پیشنهادهای آیدین آذری (٤٢٩)
رود موسمی که تنها در زمستان یا فواصل طولانی جریان دارد و به طور معمول در نواحی گچی و آهکی دیده می شود مقایسه کنید با eylebourn فرم ها: winterbourne, ...
( اسم، نادر، در استفاده های بعدی در نواحی شرقی انگلستان ) چیز یا اندازه کوچک یا بی ارزش تلفظ: ناچِت منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) نوعی بیسکویت شیرین کوچک و گرد که با ادویه هایی مثل زنجبیل، هل، قرنفل، فلفل سیاه و غیره طعم دار می شود و به طور معمول در ایام کریسمس خورده می ...
الف ) به صورت فعل بیشتر در نواحی میدلندز شرقی انگلستان و همچنین نیو انگلند آمریکا با معانی زیر به کار می رود: 1. ( فعل متعدی، اکنون نادر ) محدود کردن ...
( اسم، عامیانه، بریتانیایی، مهجور ) چای بسیار کمرنگ ( very weak tea ) فرم ها: husband's tea, husbands' tea منبع: Oxford English Dictionary معنای تح ...
( اسم، وامواژه از زبان کره ای ) دونگ چیمی: در آشپزی کره ای به نوعی کیمچی گفته می شود که با ترب درست می شود و معمولاً شامل کاهوی چینی، پیازچه، فلفل تن ...
( صفت، انگلیسی نواحی گلاسترشر و میدلندز ) دارای چشم: ( درباره پنیر ) پر از سوراخ، ( درباره سیب زمینی ) پوشیده از جوانه تلفظ: آیی منبع: Oxford Englis ...
( اسم، انگلیسی استرالیایی ) پافتالون: نوعی کیک یا شیرینی کلوچه ای کوچک سرخ شده که معمولاً همراه با مربا، شربت، عسل یا شکر خورده می شود فرم ها: pufft ...
( اسم، وامواژه از نروژی یا سوئدی، در ورزش اسکی ) سَتس: کاری که اسکی باز هنگام آماده شدن برای پرش انجام می دهد به این صورت که در وضعیت چمباتمه زدن قرا ...
( اسم، اکنون تاریخی و نادر ) رانتون: نوعی سه چرخه مورد استفاده در قرن نوزدهم میلادی که هم با پدال های پا و هم با اهرم های دستی حرکت می کرد. تلفظ: ر ...
( اسم، انگلیسی مردمان کشور گویان واقع در منطقه کارائیب ) 1. ( معمولا به صورت دو کلمه یا همراه با خط فاصله ) یک آب بند که از زمین نیشکر در برابر سیل ...
در انگلستان پس از روز اعشار ( Decimal Day ) برابر دوشنبه 15 فوریه 1971 یک پوند معادل 100 پنی ( 100p ) معرفی شد و استفاده از شیلینگ منسوخ شد. پیش از آ ...
نکته: واژه penny در حالت جمع چنانچه اشاره به سکه های یک پنی کند به شکل pennies می آید و چنانچه اشاره به واحد پول داشته باشد به صورت pence می آید مثال ...
( اسم، وامواژه از زبان فرانسوی ) ژنده پوش، بی سر و پا؛ آدم نانجیب یا گستاخ تلفظ بریتانیایی: پُلیسِن تلفظ آمریکایی: پالیسِن منبع: Oxford English Dic ...
1. ( فعل لازم ) رقصیدن، به ویژه با موسیقی هیپ هاپ به شیوه ای که مشخصه آن حرکات سریع و اغراق آمیز دست و پا می باشد 2. ( صفت، عامیانه، آمریکایی ) بیشتر ...
( اسم، طنزآمیز، اکنون نادر ) حالت یا کیفیت ماهی بودن؛ ماهی گونه ( fishiness ) تلفظ بریتانیایی: پِسینیتی تلفظ آمریکایی: پِسینیدی ریشه شناسی: حاصل تر ...
1. ( اسم، وامواژه از لاتین، اکنون نادر ) منشأ هراس یا عامل ترس، به ویژه ترس بی مورد؛ هراسه ( bugbear ) 2. ( فعل ) برانگیختن ترس بی اساس فرم ها ( آل ...
( اسم ) کتابدرمانی: استفاده از کتاب ها برای اهداف درمانی، به ویژه در درمان عارضه های مرتبط با سلامت روان منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، وامواژه از لاتین، نادر ) حالت یا وضعیت هیچ جا نبودن، عدم وجود، نیستی منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، عامیانه، اصالتاً و بیشتر در آمریکا ) یک چیز یا یک شخص که برانگیزاننده انرژی یا سرزندگی است؛ محرک، نیروبخش مقایسه کنید با: pepper - up فرم: pep ...
( اسم، معمولاً با the ) سهم فرشتگان: آن مقدار از شراب یا سایر مشروبات تقطیری که در اثر تبخیر حین کهنه شدن در بشکه های چوبی از دست می رود؛ ( همچنین ) ...
( اسم، انگلیسی محلی، عامیانه ) نوعی پای ( pie ) که از باقیمانده غذاهای قبلی درست شده است منبع: Oxford English Dictionary معنی تحت اللفظی: کیک رستاخیز ...
( اسم، وامواژه از فرانسوی ) زیبایی یا شکوه تابناک؛ درخشش. در استفاده های بعدی با کاربرد استعاری: تأثیر به ویژه تأثیر فرهنگی یا ذهنی؛ نفوذ ( فرهنگی ) ...
( اسم، وامواژه از زبان کیکویو ) ایریو: در آشپزی کنیا عبارت است از نوعی غذا شامل پوره سیب زمینی معمولی یا سیب زمینی شیرین همراه با ذرت، نخود فرنگی و س ...
