ante

/ˈænti//ˈænti/

(بازی پوکر) چیپ، چیپ را پرداختن، (عامیانه) سهم هزینه ی هر نفر، سهم خود را پرداختن، دانگ دادن، پیشوند:، پیش از [antebellum]، vt : بالا بردن، نشان دادن، توپ زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in poker, an amount of money that a player must put into play before seeing his or her cards.
مشابه: bet, play, pot, stake, venture, wager
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: antes, anteing, anted
• : تعریف: in poker, to put in (money) as an ante.
مشابه: bet, gamble, lay, stake, venture, wager

- We each anted a dollar.
[ترجمه گوگل] هر کدام یک دلار زدیم
[ترجمه ترگمان] ما هر کدام یک دلار می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: in poker, to put an ante into play.
مشابه: bet, lay, wager

- Please ante so we can start the game!
[ترجمه گوگل] لطفا قبل از شروع بازی!
[ترجمه ترگمان] لطفا این بازی را شروع کنید تا ما بتوانیم بازی را شروع کنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: before; earlier than.

- antecedent
[ترجمه گوگل] پیشین
[ترجمه ترگمان] مقدمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- antebellum
[ترجمه گوگل] قبل از شکم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in front of; before.

- antechamber
[ترجمه گوگل] پیش اتاق
[ترجمه ترگمان] اتاق انتظار،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. ante up
(عامیانه) پرداختن،سهم خود را دادن،دانگ دادن

2. to raise (or up) the ante
1- (پوکر) توپ زدن 2- (مذاکرات یا دعوی ها) بر خواسته های خود افزودن،ادعای خود را زیادتر کردن

3. His ex - wife has upped the ante in her alimony suit against him.
[ترجمه گوگل]همسر سابق او در دعوای نفقه خود علیه او تصمیم گرفته است
[ترجمه ترگمان]همسر سابق وی مبلغ ante را در دادخواست نفقه زنش بالا برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They've upped the ante by making a $120 million bid to buy the company.
[ترجمه گوگل]آنها با ارائه پیشنهادی 120 میلیون دلاری برای خرید این شرکت، وضعیت را افزایش داده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها مبلغ ante را با قیمت ۱۲۰ میلیون دلار برای خرید شرکت بالا بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When will your younger sister ante up?
[ترجمه گوگل]چه زمانی خواهر کوچکتر شما انته می کند؟
[ترجمه ترگمان]این خواهر کوچک تر چه وقت پیش شما خواهد آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The government has upped the ante by refusing to negotiate until a ceasefire has been agreed.
[ترجمه گوگل]دولت با امتناع از مذاکره تا زمانی که آتش‌بس به توافق رسیده باشد، پیشروی را افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]دولت با امتناع از مذاکره تا زمانی که آتش بس به توافق رسیده است مبلغ خوانده را بالا برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At least 200 people have been persuaded to ante up big money for the charity event.
[ترجمه گوگل]حداقل 200 نفر متقاعد شده اند که برای این رویداد خیریه پول کلانی جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان]حداقل ۲۰۰ نفر متقاعد شده اند که پول زیادی را برای این رویداد خیریه خرج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two people may have identical opportunity sets ex ante but have different ex post outcomes.
[ترجمه گوگل]ممکن است دو نفر از قبل مجموعه فرصت های یکسانی داشته باشند اما نتایج قبلی متفاوتی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دو نفر ممکن است فرصت یکسانی داشته باشند اما دارای پیامدهای پست قبلی متفاوتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A few years ago, the pope upped the ante and added a written loyalty oath to him and his every pronouncement.
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، پاپ بالا آمد و یک سوگند وفاداری کتبی به او و هر اظهاراتش اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، پاپ مبلغ خوانده را بالا برد و یک تعهد وفاداری مکتوب را به او و هر اظهار نظر خود افزود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We might refer to this as the ex ante demand for bank lending.
[ترجمه گوگل]ممکن است از این به عنوان تقاضای قبلی برای وام بانکی یاد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به این مساله به عنوان درخواست مبلغ پیش بینی شده برای وام دهی بانکی اشاره کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Planning can balance demand and supply ex ante rather than ex post, so avoiding substantial waste of resources.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی می تواند تقاضا و عرضه را از قبل به جای پس از آن متعادل کند، بنابراین از اتلاف قابل توجه منابع جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی می تواند تقاضا و عرضه پیش بینی شده را به جای پست قبلی، به طوری که از هدر دادن منابع قابل توجه منابع اجتناب می کند، متعادل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Palmer's contribution was to up the ante.
[ترجمه گوگل]سهم پالمر در بالا بردن سطح اول بود
[ترجمه ترگمان]تقاضای پالمر برای افزایش پیش بینی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The threat of this ex ante can then be used to ensure adherence to the agreement.
[ترجمه گوگل]تهدید این پیش از آن می تواند برای اطمینان از پایبندی به توافق استفاده شود
[ترجمه ترگمان]سپس تهدید این مبلغ خوانده را می توان برای تضمین انطباق با این قرارداد مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sometimes the parents upped the ante.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پدر و مادر بالا می آورند
[ترجمه ترگمان]گاهی پدر و مادر مبلغ خوانده را بالا بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sum of money paid (gambling); advance payment (business venture); individual's share in the expenses of a group
place a bet (gambling); pay one's share of expenses (as part of a group)
before, in front of, prior
see phrasal verb ante up .
to ante up means to pay an amount of money or to provide money for something.

پیشنهاد کاربران

✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند یا ریشه ) : ante ✅ معنی انگلیسی اجزاء: before ✅مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: antenatal ✅ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: before birth
مقدار ثابت و اجباری پرداخت در بعضی از انواع بازی پوکر که باید آن را پرداخت کنید تا برگ بگیرید. این مبلغ حتی در صورت فولد کردن ابتدای بازی، باز هم از شما گرفته شده است.
دست پیش گرفتن میشه one upmanship
دست پیش را گرفتن

بپرس