پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٣١٢)
اَسماکَم واژه سنسکریت اَماخَم به معنای از ما می باشد ، همچون ما می باشد ، با ما هست و آن اوستایی اِهماکِم می باشد.
اِهماکِم واژه اوستایی برابر اَماخَم : از ما می باشد ، همچون ما می باشد ، با ما هست و سنسکریت آن اَسْماکَم است
اَماخَم : از ما می باسد ، همچون ما می باشد ، با ما هست اوستایی آن اِهماکِم و سنسکریت آن اَسْماکَم
اَکونَویَتا : انجام می شود ، اجرا می شود
اِکسیارِت : نام پدر زن ایرانی اسکندر که دخترش رُکسانا همسر اسکندر شد.
اِستاتیرا : نام همسر اردشیر سوم و نیز نام دختر داریوش سوم که همسر اسکندر شد
اَسمانَم: در زبان باستان یعنی آسمان .
واحد اندازه گیری طول در دوره باستان برابر با فرسنگ بوده ( هر پَرثنها یا فرسنگ برابر ۳۱ اَسپَرسا و هر َاَسپَرسا برابر با حدود ۱۹۳ سانتی متر بوده است.
اَسپَرسا : واحد اندازه گیری طول برابر 193سانتی متر ( هر پَرثنها یا فرسنگ برابر 31 اسپرسا بوده است )
اَریارامنَهیاپیتا نام ایرانی در دوره هخامنشی
اَریارامنَ نام ایرانی باستانی در دوره هخامنشی
اَروکو نام پسر کوروش و نوه کمبوجیه که در تازش آشوریان به عنوان گروگان به آنان سپرده شد ( ( نظور کوروش بزرگ نیست. ) )
اُرُن تُبات نام یکی از فرمانروایان داریوش سوم که هنگام تازش اسکندر سخت در برابر او پایداری کرد
شهر گئومات یا سرزمین پیسیائووَدَ ، شهر بردیای دروغین است.
شهر گئومات یا سرزمین پیسیائووَدَ ، شهر بردیای دروغین است.
پیسیائووَدَ نام سرزمین یا شهر گئومات ( شهر بردیای دروغین ) ]
اَرَکادرِس : نام کوهی در پیسیائووَدَ [پیسیائووَدَ = سرزمین یا شهر گئومات بردیای دروغین]
اَرغیجان: نام باستانی یکی از روستاهای نیشابور ( اَپَرشَتر، ابرشهر ) در بعضی منابع به شهرستان کنونی بجنورد اشاره شده است.
اَرَشْنی = ( واحد اندازه گیری طول ) اَرَش ، ارش ، ذراع ( مقدار طول یا درازی چیزی به اندازه ی از سر انگشتان دست تا آرنج که تقریبا نیم متر است )
اَرشَک نام پسر اردشیر سوم نام بنیان سر سلسله اشکانیان
اَرشامَهیا پیتا نام پدر ارشاما یا ارشامَ و ارشام پدر ویشتاسپ و ویشتاسپ داریوش
ارشامَ پدر ویشتاسپ و پدر بزرگ داریوش یکم ارشاما هم می گویند
ارشاما پدر ویشتاسپ و پدر بزرگ داریوش یکم ارشامَ هم می گویند
اَرسام= یکی از پسران اردشیر دوم
اَردومَینِش نام رهبر یکی از شش خانواده ی بزرگ هخامنشی که برای کشتن بردیای دروغین با داریوش همدست شده بود.
اَرَخُواتیش نام سرزمینی در جنوب افغانستان در زمان داریوش بزرگ
اَرتَ وَردیا ( ( art varia ) ) نام یکی از سرداران داریوش
اَرتَبْرنا ( ( artabr na ) ) نام ایرانی ، اسم پسرانه پسر بزرگ داریوش که از نخستین همسر او که دختر گبریاس بود، زاده شد.
اَرتَبَ واحد اندازه گیری حجم برابر 52 یا 55 لیتر در ایران باستان
اَرتافِرن اسم مردانه، نام ایرانی ، برادر داریوش بزرگ ( ( کوروش کبیر ) )
ارتاباز نام یکی از فرمانده سپاه اردشیر سوم در آسیای خُرد ( ( آسیای صغیر یا کوچک ) )
اَرَبایَ در زبان باستانی عربستان
اَدا در زبان باستان یعنی افرید ، به وجود اورد، خلق کرد، پدید آورد.
اَجَمی یا = در زبان باستان یعنی : بیاید، پیش آید، اتفاق افتد
اَبی = به
اَثَهیَ= در زبان باستانی هر چه، آنچه
اَثورا= آسور، آشور
اَبَرَنتا= هستند، می باشند ( مترادف آهنتا )
اَئورَمَزدا= اهورا ( هستی بخش ) مزدا ( دانای همه چیز ) اهورمزدا
آهَنتا= هستند، می باشند
خشایَثی یَ آهم در زبان باستانی شاهنشاه هستم
آهَم= در زبان باستانی هستم
آه = صوتی برای تاسف ( افسوس، حیف، دریغا، وای ) آهَ= بوده، بودند
آنامک= دی ماه در سالنمای هخامنشی
آماتا= اصیل، بزرگزاده، نجیب زاده
آساک= نام باستانی شهر قوچان در استان خراسان رضوی در زمان هخامنشیان و اشکانیان.
آریوبَرزَن ، نام سرداری ایرانی که در زمان تازش اسکندر به ایران که از بهبهان به تخت جمشید می رفت، در کوهستان سر راه، راه را بر او بست و با او سخت جنگی ...
آریارَمْنا= نام پدر بزرگ داریوش اول
آریارَمْن= نام پارسی ( ( پسرانه ) ) یکی از فرمانداران داریوش
آریاسپِ= یکی از پسران اردشیر دوم دارنده اسب اصیل ایرانی پاکزاد ، نجیب