تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معناها در جای خودش. در دسترس است مانند. در معرض خطر = در دسترس پیش آمد بد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

در هر جایی چمی یا معنایی دیگر دارد و می شود این واژه ها را در هرجا که نیاز است بکار برد: باور ، باز ایستادن. بازداشتن. باز ایستنده. دست بردار ، وامان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شوربختانه در زبان فارسی بسیاری از واژه ها دارای معناهای گوناگونی هستند ، برخی مانند شیر که از دید معنایی بهم نزدیک نیستند ولی بسیاری دیگر از دید معنا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

عاطفی به معنای وابستگی احساسی است که اگر در جمله ها از این دو واژه در کنار هم به جای آن بهره ببریم ، معنا را نمی رساند و از شوی دیگر واژه احساس خود ع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

در پایان نفهمیدیم شام. واژه پارسی است یا عربی. یا هر دو زبان آن را دارند با معناهای گوناگون؟ خواهش دارم یک نفر پاسخ دهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برگزیدن ، مانند مکان خاصی بخود اختصاص نمیداد= جای ویژه ای را برای خود بر نمی گزید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ناهمسو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٣٢

در جمع فامیل =برای این واژه جمع هیچ معنی ای داده نشده به پارسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خطر= تلف ، هلاکت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصلاح کردن= درست کردن ، بهبود بخشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه قبول و متصاد آن قبول = معناهایی که گفته شده خوب اند و پسند را هم باید افزود متصاد آن. غیر قابل قبول = ناپسند = نپذیرفتنی پیشنهادم اینست که برای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

معده = دستگاه گوارش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زرق= پرتو نوری فریبکارانه زرق = دروغ ، فریب، دورنگی ، نشان دادن چیزی به بیش از اندازه خودش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

بغل = و دیگر واژه های پارسی واژه نامه آبادیس این کمبود و کیری را دارد که روراست بیان نمی کند کدام واژه پارسی است و کدام یک عربی. بدین سو برای کسی که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در این زمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم در جاهایی به معنای داوری است مانند برای کارهایی که کرد تصمیم گرفتند او را به خانه راه ندهند که این معنی تصمیم نیز نیاز به یک واژه دارد که داور ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در نوشته پیشین در برگردان واژه، مواظب اثر گفتارت بر دیگران باش ، بدنبال واژه ای برای اثر بودم در این جمله. که با پذیرش پیشنهاد اقای غفور در بالا" پی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در دنباله درخواست پیشین به واژه ای برخوردم که شاید بتوان از آن کمک گرفت در این گونه جاها باید به جای برگردان یک واژه عربی به یک واژه پارسی از چند واژ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مواظب اثر صحبتت بر دیگران باش از این نگرش، معنی مراقبت کردن یا نگران بودن می دهد که هتا اگر نگران را بکار بگیریم معنی درستی را به خواننده نمی رساند و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تغییر= گردش در تغییر است = در گردش است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارتباط=تماس ارتباط جنسی یا مردمی= تماس جنسی یا مردمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مهارت=ورزندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فائق= چیره فائق آمدن= چیره شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

طبیعی=بنیادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

وکیل= نماینده وکیل = جانشین کارشناس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

معمولا= همواره معمولا= بیشتر زمان ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هوای خوش هوای سرخوشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نظم معناهای زیادی دارد یکی از آنها بمعنای یکپارچگی است مانند: نظم را رعایت کن= یکپارچگی را بهم نریز نظم زندگی= یکپارچگی در زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

او را به عنوان یک انسان باید شناخت= او را در اندازه یک انسان باید شناخت کسی به این معنای عنوان راه نیافته است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بلدی که در فارسی کاربرد دارد و در بین بچه ها و کمتر درس خوانده ها بکار می رود تنها بمعنی دانستن است و یاد گرفتن . مانند این رو بلدی. = میدانی با این ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقل=روانه نقل دادن= روانه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گشت و گذار # رهسپار # رهسپارشدن# در نوردیدی