نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see sth or sb carefully in order to learn: مشاهده کردن، نظاره کردن، با دقت دید ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how far along have you gotten: تا کجا پیش رفتی؟ چقدرشو کامل کردی؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
listen and act: گوش کن و اجرا کن یا انجام بده act=ا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm just messing up with you: من فقط دارم اذیتت میکنم /دارم باهات ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am bolting: من دیگه نیستم من کنار میکشم من در ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is the cock of the walk: او یکه بزن محله است
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when i opened the door i was greeted by a huge surprise party: وقتی در را باز کردم، با یک مهمانی غ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it must be amazing to learn you've got royal ancestors: باید شگفت انگیز باشه اینکه ( بدونید ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they became intimate after a few months of dating: چند ماه پس از آشنایی، رابطه ای نزدی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she went mad: او دیوانه شد
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i almost broke my leg: نزدیک بود پام بشکنه almost قبل از ف ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it grieved me to leave her: جدا شدن از او من را ناراحت و غمگین ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i regret having been adopted by you: من پشیمانم که توسط شما به فرزندی قب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
isn't she messing up in class: توو کلاس، شلوغ نمیکنه؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's very interested in history: او خیلی علاقمند به تاریخ است
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she considers me her best friend: او مرا بهترین دوستش می داند
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was observed that: مشاهده شده که. . . دیده شده که. . ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teaching approach: رویکرد آموزشی
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i greet you on the occasion of your marriage: به مناسبت ازدواجتان، به شما تبریک م ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we each have our own car: ما هر کدام ماشین خودمان را داریم.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as further delays occurred the project ran over budget: با تأخیرهای بیشتر، هزینه های پروژه ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bolting: من دیگه نیستم من کنار میکشم من در ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she shared her most intimate thoughts in her diary: او خصوصی ترین افکارش را در دفترچه ی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you regret something in your life: افسوس چیزی را در زندگی ات میخوری؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can try different approaches to solve problems: می توانید روش های مختلفی را برای حل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as further details became available the public grew more concerned: با در دسترس قرار گرفتن جزئیات بیشتر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be a rabbit have a go: ترسو یا بی عرضه نباش، امتحان کن
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am considering leaving your father: من قصد دارم پدرت رو ترک کنم! من ( چ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a strong interest in history: من علاقه زیادی به تاریخ دارم.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we will greet the new year with hope: ما از سال نو با امید استقبال خواهیم ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the rabbit bolted into the bushes: خرگوش یهو داخل بوته ها دوید . bol ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he restaurant has an intimate atmosphere: آن رستوران فضایی دنج و صمیمی دارد. ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we adopted a lovely mutt from the animal shelter: ما یک سگ دو رگه دوست داشتنی را از پ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thieves try different approaches to rob houses: دزد ها روش های مختلفی را برای سفت ا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ate almost everything on the plate: او تقریبا همه چیزهایی که در بشقاب ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see and notice sth: مشاهده کردن دیدن
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she grieved for her father: او بخاطر پدرش داغدار بود.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we have to learn one of hamlet's speeches for school tomorrow: ما فردا باید یکی از تک گویی های همل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maintain order in the classroom: نظم را در کلاس حفظ کنید.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they won't mess with her: آنها نمیخوان با او درگیر بشن
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he regrets that he couldn't see his mother: او افسوس میخورد که نتوانست مادر خود ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he considers me his best friend: او مرا بهترین دوستش می داند
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as further talks failed hopes for a peace deal faded: با شکست گفت وگوهای بیشتر، امید به ت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is an interesting idea: این یک ایده جالب است
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall l go to bathroom: من می توانم به دست شویی بروم ؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he intimated that he might resign soon: او غیرمستقیم اشاره کرد که شاید به ز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he did it in order to make you happy: اون اینکارو کرد به منظور که تو رو خ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we should avoid approaching to each other because of corona virus: ما باید از نزدیک شدن به یک دیگر به ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i deeply regret that: من عمیقا افسوس میخورم
