پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٣١٢)
سفیدچاله جایی فرضی در کائنات است که مقدار و چگالی ماده و انرژی در آن بسیار زیاد است. گفته می شود سرعت فرار ماده و انرژی در سفیدچاله ها باید بسیار بیش ...
کرم چاله دو قسمت مختلف از فضا - زمان را به یکدیگر متصل می سازد. به لحاظ تئوری با عبور از این میانبر می توان از نقطه ای در فضا - زمان به نقطه ای دیگر ...
یک فیزیکدان آلمانی بنام کارل شوارتزشیلد برای نخستین بار موفق به یافتن یکی از پاسخ های دقیق معادله میدان اینشتین در نسبیت عام شد. این پاسخ مربوط به یک ...
در نظریه ی کوانتوم، هر ذره ایی با یک موج همراه است. موج نیز به نوبه خود، احتمال یافتن ذره را نشان می دهد جهان زمانی که بسیار جوان بوده، از یک ذره ی ز ...
یک مثال از شرودینگر است در خصوص قوانین مکانیک کوانتومی بر اشیای عادی و روزمره اعمال شود: گربه ای در جعبه ای سر بسته گذاشته می شود. درون جعبه تفنگی ب ...
لغت زبت همان ضبط است که عرب انرا معرب کرده است، که در زبان روسی به شکل زبوت забота و در لیتوانی به شکل ژبت žẽbti در همین معنا ( care ) به کار میرود. ...
سمومی که باکتری آن را ترشح و تولید میکند و در درونش وجود دارد . توکسین . اب زهردار
زهرابه میکروبها
سم تولیدی از قارچ است که معمولاً غلات و مغزبجات را آلوده می کنند. هیچ موجود زنده ای از این سم در امان نیست. این سموم می توانند نکروز بافتی، سیروز، س ...
اسیا خرد که همان اسیا صغیر یا اسیا کوچک باشد، به کشور ترکیه و بخشی از ارمنستان ، گرجستان و . . گویند
اسیا کوچک که همان اسیا خرد یا اسیا صغیر باشد، به کشور ترکیه و بخشی از ارمنستان ، گرجستان و . . گویند
اسیا صغیر که همان اسیا خرد یا اسیا کوچک باشد، به کشور ترکیه و بخشی از ارمنستان ، گرجستان و . . گویند.
ماوراالنهر به سرزمین پهناوری در آسیای مرکزی، که در شمال شرقی فلات ایران قرار دارد. به آن ورا رود یا فرا رود یا وراز رود نیز گفته می شود؛ کشورهایی چون ...
همان ماوراالنهر یا ورا رود است و به سرزمین پهناوری در آسیای مرکزی، که در شمال شرقی فلات ایران قرار دارد. به آن ورا رود یا فرا رود یا وراز رود نیز گفت ...
همان ماوراالنهر است و به سرزمین پهناوری در آسیای مرکزی، که در شمال شرقی فلات ایران قرار دارد. به آن ورا رود یا فرا رود یا وراز رود نیز گفته می شود؛ ک ...
ماوراالنهر به سرزمین پهناوری در آسیای مرکزی، که در شمال شرقی فلات ایران قرار دارد. به آن ورا رود یا فرا رود یا وراز رود نیز گفته می شود؛ کشورهایی چون ...
مراد خداوند است که مافوق و برتر همه وجودات و مخلوقات است .
آرزو نمود ، تقاضا کرد. چیزی را خواست
در هر دو سوی خط استوا در عرض جغرافیایی حدود 35 - 30 درجه شمالی و 30 - 25 درجه جنوبی کمربند پرفشاری قرار گرفته است که یک دلیل خشک بودن این ناحیه و وجو ...
ساتاسپ یا ساتاسب اولین کاشف منطقه بدون باد و مدار اسب. Latitude نام پارسی ساتاسپ ( دارنده یکصد اسب ) که واژه اسب را هم در خود مستتر دارد. در هر دو ...
یکی از ثقفی ها : مختار بن ابوعبید ثقفی قیام کننده ای طرفدار علویان بود که مقر اصلی اش در کوفه قرار داشت. او در سال ۶۸۵ م شورشی را علیه خلافت اموی آغا ...
حکمای اسلامی به چهار عالم کلی یا به چهار نشأه معتقدند: عالم طبیعت یا ناسوت عالم مثال یا ملکوت عالم عقول یا جبروت عالم الوهیت یا لاهوت.
عالم معنا همان عالم جبروت است یعنی عالم عقول که از صور و اشباح مبرا است و فوق عالم ملکوت است
عالم عقول همان عالم جبروت است یعنی عالم معنا که از صور و اشباح مبرا است و فوق عالم ملکوت است
چهار عالم : ۱_ عالم طبیعت یا ناسوت ۲_ عالم مثال یا ملکوت ۳_، ۳، عالم عقول یا جبروت ۴_ عالم الوهیت یا لاهوت عالم طبیعت یا ناسوت؛ عالم مثال یا ملکوت؛ ...
