paisley

/ˈpeɪzli//ˈpeɪzli/

پارچه ی قلمکار، پارچه ی نارنج و ترنجی، ساخته شده از پشم نرم، کشمیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a soft wool fabric that has an intricately detailed design of curved shapes, or the design itself.

(2) تعریف: a scarf, tie, or the like that is made of this fabric.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having a design of paisley, or made of paisley.

جمله های نمونه

1. She was wearing wool slacks and a paisley smock.
[ترجمه گوگل]شلوار پشمی پوشیده بود و یک مانتو پیسلی
[ترجمه ترگمان]شلوار گشاد پشمی و یک روپوش ابریشمی paisley پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shirts were printed with a paisley pattern.
[ترجمه گوگل]پیراهن ها با طرح پیسلی چاپ شده بودند
[ترجمه ترگمان]shirts با الگوی paisley چاپ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Paisley claims to speak for the majority of local people.
[ترجمه گوگل]پیزلی ادعا می کند که به جای اکثریت مردم محلی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]Paisley ادعا می کند که برای اکثریت مردم محلی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 195 Paisley and Wylie were charged with causing a disturbance in Donaghadee by preaching through a loud hailer.
[ترجمه گوگل]در سال 195 پیزلی و ویلی متهم به ایجاد اغتشاش در دوناقادی با موعظه از طریق یک تگرگ بلند شدند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵ Paisley و Wylie متهم به ایجاد مزاحمت در Donaghadee از طریق سخنرانی با صدای بلند شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Paisley and Major Ronald Bunting announced a counter-demonstration.
[ترجمه گوگل]پیزلی و سرگرد رونالد بانتینگ یک تظاهرات متقابل را اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]Paisley و سرگرد رونالد Bunting تظاهرات ضد نفر را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My sister loves paisley.
[ترجمه گوگل]خواهر من عاشق پیزلی است
[ترجمه ترگمان]خواهرم بت paisley را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paisley about faced and led the parade around the block so that it now came upon Fisherwick Place from the west.
[ترجمه گوگل]پیزلی رو به رو شد و رژه را در اطراف بلوک رهبری کرد، به طوری که اکنون از سمت غرب به فیشرویک پیس رسید
[ترجمه ترگمان]Paisley در مورد روبرو شدن و رهبری رژه بر روی بلوک به طوری که اکنون از غرب به میدان Fisherwick رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She'd explained to me the origin of the Paisley pattern.
[ترجمه گوگل]او منشا الگوی پیزلی را برای من توضیح داده بود
[ترجمه ترگمان]او منشا اثر Paisley را برایم توضیح داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The thin paisley eiderdown feels damp to the touch.
[ترجمه گوگل]عصاره نازک پیسلی در لمس مرطوب احساس می شود
[ترجمه ترگمان]The پر قو، احساس رطوبت را نسبت به لمس احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Paisley was developing a distinctive political position which stressed the religious element in the conflict between nationalist and loyalist.
[ترجمه گوگل]پیزلی در حال توسعه یک موضع سیاسی متمایز بود که بر عنصر مذهبی در کشمکش بین ملی گرا و وفادار تأکید می کرد
[ترجمه ترگمان]Paisley در حال توسعه یک موقعیت سیاسی متمایز بود که بر عناصر مذهبی در کش مکش میان ملی گرایان و وفاداران تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ian Paisley, is one of the most hard-line Unionists.
[ترجمه گوگل]ایان پیزلی، یکی از تندروترین اتحادیه‌گرایان است
[ترجمه ترگمان]ایان Paisley \"یکی از the\" unionists
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Paisley asserted that, had he wanted to destroy the Unionist Party, he would have fielded candidates in all the constituencies.
[ترجمه گوگل]پیزلی اظهار داشت که اگر می‌خواست حزب اتحادیه‌گرا را نابود کند، در همه حوزه‌های انتخاباتی نامزد معرفی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]Paisley تاکید کرد که اگر او می خواست حزب اتحاد را از بین ببرد، به نامزدهای انتخاباتی در همه حوزه های انتخاباتی کاندید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Paisley had broken with Kilfedder because he had not been sufficiently outspoken in his criticism of O'Neill.
[ترجمه گوگل]پیزلی از کیلفدر جدا شد زیرا در انتقاد از اونیل به اندازه کافی صریح نبود
[ترجمه ترگمان]Paisley با Kilfedder شکسته بود، زیرا به قدر کافی از انتقاد و انتقاد از او انتقاد نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After some discussion, Paisley, Wylie, and Foster decided to refuse to pay their fines and to go to gaol.
[ترجمه گوگل]پس از مدتی بحث، پیزلی، ویلی و فاستر تصمیم گرفتند از پرداخت جریمه خودداری کنند و به زندان بروند
[ترجمه ترگمان]پس از بحث، Paisley، Wylie، و فاستر تصمیم گرفتند از پرداخت جریمه خود و رفتن به زندان امتناع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] منسوج تهیه شده از پشم نرم - کشمیر

انگلیسی به انگلیسی

• woolen fabric having many colorful curved figures on it; fabric with the paisley design on it
paisley is a special pattern of curving shapes and colours, used especially on fabric.

پیشنهاد کاربران

( بته جقه . جِ قُِ ) [ فا - تر. ] ( اِ. ) نقشی زینتی شبیه سروی خمیده که بیشتر در صنعت قالی بافی ، ترمه ، زردوزی و مانند آن به کار می رود.
نوعی نقش به شکل سرو خمیده که بر روی پارچه، فرش، و مانندِ آن به کار می رود. ( دیکشنری تخصصی ترجمیک )
...
[مشاهده متن کامل]

بُته جـِقّه، نقش سرو خمیده که نشانه ایران و ایرانیان است. بته جقه نقشی است که در تاریخ هنرهای سنتی همیشه مورد توجه بوده و در تزیین انواع صنایع دستی به ویژه پارچه، قالی و گلیم، کاشی سفال، شال بافی، نساجی، خاتم، تشعیر و زربافی، ترمه و پته در اندازه ها و اشکال گوناگون سهم زیادی دارد. ویکی پدیا

بُتّه جِقّه

بپرس