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as further evidence emerged the case against him grew stronger: با آشکار شدن شواهد بیشتر، پرونده عل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's in your best interest to study hard: به نفع خودتونه که سخت درس بخونید.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was alone in the house when the storm hit: او وقتی طوفان اومد، تو خونه تنها بو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm considering leaving your father: من قصد دارم پدرت رو ترک کنم! من ( چ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be rabbit: نازک نارنجی نباش ( پیش دوستات مثل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the car horn blared outside the window: بوق ماشین بیرون پنجره با صدای بلندی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to learn a language: زبان یاد گرفتن
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i almost missed the bus: چیزی نمانده بود که اتوبوس را از دست ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when he came in i didn't even greet him: وقتی او وارد شد، من حتی به او سلام ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't listen to him he's just a stupid mutt: به حرفش گوش نده، او فقط یک احمق است ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his speach was long and arid: سخنرانی او ( پسر ) بی احساس بود
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she bolted from the meeting after the argument: بعد از مشاجره، ناگهان جلسه را ترک ک ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
further the goals of the organization: پیشبرد اهداف سازمان further=پیشبرد
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your regret becomes a bowl of love for me: افسوس خوردن تو به من کاسه ی عشق میش ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and yet she was equally relieved almost glad: ولی او به همان اندازه آسوده خاطر بو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i greet every person i meet with a smile: من به هر کسی که ملاقات می کنم، با ل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
threat to: تهدید به کالوکیشن مهم حرف اضافهthre ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the loudspeaker blared the announcement: بلندگو اعلامیه را با صدای بلند پخش ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i advise you to stop aborting her baby: بهتون توصیه میکنم از سقط کردن بچتون ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mixed breed dog: سگ دو رگه / دورگه رایج ترین و خنثی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the cat approached to a bird for hunting: گربه برای شکار کردن نزدیک یک پرنده ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall i open the window: میشه پنجره رو باز کنم؟ shall برای ا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intimate something to someone: فهماندن، حالی کردن غیر مستقیم
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spread the butter on the bread: کره رو بمال روی نون. spread=مالیدن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
politics doesn't really interest me: سیاست واقعاً منو علاقه مند نمی کنه.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i prefer to study alone because i can focus better: من ترجیح می دم تنها درس بخونم چون ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i deeply regret that i cant help you in this case: من عمیقا افسوس میخورم که نمیتوانم د ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it further states: در ادامه بیان می کند.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
google speech recognition engine: موتور تشخیص گفتار گوگل
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i learned a lot from my father: من از پدرم خیلی چیزها یاد گرفتم.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the suspect bolted down the street when he saw the police: مظنون وقتی پلیس را دید، زد به چاک و ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
music was blaring from the club all night: تمام شب از کلوب موسیقی با صدای بلند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't rabbit: نازک نارنجی نباش ( پیش دوستات مثل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is not the case with: در مورد . . . صدق نمی کند
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we greeted our old friends at the airport: ما در فرودگاه به دوستان قدیمی مان خ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
security threat: تهدید امنیتی
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the door slammed behind her: در، پشت سر او محکم کوفته شد
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she covered her ears as sirens blared: وقتی آژیرها با صدای بلند به صدا درآ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i soon learned not to ask too many questions: من خیلی زود یاد گرفتم که زیادی سوال ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i' m not sure how to approach the problem: مطمئن نیستم چطور با مشکل مواجه شوم ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall we go to the park today: می خواهی ما امروز برویم پارک؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
uppercase letters: شکل بزرگ حروف یا شکل که بالای خط نو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spread your legs apart: پاهای خود را از هم باز کنید
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bank pays interest on savings accounts: بانک به حساب های پس انداز سود می ده ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intimate something to somebody: فهماندن، حالی کردن غیر مستقیم
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he spent his birthday alone this year: او امسال تولدش رو تنها گذروند.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fifteen orders of mammals: پانزده راس پستاندار
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she felt so alone even in a crowded room: او حتی در یک اتاق شلوغ هم احساس تنه ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intimate sth to sb: فهماندن، حالی کردن غیر مستقیم