عالم طبیعت همان عالم ناسوت است یعنی یعنی عالم ماده، حرکت، زمان و مکان و به عبارت دیگر عالم طبیعت و محسوسات یا عالم دنیا.
عالم جبروت، یعنی عالم عقول، یا عالم معنا که از صور و اشباح مبرا است و فوق عالم ملکوت است. و بالاتر از ناسوت و ملکوت است.
عالم لاهوت یعنی عالم الوهیت و احدیت.
عالم ناسوت، یعنی عالم ماده و حرکت و زمان و مکان، و به عبارت دیگر عالم طبیعت و دنیا به عبارت دیگر خلقت جهان به صورت جسم یعنی آفرینش بیجان، گیاه حیوان، ...
عالم ملکوت یا مثال عالمی است برتر از طبیعت و در آن صور و ابعاد وجود دارد اما از حرکت و زمان و تغییر در آن خبری نیست
عالم مثال یا ملکوت عالمی است برتر از طبیعت و در آن صور و ابعاد وجود دارد اما از حرکت و زمان و تغییر در آن خبری نیست.
مدیتیشن یا مراقبه به معنای تمرین برای رسیدن به حالتی است که در آن فرد با نادیده گرفتن محرک های پیرامون ، خودآگاهانه و به صورت ارادی ، ذهن خویش را وا ...
در روانشناسی و بحث مدیوم از شهود با نام های متعددی از جمله خرد، صدای درونی، ندای قلب، راهنمای درونی، استاد درون و… یاد می شود. و به طور کلی یعنی دیدن ...
فردیست که نقش رابط ارواح را ایفا میکندتا آنان بتوانند با انسان رابطه برقرار کنند. به آن مدیوم یا واسطه روحی هم می گویند.
اکتوپلاسم نوعی حرکت یا شگرد برای احضار ارواح است به عبارتی در شخص مدیوم یا واسطه روحی ( ( مراد آن کسی که می تواند روح را احضار کند. ) ) ماده ای وحود ...
به فردی که می تواند به هر وسیله با ارواح ارتباط برقرار کند مدیوم یا واسطه روحی گفته می شود
منسوب به مدیوم ، یعنی فردی که می تواند به هر وسیله با ارواح ارتباط برقرار کند مدیوم گفته می شود
شتابان ، سریع بستگی به کاربرد واژه دارد : به تندی صحبت کردن یعنی از روی عصانیت و درشت صحبت کردن است. تند صحبت کردن یعنی سریع حرف زدن به گونه ای که ...
تفویض اختیار یعنی تقسیم مجدد اختیار و قدرت به سمت پایین یعنی به زیردستان، یک مدیر به تنهایی نمی تواند تمام وظایفی را که به او منسوب شده انجام دهد. تف ...
سنسار ، وازایش ، باززایی ، زادْمُرد، آژی مَرچ و تناسخ یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، به عبارتی روح جسم را مانند لباس کهنه ترک و لباس نو می پوشد یع ...
سنسار ، وازایش ، باززایی ، زادْمُرد، آژی مَرچ و تناسخ یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، به عبارتی روح جسم را مانند لباس کهنه ترک و لباس نو می پوشد یع ...
وازایش ، سنسار ، زادْمُرد، آژی مَرچ و تناسخ یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، به عبارتی روح جسم را مانند لباس کهنه ترک و لباس نو می پوشد یعنی پس از م ...
وازایش، سنسار ، باززایی ، زادْمُرد، آژی مَرچ و تناسخ یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، به عبارتی روح جسم را مانند لباس کهنه ترک و لباس نو می پوشد یعن ...
سنسار ، باززایی ، زادْمُرد، آژی مَرچ و تناسخ یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، به عبارتی روح جسم را مانند لباس کهنه ترک و لباس نو می پوشد یعنی پس از ...
وازایش ، باززایی ، زادْمُرد، آژی مَرچ و تناسخ یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، به عبارتی روح جسم را مانند لباس کهنه ترک و لباس نو می پوشد یعنی پس از ...
به طورکلی هر چیزی یا گفته ای که ممنوع است و باید از انجام دادن و گفتن آن پرهیز کزد و یا خط قرمز است و عدول از ان جایز نیست. در سال 1777 میلادی، این ...
سترگی ، بزرگی، جلیل، خطیر، عظمی، کبیر، کلان، معظم، مهمی
تخس، جسور، خودراء ی، خودسر، خودکامه، خیره سر، زکاره، ستیزه جو، ستیزه کار، ستیهنده، کله شق، گستاخ، مستبد، معاند، یک دنده
بری، بی میل، روگردان، دلزده، سیر، ضجور، گریزان، متنفر، مشمئز، منزجر، نافر، نفور، وازده
بری، بی میل، روگردان، دلزده، سیر، ضجور، گریزان، متنفر، انزجار، منزجر، نافر، نفور، وازده