پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٥٦)

بازدید
٢,٧٤٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در معرض دید مورد توجه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامزدِ نمایندگی مجلس شدن نامزد انتخابات پارلمانی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: دمر، دمرو prone to: مستعدِ، آماده ی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به نقل از هزاره: مستعدِ آماده ی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

A prepared publicity or news announcemen بیانیه ی مطبوعاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از ویکیپدیای انگلیسی: Crataegus ( /krəˈtiːɡəs/ ) , commonly called hawthorn, quickthorn, thornapple, May - tree, whitethorn, or hawberry, is a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

با شلیک گلوله کشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به نقل از هزاره: 1 - قدم، گام 2 - [حرکت، پیشرفت و غیره] سرعت، آهنگ، شتاب 3 - [داستان] پویایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مایحتاج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اجرایی عملیاتی عملی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

همه ی تلاش را کردن نهایت تلاش را کردن از جان و دل مایه گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

چندملیتی چندفرهنگی جهان شهری به نقل از هزاره: جهان وطنی [شخص] جهان وطن جهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تا حد ممکن حتی الامکان حتی المقدور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( rare in the United States and Canada, common in Britain, Australia and New Zealand, slang, informal ) An expression of . dismay, disgust, anger, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نه چیز دیگری ولاغیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

up until and including the present time تا به امروز تاکنون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

stay down; to fail; stay back مردود شدن رد شدن تجدید شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: نمونه، ناب، اصیل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: 1 - کارگاه، سالن کارخانه 2 - کارگرانِ ( کارخانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: مددِ معاش [در بریتانیا]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به نقل از هزاره: 1 - جالب اینکه، شگفت اینکه، گفتنی اینکه، شایان ذکر است که 2 - به طرز استثنایی، به طور چشمگیری، به نحو فوق العاده ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: بنا به تعریف خود برحسب تعریف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به نقل از کمبریج: to affect other people's opinion of someone or something, especially in a bad way تأثیر گذاشتن بر تأثیر داشتن بر مثال ها: When one ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

not mostly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سال ها در طول سالیان طی سالیان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

A combined effort is made by two or more groups of people at the same time تلاش جمعی تقلای جمعی کوشش گروهی کوشش جمعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به نقل از هزاره: 1. متعهد، دلسوز، پایبند، علاقه مند، مشتاق 2. ( کامپیوتر و غیره ) اختصاصی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

. to give you an idea" means "to tell you", "to let you know", or somthing like these"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مدت ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به نقل از هزاره: مخصوصٍ خاصِ ویژه ی پیشنهاد من: مختصِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به منزله ی . . . بودن در حکمِ . . . . بودن به مثابه. . . بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نقل از هزاره: زندگی پروپیمان زندگی پربرکت پزندگی خوب زندگی مرفه ( مذهب ) زندگی پرهیزکارانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩١

very famous or popular, especially being considered to represent particular opinions or a particular time relating to or characteristic of a famous ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مدل تازه مدل جدید مدلِ به روز نسخه ی جدید سری جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

. keep abreast of current thinking or developments "resorts need to move with the times by providing clean beaches and modernized hotels" همگام با ز ...

پیشنهاد
١

مسأله درباره . . . این است که قضیه ی . . . این است که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

very keen; enthusiastic. an avid reader ( postpositive; often foll by: for or of eager ( for ) ; desirous ( of ) ; greedy ( for کشته مرده هوادار دو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مک میلیان دیکشنری: to say that you belong to a particular group or category; to describe yourself as belonging to that group or category He began i ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دانش پیشین در این باره توضیحات به فارسی در این نشانی قابل دسترسی است: https://patentoffice. ir/glossary/22/دانش - پیشین این هم صفحه ی ویکیپدیای انگل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

be very successful in an undertaking or enterprise بسیار مؤفق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

. grow in ( something ) to begin to have more of a particular quality . She was growing in confidence every day . The area has gradually grown in im ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نقل از میریام وبستر: to open suddenly and quickly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

تمام وقت فول تایم بیست و چهارساعته [محاوره] بیست و چهاری یکسره و بی وقفه شبانه روزی شب و روز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

به نقل از هزاره: 1 - پیشاهنگ، پیشرو، پیشتاز، پیشگام، پیشقدم 2 - کاشف، کاوشگر، مبتکر 3 - جمعیِ یکانِ مهندسی 4 - پیشاهنگ بودن، پیشرو بودن، پیشتاز بودن، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: بزرگ داشتن به عنوان گرامی داشتن به عنوان احترام گذاشتن به خواندن نامیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

. to make an extra effort . try very hard to achieve something � to do more than expected � to make special efforts زحمت فوق العاده کشیدن زحمت بی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از: The Free Dictionary certainly; without doubt قطعاً بدون شک !I've worked all my life to get to this position, so I'm sure as hell not go ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در کورانِ به نقل از هزاره: در اوج گرمای [مجازی] در گرماگرمِ، در بحبوحه ی، در اوجِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اتاق جنگ اتاق تصمیم گیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

ضدفرهنگ قاعده شکن عرف شکن