پیشنهاد‌های علی اکبر منصوری (١,٣٠٦)

بازدید
١,٩٨٩
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

آن بهترین گزینه است، هیچ چیز بهتر از آن نیست! مثال: Nothing beats spending a day at the beach with a good book and your best friend هیچ چیز بهتر از ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1 - بالا به پایین، کنترل و هدایت شده در بالاترین سطح، سازمان دهی شده از بالا، سلسله مراتبی، سیستم مدیریتی یا دولتی که در آن فعالیت ها و سیاست ها از ه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

صفت ) جانگداز، دلخون کننده، جانسوز، غم انگیز، دلخراش! That story is heart - wrenching آن داستان غم انگیز است!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

1 - سؤالی را مطرح کردن، مسأله خاصی را بوجود آوردن، پرسش خاصی را مطرح کردن! مثال: If he has a great job but is always broke, it begs the question of ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - ماکرو تصویر، درشت تصویر، بزرگ تصویر! به تصویری گفته میشود که سوژه عکس از نمای نزدیک و بصورت درشت و برجسته نمایان میشود! مثلا عکسبرداری از یک مگس ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاح مجازی ) بر گرفته از Lolcats Lolcats یک ماکرو تصویر از یک یا چند گربه است که این عکسها بامزه و خنده دار همراه با متن متناسب با آن عکس میباشد. ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

اصطلاح اینفرمال ) و حتی بیشتر از آن، و حتی بیشتر، و چیزی بیش از آن! این اصطلاح بصورت قید یا عبارت قیدی در جمله برای تایید آنچه که قبلا در جمله منظو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

محدوده! Out of bounds خارج از محدوده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

Free solo climbing یا Soloing کوهنوردی یا صخره نوردی انفرادی آزاد! نوعی ورزش و تفریح که کوهنورد یا صخره نورد بدون استفاده از طناب یا قلاب و سایر تج ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

Soloing یا free solo climbing کوهنوردی یا صخره نوردی انفرادی آزاد! ورزشی که کوهنورد یا صخره نورد بصورت انفرادی و بدون کمک گرفتن از طناب، قلاب یا سا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در بعضی مناطق آمریکا ) به غذای کله پاچه khash میگویند، البته بعضی ها هم اسم فارسی آنرا بکار می برند Kale - pache, Kalle - pache, or Pacha

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اصطلاح ) You're the man You da man برای تشویق کسی گفته میشود که کارش رو بخوبی انجام داده است. کارت درسته، کارت حرف نداره!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقاربت جنسی، آمیزش جنسی، مراوده، گاییدن، رابطه جنسی! مثالی از سریال بازی تاج و تخت: Congress does not require desire on the woman's part, only patie ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اصطلاح عامیانه ) این اصطلاح برای تشویق کسی برای شرکت در مهمونی یا رفتن به جایی کاربرد دارد. معادل فارسی شاید این موارد باشند: - اگر نیای اصلا حال ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

متن نمایشنامه، مکالمات نمایشنامه یا فیلمنامه، نقش، شخصیت ها، متن ادبی، شعر! Actors are running lines on the stage بازیگران در حال اجرای متن نمایشنام ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

ارابه غنائم، گاری مخصوص حمل غنائم!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

ته دره، کف دره!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

اصطلاح ) فراتر از مرز ها رفتن، محدودیت ها را کنار زدن! کنایه از نوآوری و ایده پردازی! مترادف با اصطلاح های: Push the boundaries Push the limits همگ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

اصطلاح ) مرزها را کنار زدن، فراتر از مرز ها رفتن! ( کنایه از نوآوری و خلاقیت داشتن! ) ایده پردازی کردن! مترادف با اصطلاح های: Push the envelope و ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

جهیدن، تراوش، روان شدن، فواره زدن، جاری شدن، موج زدن، ( آبگونه ها ) بافشار بیرون جهیدن، بیرون زدن، فوران کردن، ( با احساسات مبالغه آمیز ) بیان کردن، ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

از مسیر فرعی سفر کردن، گشت و گذار در جاده های فرعی، مسافرت از مسیر جاده خاکی، رفتن از جاده های کم ترافیک و خلوت! I love taking the back road من عاش ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصطلاح ) پا در مسیر ناصحیح گذاشتن، مسیر کج را انتخاب کردن، بی اخلاق و بی کلاس بودن، ناکس و دغلباز بودن، از صراط مستقیم منحرف شدن، کار ناشایست انجام د ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اصطلاح ) راه درست را برگزیدن، پا در مسیر صحیح گذاشتن، تقوا پیشه کردن، صراط مستقیم را انتخاب کردن، با اخلاق و با کلاس بودن، کار درست را انجام دادن حتی ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

غیررسمی ) به هر کس یا چیز با کلاس، گفته میشود. He is a class act او یک انسان با کلاس است! معانی دیگر: برازنده، با شخصیت، خوش ظاهر، متین، مودب، عا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

با کلاس بودن، یک انسان با اخلاق و باهوش بودن، محترم و خوش اخلاق بودن! Mike is a class act مایک یک انسان شریف و مهربان است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