( صفت، ادبی، نادر ) وحشی، سرکش منبع: Oxford English Dictionary
باور به اینکه فناوری، قدرت شکل دادن یا بهبود بخشیدن به جامعه انسانی را دارد؛ ( همچنین ) عشق به فناوری یا اتکا کردن به آن تلفظ بریتانیایی: تِکنُلُجیز ...
( فعل، نادر ) 1. ( فعل لازم ) شبیه شدن به یک قنطورس ( centaur ) ؛ مثل یک قنطورس رفتار کردن 2. ( فعل متعدی ) شبیه کردن به قنطورس منبع: Oxford Englis ...
( اسم، وامواژه از لاتین ) نشاندهنده خوشحالی تبسم آمیز؛ مسرورانه؛ مسرور اغلب در مقام کنایه یا تمسخر به کار می رود تلفظ: سِبرایسیو، ( در انگلستان همچن ...
1. ( اسم ) جهش غزال جهنده ( springbok ) یا سایر شاخ درازان ( antelope ) 2. ( اسم، عامیانه بریتانیایی، تحقیرآمیز، اکنون نادر ) احمق، دیوانه؛ ( همچنین ...
( اسم، انگلیسی غرب آفریقا ) نوعی خورشت سبزیجات تند که اغلب ( به ویژه در سیرالئون ) همراه با یک سبزی اصلی با طعم خنثی مانند سیب زمینی هندی یا پلانتین ...
( اسم ) 1. ( نادر ) یک مترادف نزدیک 2. یک واژه یا عبارت مؤدبانه ( euphemistic ) که مفهوم لفظی آن مغایر با آن چیزی است که به آن اشاره می کند و به طور ...
( اسم ) سینِفیلیا: عشق یا اشتیاق به فیلم ها مقایسه کنید با: cinephile = دوستدار فیلم منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) کریکت خیابانی: نوع غیررسمی کریکت که در کوچه و خیابان بازی می شود منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) تزئین شیشه و بلور به شکل مارپیچ مقایسه کنید با صفت writhen و اسم writhing تلفظ: رای ذنینگ منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، انگلیسی آمریکایی، وامواژه از نروژی ) هنر رنگ آمیزی مبلمان و سایر اثاثیه چوبی با نقش های گل زینتی تلفظ: رُزه مالینگ، رُسه مالینگ، رُزه مُلینگ، ...
( صفت ) 1. ( اکنون تاحدودی نادر و قدیمی ) مربوط به گل تاج خروس ( amaranth ) 2. نامیرا، جاوید؛ محونشدنی، نازدودنی ( مقایسه کنید با amaranthal ) 3. ...
( اسم، وامواژه از ایرلندی ) یکی از علائم نگارشی ایرلندی به شکل اَکسان اِگو ( acute accent ) که بر روی یک حرف صدادار قرار می گیرد و نشان می دهد که آن ...
( صفت، عامیانه ) مربوط به یا تأثیرگذار بر رنگ های سبز و زرد مطابق با سبک یا الگوی جنبش زیباشناختی در اواخر قرن 19 میلادی؛ تیپیکال چنین جنبشی؛ تأثیرپذ ...
( اسم، انگلیسی اسکاتلندی، وامواژه از زبان گیلی اسکاتلندی، اکنون تاریخی یا نادر ) خدمتکاری که مسؤول حمل کردن یک رییس هایلند ( Highland ) از عرض رودخان ...
سانتوکو: چاقوی سه کاره ژاپنی
( اسم، وامواژه از ژاپنی ) سانتوکو: یک چاقوی سبک چندکاره که منشأ آن ژاپن است و دارای تیغه کوتاه و تخت می باشد که در نوک چاقو خمیدگی دارد. همچنین به شک ...
( قید و صفت، انگلیسی استرالیایی و نیوزیلندی ) 1. ( قید ) در سریع ترین حد ممکن؛ با بالاترین سرعت؛ با حداکثر سرعت 2. ( صفت، بیشتر به صورت اِسنادی ) پی ...
( اسم، اسکاتلندی ) توده برف سنگین که مانع از دید می شود یا دید را کاهش می دهد تلفظ: بلین دریفت فرم ها: blin drift, blin' drift, blindrift, blind dri ...
( اسم، وامواژه از کره ای ) در کره جنوبی به هر یک از مؤسساتی گفته می شود که دارای چندین پایانه کامپیوتری هستند و دسترسی به اینترنت را در ازای دریافت پ ...
( اسم ) نپنتی 1. ( اکنون قدیمی ) یک نوشیدنی، معجون یا دارو که موجب از بین رفتن مشکلات یا غصه ها می شود یا تصور می شود چنین اثری داشته باشد در این معن ...
1. ( اسم، عامیانه، منسوخ ) کسی که در ترتیب دادن فرار یا خلاص شدن از گرفتاری چیره دست است؛ آدم دغلکار یا غیرقابل اعتماد همچنین: rum mizzler نیز بنگرید ...
( اسم ) آدم فقیر، بی خانمان یا دوره گرد، به ویژه کسی که شبانه خانه اجاره می کند و بدون پرداخت پول فرار می کند. منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، بیشتر در آمریکا، اکنون تاریخی ) روسری پشمی سبک به شکل بافته شده یا قلابدوزی شده که به طور معمول به عنوان پوششی برای سر استفاده می شود. ریشه ...
( اسم ) حجم عظیم اطلاعات ( اغلب دست و پاگیر یا ثقیل ) که در یک وهله فراهم شده است، به ویژه به عنوان اطلاعات زمینه ای یک روایت مقایسه کنید با: data du ...
( اسم، وامواژه از یونانی، مهجور ) کسی که اشیاء قدیمی را به معادل های امروزی یا جایگزین های آنها ترجیح می دهد. منبع: Oxford English Dictionary