پیشنهادهای فهیمه صدیقی (١٣)
گسترش ( development ) میشه رشد در یک جهت طولی, broaden یعنی پهنا و عرض چیزی را زیاد کردن. گسترده کردن، تعریض کردن، معادل درستی است.
erge میل شدید است، به نظرم بی تابی معادل خوبیه.
فرآیند کسب آزادی و قدرت برای انجام آنچه می خواهید یا کنترل آنچه برای شما اتفاق می افتد. توانمندسازی. disempowerment: ناتوانمندسازی
Insufficiently�regulated. �antony یعتی به اندازه کافی تنظیم نشده. فهیمه صدیقی
دانش اینکه چگونه کاری را بدون اشکال و به طور کارآمد انجام دهیم. یعنی ادغام دانش و انجام کار که همون کاربلد می شه
evocative از کلمه لاتین evocare میاد, به معنی to call صدا زدن، فرا خواندن. فراخوانشی مناسبه.
سردرگم، مبهوت
برجسته
دست پیش گرفتن میشه one upmanship
دست پیش گرفتن میشه one upmanship
dispute ) �To take an action that �raises the stakes, i. e. that increases the chances of conflict. ( idiomatic ) �To make something more difficult. ...
پیله کردن
در تعریف نماپردازش فوق، منظور از تجربه ای، experiential است.