پیشنهادهای علی رستمی (٣٥)
مأوا
ناکام شدن، شکست خوردن، فرجامی بد یافتن
بسنده کردن
بُتّه جِقّه
تفرُّد، فردیّت ( روانشناسی تحلیلی یونگ ) فرایند تکوین شخصیتی منسجم و متوازن که تدریجا محتوای بیشتری از ناهشیار جمعی و فردی را یکپارچه می سازد و فرد ...
مُسخَّر، مفتون، مجذوب، مسحور.
انگیزه مند: This wasn't simply an innocent act out of ignorance, this is clearly motivated این صرفا کنشی سهوی و از سر نادانی نبوده، این عمل به وضوح ا ...
در روانشناسی به معنای ”کیفیت عاطفی“ یا ”ارزش عاطفی“یک ابژه یا موقعیت می باشد، که ممکن است مثبت، منفی، خنثی یا دوسوگرا ( Ambivalence ) باشد. این واژه ...
نقض نشده، دست نخورده، آلوده نشده، بکر.
مناسب و درخور چیزی بودن، به درد چیزی خوردن، کارآمد بودن برای موردی بخصوص، کارمایه ی چیزی را فراهم آوردن. This discovery provides good grist to t ...
گذار کردن [به ورای چیزی]
مؤید Life - affirming = مؤید زندگی
داروگر، درمانگر، حکیمِ جادوپیشه. روحانی برگزیده در قبایل بدوی ( عموما بومیان آمریکا ) که از گیاهان و مواد دیگر درکنار ورد و جادوگری، جهت درمان بیمار ...
جانوردیسی در اسطوره شناسی دگرگون شدنِ ( عموما خدایان یا شخصیت های اساطیری ) به صورت جانوران را گویند.
مربوط به کورتکس یا قشر مخ. Cortical systems = نظام های قشری مغز
فرابالیده
To take something with a grain/pinch of salt مطلبی را با کمی تردید پذیرفتن، امری را با قدری تساهل و تسامح قبول کردن، پذیرفتن چیزی درحالی که [صحت] آ ...
آیین تشرّف، آیین پاگشایی ( اسطوره شناسی ) : آیین های مرتبط با پذیرش فرد در یک گروه. مثلا "جشن تکلیف" شکلی از Initiation Ceremony محسوب می شود که فرد ...
صبوحی، شراب بامدادی. اشاره به این باور عامیانه و خرافی که خوردن موی سگی که فرد را گاز گرفته، منجر به تسکین درد و درمان او می شود. بر این اساس نوشید ...
مقید، تحدید شده، مهارشده.
پیش کیهان زایی ( اسطوره شناسی ) : مربوط به رویدادهای پیش از پدیدآیی و زایش هستی.
- داستان سرایی: نگارش داستان و رمان ملهم از یک رویداد واقعی، که عموما با افزودن جزئیات خیالی همراه است. - بدیع سازی، نوپدیدسازی ( روانشناسی، رفتارگ ...
تعامل کلامی، گفتگوی متقابل.
تن نمایی، عورت نمایی. نمایش ناگهانی و کوتاه مدت آلت جنسی در اماکن عمومی.
در مورد حیوانات به معنای "نعل شده" می باشد: A shod horse: اسبی نعل شده.
واپس روی ( نوعی مکانیسم دفاعی در روانکاوی )
وفاق
غیرخودآگاه، ناهشیار نسبت به وضعیت خویش، شرایطی که فرد در آن نسبت به وضعیت خود ناآگاه یا بی توجه است.
ساختار هرمی، هرم قدرت یا هرنوع نظام سلسله مراتبی هرم گونه.
مداخله
بیش ارزشگذاری، ارزش و اهمیت امری را فراتر از آنچه هست ارزیابی کردن.
معیت، همسایگی، همراهی و مجاورت دو چیز عموما به نحوی که در تقابل، تناقض، تضاد یا قرینگی با یکدیگر باشند.
( فعل ) مطالبه کردن، خواستار شدن، سخت گیری کردن
قداست، رمزآلودگی، دارا بودن ویژگی های امر قدسی.
پیش تاریخی