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm rather busy: یه خرده سرم شلوغه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how would you describe your mother: چطور مادرت را توصیف می کنی؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a treat: یه حال اساسی به کسی دادن با یه چیز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she'll learn from her mistakes: او از اشتباهاتش درس خواهد گرفت.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please order the books on the shelf: لطفاً کتاب ها را روی قفسه مرتب کنید ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lower case letter: lower - case letter به معنای: شکل ک ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm waiting for a sunny spell day: منتظر یک روز با هوای گرم و آفتابی ه ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a formal talk: سخنرانی
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
such things just don't interest me: توی این خط ها نیستم اهل این کارها ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't bolt your food like that: غذاتو اینجوری قورت نده bolt=تند تند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spread popularity: مقبولیت زیاد محبوبیت گسترده
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know if that's the case or not: نمی دونم درسته یا نه case می تونه ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a triple bill of hitchcock films on at the cinema next sunday: Triple bill : برنامه ای شامل سه اجر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intimate something to sb: فهماندن، حالی کردن غیر مستقیم
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she sent a birthday greeting: او یک تبریک تولد فرستاد.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're wanted on the telephone: شما را پای تلفن می خواهند.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i love spending time alone with a good book: من عاشق تنها بودن با یک کتاب خوب هس ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am rather busy: یه خرده سرم شلوغه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the middle and lower classes: طبقات متوسط و پایین
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we took out a loan and now we pay a lot of interest: ما یک وام بانکی گرفتیم اما الان بهر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you describe what your mother looks like: می توانی توصیفی از ظاهری مادرت بدهی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if something goes wrong during the launch sequence the system will automatically abort: در حین مراحل پرتاب اگر مشکلی پیش بی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sth or sb interest you: نظرت را جلب کنه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
almost went to therapy but you was all i needed: میخواستم برم تراپی ولی تو تنها چیزی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the giggle of the girls could be heard from the next room: صدای هر هر خندیدن دخترها از اتاق بغ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody a treat: یه حال اساسی به کسی دادن با یه چیز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm sure she'll learn from her mistakes: من مطمئنم که او از اشتباهاتش درس خو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't recognize you: شما رو به جا نمیارم
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'd like to order a pizza: من می خواهم یک پیتزا سفارش دهم.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall we stay here: بمونیم اینجا؟؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ruin my cover: نقشم رو خراب نکن/ پوششم رو از بین ن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her highprofile spreads: آثار مکتوبِ جنجالی اش spread=اثر م ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need to speak to you about something important: باید باهات درباره ی یه چیز مهم حرف ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he went upstairs to pack his case: رفت طبقه بالا تا ساک دستیش رو ببنده ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the places of interest: اماکن دیدنی/ مورد علاقه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm wanted for this: من خواستار این هستم.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a friendly wave is a common greeting: تکان دادن دوستانه دست یک سلام رایج ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the two are clashing in the middle: اون دوتا در میانه ی میدان درگیر شدن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my phone bill is very high this month: صورت حساب تلفن من این ماه خیلی زیاد ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something or sb interest you: نظرت را جلب کنه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the defense budget: بودجه ی دفاعی
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everybody went to the party save jack: همه رفتند به مهمانی به جز جک save=ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't expect to win much less win it alone: انتظار برنده شدن نداشتم، چه برسه به ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my fit was hard on my birthday: لباسم واسه تولدم خیلی خفن بود یکی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a treat: یه حال اساسی به کسی دادن با یه چیز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall i borrow your car for a week: میشه ماشینت رو برای یک هفته قرض بگی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i recognize him as he came in the room: به محض این که وارد اتاق شد او را شن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she spoke with the doctor before making a decision: قبل از تصمیم گیری با دکتر صحبت کرد. ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the captain ordered his troops to advance: کاپیتان به سربازانش دستور پیشروی دا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he spreads some butter and jam on his toast: او مقداری کره و مربا بر روی نان تست ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a good case against bringing in new regulations: شرایط/وضع خوبیه تابا ایجاد قوانین ج ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the profit covered the loss: سود، ضرر را جبران کرد cover=جبران ک ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is described as the godfather: از او به عنوان پدرخوانده یاد می شود ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was so hard on you: من نسبت به تو خیلی سنگدل بودم.