پیشنهادهای عاطفه موسوی (٤,٤٤٦)
Draw up a contract
دارای دفتر مرکزی
Flip through
Page through Turn the pages
کتاب جلد نازک n جلد نازک adj
دارای جلد ضخیم
فراخواندن مثلا گارسون رو صدا کنی بیاد اونجایی که هستی
Flash Glint Gleam
Narrow Tight
Cramped
کج کردن، کج شدن v انحنا کجی n Slanted =کج
conspicuous
Top Camisole
تاپ زنانه
رمزآلود و ترسناک
Entrance
مبتلا شدن ، گر فتن بیماری
Gable roof Sloping roof
Sloping roof
ebb and flow
Clear
صدا کردن کسی ، مثلا سر کلا معلم بچه ها رو مخاطب قرار میده و میخواد که اونا جواب بدن
escalate
برافروختن و سرخ شدن
taut
Part with
دماغ قوی
Of the first order
Claustrophobia
Neat freak
Go off the deep end
Space out
Run low
خودتو دعوا کنی ، خودتو سرزنش کنی
Token
Stereo
بلندگو
sure enough
uppity haughty
See sb to the door Walk sb out Walk sb to the door
Unhook the chain
Release the lock
Smug
تصادفی دیدن ، تصادفی پیدا کردن مثال: She happened across this story
التماس کردن
رفت و آمد کردن با معاشرت کردن با
Win out over
intrude on
Visibly
speak highly