتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot shaft: [زمین شناسی] چاه راهنما، چاه شناسای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim's progress: ( عنوان داستان نمادین اثر john buny ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot signal: [برق و الکترونیک] سیگنال راهنما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim fathers: پاک دینان انگلیسی که در سال 1620 می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot survey: [ریاضیات] بررسی مقدماتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim progress: کتاب سیاحت مسیحی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot tone: [سینما] نوای هدایت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim festival: day for making a pilgrimage holida ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot valve: [نفت] شیر راهنما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot light: ( اجاق گاز و آب گرم کن و غیره ) شمع ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot subcarrier: [برق و الکترونیک] زیر حامل راهنما ز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot treatment plant: [عمران و معماری] تصفیه خانه نمونه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway engineer: مهندس راه اهن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot's night vision sensor: sensors in a pilot's cabin that pro ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway rates: تعرفه یا کرایه های راه اهن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rude tones: discordant sounds
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the head of the line: the front - most part in a horizont ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing interest: increasing attention
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing point: ( گیاه شناسی ) نقطه ی رشد ( نوک ریش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing city: city that is becoming bigger
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing follicle: [علوم دامی] فولیکول در حال رشد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing hair: hair that is getting longer
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing signs: indications that someone or somethi ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
custard apple: درخت شیرین بر ( انواع درختچه های جن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
custard pie: a custard pie or a custard tart is ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ask to dinner: invite to eat dinner
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage per round: [نفت] مسافت حفر شده در هر نوبت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
was doomed to: was forced to
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage drilled per bit footage per bit: [نفت] مسافت حفر شده توسط هر مته
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage counter: [سینما] طول سنج - فوت شمار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dreamless: ( خواب ) عاری از خواب دیدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage number: [سینما] شماره حاشیه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
was doomed: he lost all hope
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drop box motion: [نساجی] دستگاه جعبه ماکوی تعویض عمو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cuckooflower: ( گیاه شناسی ) ، شبدر ترشک جنگلی، گ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cuckoopint: ( گیاه شناسی ) گل شیپوری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
look at the dark side of it: see the negative aspects of somethi ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm flow: [آب و خاک] جریان رگباری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm intensity pattern: [عمران و معماری] الگوی شدت رگبار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormed the target: tried to conquer the target
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coverage process: [آمار] فرایند پوشانش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormily: in a stormy manner violently
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coverage stereoscopic: [خاک شناسی] پوشش استریوسکوپی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storming the target: attempt to conquer the target
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssinian: حبشی، اهل کشور حبشه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal zone: ناحیه ی ژرف کف اقیانوس ها ( که در آ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal plain or abyssal or abyssal: [زمین شناسی] دشت مغاکی منطقه مسطح ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal rocks deep seated rocks: [نفت] سنگ های مغاکی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal area abyssal region: [نفت] ناحیه مغاکی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal sediment: [آب و خاک] نهشته های ژرف معنی نهشته ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssinian well: [عمران و معماری] چاه حبشی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormy petrel: خروس جنگی
٢ ماه پیش