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i received warm greetings from my family: من سلام های گرمی از خانواده ام دریا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he alone can solve this problem: فقط او می تواند این مشکل را حل کند.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll be speaking to a team of professionals about leadership strategies: من برای یه تیم حرفه ای ها درباره اس ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can we get the bill: می شه صورت حساب رو بیارین؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and all of your emotions and desires are constricted stifled and muted within you: و همه احساسات و آرزوهای تو در درونت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he almost dropped the candle: almost=نزدیک بود که . . . /چیزی نما ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the company approached the government for funding: شرکت برای دریافت بودجه با دولت تماس ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you must ask permission from one of the guards: باید از یکی از نگهبان ها اجازه بگیر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having sb do sth: 1 - متقاعد کردن، راضی کردن، قبولاند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
treat sb to something: کسی رو به صرف چیزی مهمان کردن به خو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it saved me a lot of work: خیلی کارمو جلو انداخت
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is an extra chair in the house and i need further details: یک صندلی اضافی در خانه هست، و من به ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been alone for a long time: من برای مدت طولانی تنها بوده ام.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something or somebody interest you: نظرت را جلب کنه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's had a hard life: او زندگی سختی داشت.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your budget for the week: بودجه شما برای این هفته
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the police officer ordered the suspect to stop: افسر پلیس به مظنون دستور توقف داد.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was moving my body to music: بدنم رو با ریتم ( همراه موسیقی ) حر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it covers three hundred and forty square kilometers: مساحت آن سیصد و چهل کیلومتر مربع اس ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
secret recesses: زوایای پنهان ( شخصیت )
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having extracted the virtual power plants' profits: پس از استخراج کردنِ سود نیروگاه های ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she almost dropped the candle: almost=نزدیک بود که . . . /چیزی نما ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a homosexual person: یک فرد همجنسگرا
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i haven't seen him in almost three years: نزدیک به سه سال هست که ندیدمش
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
white only: white - only تنها برای سفیدپوست ها
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he collapsed on the ground gasping: او {در حالی که} نفس نفس میزد غش کرد ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have pins and needles in my legs: اصطلاحا یعنی: پاهام گزگز میکنه یا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we need a new approach to climate change: برای تغییرات اقلیمی به رویکرد جدیدی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have been alone for a long time: من برای مدت طولانی تنها بوده ام.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
treat someone to sth: کسی رو به صرف چیزی مهمان کردن به خو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how then shall we distinguish: پس چگونه باید متمایز کنیم؟
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having sb do something: 1 - متقاعد کردن، راضی کردن، قبولاند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the game gets harder on every new level: بازی در هر مرحله جدید سخت تر می شود ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the books are in alphabetical order: کتاب ها به ترتیب حروف الفبا هستند.
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you require further assistance please contact us: اگر به کمک بیشتری نیاز دارید، لطفاً ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having someone do something: 1 - متقاعد کردن، راضی کردن، قبولاند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something or someone interest you: نظرت را جلب کنه
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budget ticket: بلیط به صرفه budget = قبل از اسم می ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to grab enemies press o: برای گرفتن دشمن، کلید دایره را فشار ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's only learning to do it: اون تازه ( در حال حاضر ) داره یاد م ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doctor spread eyes of the patient: دکتر چشمان مریض را باز کرد
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we need to discuss this matter in further detail: ما باید این موضوع را با جزئیات بیشت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was once billed as a hero: زمانی از او به عنوان یک قهرمان یاد ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't give a pin about my age: به سنم هیچ اهمیتی نمیدم. ( یعنی ا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my mother raised me alone: مادرم مرا به تنهایی بزرگ کرد
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would like to speak to this matter: دلم می خواهد در رابطه با این موضوع ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall we go to the club: ما می توانیم به باشگاه برویم shall ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
men only: men - only مردانه
٦ روز پیش