پیشنهاد‌های امیررضا گردش زاده (٢٤٤)

دست ساز، مصنوعی، ساختگی

اتلاف حرارتی

ceramiste sand ماسه سرامیست: نوعی ماسه مصنوعی که در صنایع ریخته گری و نفت کاربرد دارد.

ماسه، ریگ

فیلتر کیک، لایه فشرده

اندازه مش: تعداد روزنه ها یا سوراخ های غربال در طول یک اینچ را گویند.

proppant embedment فرو رفتن پروپانت به داخل توده سنگ تحت فشار که باعث کاهش ظرفیت عبور شکاف می شود.

سنگ سازند

محیط میکروسکوپی

آرایش یا وضعیت قرارگیری رگ ها

تزریق یا مصرف دارو

پیام رسانی

هجی کردن یک کلمه

a mixture of substances or factors Cocktail effect: اثر ترکیبی

تعادل بین دو چیز

شمارشگر

Mass release کاهش جرم

سوختن کامل

لنس اکسیژن

نسوخته

مرحله ای

تراکم پلیمری

آفرین به تو

نگاه یا تصویر اجمالی

Ammonia آمونیاک NH3 Ammonium آمونیوم NH4 کاتیون

چاهک ( جانمونه ای در آزمایشگاه )

مطابقت و همخوانی داشتن

معرف اسم

Firecracker

خمش پلاستیک �In the� structural engineering� beam theory, the term "plastic hinge" is used to describe the deformation of a section of a �beam� where ...

در عمران: فیوز این اعضای شکل پذیر در سازه� ها برای استهلاک انرژی از طریق وقوع تغییرشکل های غیر ارتجاعی در آن ها طراحی می� شوند. همچنین جانمایی و طراح ...

افعال نقل قول Say, tell, hear, read, believe

More do و less so برای مقایسه استفاده می شوند: My old office was very dark; my new office� less so. � ( My new office is less dark than my old office ...

More do و less so برای مقایسه استفاده می شوند: My old office was very dark; my new office� less so. � ( My new office is less dark than my old office ...

Don't tell me off منو بی خبر نذار.

قسر در رفتن

فقط وارث، فعل نیست

Don't take it personally به خودت نگیر

اگر قبل از اسم بیاد به معنی" بجز" است.

چرت و پرت

نکته: دقت شود که در اینجا to حرف اضافه است و فعل بعد از آن با ing می آید: مثال: I look forward to hearing from you.

ضریب دمایی مقاومت

دارای اتصال زمین، متصل شده به زمین

ریخته گری دلفت، نوعی روش ریخته گری با قالب ماسه ای

حذف کردن، زدودن، سرباره گیری از سطح مذاب

اتصال میانی در ترانسفورماتور

زِروژل: جامدی یا پودری که از خشک کردن ژل بدست می آید.

آلکوژل A� colloid� where the dispersive media is �alcohol

Overbar یا overline: خطی که در فرمول نویسی بالای حروف نوشته می شود. معمولا برای بیان میانگین یک کمیت.

بصورت تکرارشونده