camisole

/ˈkæmɪsoʊl//ˈkæmɪsəʊl/

معنی: نوعی ژاکت استین دار، پیراهن زنانه، زیر پوش زنانه
معانی دیگر: زیر پیراهنی زنانه (بی آستین و گاهی مزین به نوار و قیطان)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a woman's sleeveless, waist-length undergarment.

جمله های نمونه

1. I might wear a camisole, like this, but I'd put a shirt over it before I went out.
[ترجمه گوگل]من ممکن است یک جلیقه مانند این بپوشم، اما قبل از بیرون رفتن یک پیراهن روی آن می پوشم
[ترجمه ترگمان]ممکنه یه لباس زیر پوش بپوشم، مثل این، اما قبل از اینکه برم یه پیراهن می پوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She started to unbutton my camisole.
[ترجمه گوگل]شروع کرد به باز کردن دکمه‌های لباس مجلسی من
[ترجمه ترگمان]شروع به باز کردن لباس هام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A delectably cool camisole and a pair of pure, white cotton pants.
[ترجمه گوگل]یک لباس مجلسی خنک و لذیذ و یک شلوار نخی خالص و سفید
[ترجمه ترگمان]یک لباس زیر پوش و یک جفت شلوار خالص نخی سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A woman in a camisole Was dancing to some rock and roll.
[ترجمه گوگل]زنی با لباس مجلسی در حال رقصیدن با راک اند رول بود
[ترجمه ترگمان]زنی با لباس زیر پوش در حال رقصیدن با راک اند رول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How do you like this camisole? I just bought it today.
[ترجمه گوگل]این دمپایی را چگونه دوست دارید؟ من همین امروز خریدمش
[ترجمه ترگمان]این لباس زیر پوش رو چطوری دوست داری؟ امروز خریدمش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A camisole can be tricky if it has ruffles.
[ترجمه گوگل]یک جلیقه می‌تواند مشکل ساز باشد، اگر دارای رفلکس باشد
[ترجمه ترگمان]اگر چروک داشته باشد، یک زیر پوش می تواند دشوار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Step in the camisole to put on for the best fit.
[ترجمه گوگل]برای بهترین تناسب، لباس مجلسی را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]در زیر پوش زیر پوش قدم بزنید تا بهترین تناسب را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Match the print to your camisole or trouser by working in the same color family.
[ترجمه گوگل]با کار کردن در یک خانواده رنگ، چاپ را با لباس مجلسی یا شلوار خود هماهنگ کنید
[ترجمه ترگمان]با کار کردن روی لباس زیر پوش و یا شلوار با کار کردن در یک خانواده رنگ یک سان، هماهنگ شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Learn how to fold a camisole in this free clothing care video.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان مراقبت از لباس، نحوه تا کردن لباس مجلسی را بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چطور یک زیر پوش زیر پوش را در این فیلم مراقبت از لباس های مجانی جمع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Match the top with a camisole and comfy pants.
[ترجمه گوگل]رویه را با یک شلوار مجلسی و راحت ست کنید
[ترجمه ترگمان]با یک شلوار زیر پوش و راحت بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Matching drawers with a camisole of the same color and fabric will look classically sweet.
[ترجمه گوگل]ست کردن کشوها با لباس مجلسی با همان رنگ و پارچه به طور کلاسیک شیرین به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]در زیر لباس های زیر پوش همان رنگ و پارچه به طور سنتی شیرین به نظر خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The camisole bra, which the company calls it as "earth and human friendly", features a solar panel which can display messages on the removable small electric board when the cell generates electricity.
[ترجمه گوگل]این سوتین، که شرکت آن را «دوست زمین و انسان» می‌نامد، دارای یک پنل خورشیدی است که می‌تواند پیام‌ها را بر روی برد کوچک قابل جابجایی الکتریکی نمایش دهد که سلول برق تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]لباس زیر پوش، که این شرکت آن را \"زمین و دوستانه انسان\" می نامد، یک پنل خورشیدی را نشان می دهد که می تواند پیام هایی را بر روی بورد الکتریکی کوچک قابل حمل هنگامی که سلول برق تولید می کند، نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As we opened the blouse and dropped the camisole, the catheter on my breast was exposed and the fresh scar on my chest could be seen.
[ترجمه گوگل]وقتی بلوز را باز کردیم و دمپایی را انداختیم، کاتتر روی سینه‌ام آشکار شد و جای زخم تازه روی سینه‌ام دیده می‌شد
[ترجمه ترگمان]وقتی بلوز را باز کردیم و زیر پوش را باز کردیم، لوله سوند که روی سینه ام بود در معرض دید قرار گرفت و جای زخم روی سینه ام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی ژاکت استین دار (اسم)
camisole

پیراهن زنانه (اسم)
camisole

زیر پوش زنانه (اسم)
camisole, petticoat, lingerie

انگلیسی به انگلیسی

• cotton; slip, woman's undergarment

پیشنهاد کاربران

بپرس