شما در جریان تمام آخرین اخبار و اطلاعات اخیر قرار گرفته اید! ( اگر این پیام را در اینستاگرام مشاهده کردید یعنی اینکه شما همه پستهای اخیر را مشاهده ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شما در جریان آخرین اخبار قرار گرفته اید! شما تمام اخبار و اطلاعات اخیر را مرور کرده اید! شما در جریان تمام وقایع اخیر قرار گرفته اید!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

- فرار کردن، خلاص شدن، آزاد شدن! The robber had tied me to a chair, but I was able to break free and run to safety سارق منو به یک صندلی بسته بود اما ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

غل و زنجیر! The prisoner broke free of his bonds زندانی از غل و زنجیر ش خلاص شد/آزاد شد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اصطلاح ) کمک به کسی برای شروع کاری، باعث شروع کار کسی شدن! He got me started او کمکم کرد شروع کنم. /اون باعث شد شروع کنم. I get you started من کمکت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

پاک نژاد، اصیل، از نژاد خالص! A pure - bred horse یک اسب اصیل!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤٥

فرق cross out با cross off اگر مثلا یک لیست خرید دست شما باشد وقتی که بخواهید یک مورد از لیست خریدتان را بطور کلی حذف کنید روی آن جوری خط میکشید که ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

پزشکی ) تشنج، نوعی حمله مغزی که در اثر آن امواج غیرطبیعی مغز زیاد میشوند و باعث تغییر در فعالیتهای مغزی، وضعیت روانی و بروز تونیک کولونیک عضلات میشود ...

پیشنهاد
٧

یک مورد اشتباه در تعیین هویت! کسی را با کسی دیگر اشتباه گرفتن! Her arrest was a case of mistaken identity دستگیری او یک مورد اشتباه در شناسایی بود!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

پا به خشکی گذاشتن! فرود آمدن ( از یک کشتی یا هواپیما بعد از یک سفر دریایی یا هوایی ) ، به خشکی یا ساحل رسیدن ( بعد از سفر دریایی ) They made landfa ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

عامیانه ) حرف ندا ) برای بیان حس تعجب، اشتیاق یا شوکه شدن! معادل فارسی شاید اینها باشند: وای خدای من! جل الخالق! یا خدا! فتبارک الله! یا مریم م ...

پیشنهاد
٢٣

اصطلاح ) در حد شأن و مقام خود رفتار کردن، طبق نام و آوازه خود زندگی کردن، برازنده منزلت و شأن خود زندگی کردن یا بودن، همانطور که ازش انتظار میرود بو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - Page - boy یا pageboy در اصل به نوچه های نوجوانی گفته میشد که برای شوالیه ها پادویی و خدمت میکردند! اما به معناهای زیر هم میباشد: 2 - پسرک پادو ک ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

کت و شلوار دامادی ( مخصوصا برای عروسی هایی که در عصر یا شب انجام می شوند ) ( البته به مجموعه کت و شلوار مشکی پیراهن سفید کروات مشکی، تاکسیدو tuxedo ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

اینفرمال ) خواهر کوچولو، خواهر کوچیکه، خواهر کوچکتر کسی از نظر سنی! She is my kid sister اون خواهر کوچیکه من است! I have to take my kid sister to ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

- از این مغازه به اون مغازه رفتن و تا توانستن خرید کردن! - هرچه در مغازه دیدن را خریدن! - تا ریال آخر خرید کردن! - خرید لجام گسیخته! - خرید بی حد ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

برابر با as long as مادامی که، به شرطی که، تا وقتی که، تا زمانی که!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

از کنترل خارج شدن، آزاد شدن، رها شدن، لجام گسیختن، بطور هرزه روییدن، خودرو، سرکش و نافرمان شدن! Letting the adrenaline run wild اجازه آزاد شدن به ا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اصطلاح غیررسمی ) نگاه خریدارانه به کسی انداختن! با کسی لاس زدن، نگاه لاسی وار یا عشوه گرانه به کسی انداختن، نگاه کردن یا زل زدن به کسی از روی علاقه ...

پیشنهاد
٩

اصطلاح غیررسمی ) چیزی را به صورت سریع و اجمالی بررسی کردن، بازبینی کردن، نگاه کردن، وارسی کردن، ورانداز کردن، چک کردن! ( البته اگر بجای the حرف a ...

پیشنهاد
٥

اصطلاح غیر رسمی یا اینفرمال ) 1 - یک نگاه سریع و اجمالی به کسی انداختن، کسی را وراندازی سریع و مختصر کردن، کسی را یک بررسی اجمالی، وارسی مختصر، معای ...

پیشنهاد
٤

اصطلاح غیر رسمی ) 1 - کسی را بصورت سریع و اجمالی ورانداز کردن، نگاه کردن، وارسی کردن، چک کردن، دید زدن! The security guards gave me the once - ove ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

اعماق خاطرات، پس کوچه خاطرات، نوستالژیک You should take a trip down memory lane شما باید یک سفری به پس کوچه خاطره ها داشته باشید!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

1 - برای بیان موافقت یا تایید حالتی یا چیزی! به معنای: موافقم، کاملا درسته، دقیقا همانطور است که می فرمائید، بله دقیقا همین طوره و. . . Ali: The ho ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

A praying together یک دعا خوانی با همدیگر، دعا خوانی دسته جمعی!