پیشنهادهای آیدین آذری (٧٠٣)
الف ) اسم 1. ( اکنون تاریخی ) شراپنل: یک پرتابه استوانه ای حاوی چندین مرمی و یک خرج انفجاری که وقتی توسط فتیله شلیک می شود، پوکه آن منفجر شده و محتوی ...
( اسم، مهجور ) زردی ( yellowness ) ، به ویژه در کیمیاگری برای بیان کیفیت حاصل از فرآیند سیتریناسیون ( citrination ) مترادف: citrineness فرم ( ها ) : ...
1. ( فعل متعدی، انگلیسی کارائیبی ) سوراخ کردن، سوزن زدن، سیخونک زدن؛ ضربه زدن، سقلمه زدن؛ ضربه زدن ( به باسن، لگن و غیره ) هنگام رقص ( در این معنای ا ...
( صفت، نادر ) ناتوان در ایجاد نتیجه مفید؛ بی فایده، بیهوده؛ بی معنی؛ عبث. درباره دارو و درمان: بی اثر ( مهجور ) تلفظ ( بریتانیایی ) : فراسترِینی یِس ...
( اسم، مهجور، وامواژه از زبان ایتالیایی ) خودبیمارانگار ( hypochondriac ) فرم ها ( مفرد ) : melancholico, melancolico فرم ( جمع ) : melancholicoes ر ...
( اسم، اکنون مهجور یا تاریخی ) یک حرف الفبا در استفاده های بعدی با ارجاع به انگلیسی قدیم یا سایر زبان های ژرمانیک فرم ( جمع ) : bookstaves فرم ها: ب ...
( اسم، منسوخ ) پاپیروکراسی: حکومت با کاغذبازی های بیش از حد منبع: Oxford English Dictionary
1. ( اسم ) اسکا: سبکی از موسیقی که منشأ آن جامائیکا بوده و ویژگی آن تمپوی سریع و آف بیت قوی و برجسته است. همچنین به رقص این موسیقی گفته می شود. مقایس ...
( اسم ) بانکو: در آشپزی کشور غنا، نوعی خمیر ترش که با ذرت و آرد کاساوا ( cassava ) تهیه می شود و به طور معمول در آب نمک جوشانده و آب پز شده و به شکل ...
( صفت ) شبیه مورچه در شکل یا رفتار؛ ( جانورشناسی ) مورچه نما ( myrmecomorphic ) . همچنین: مربوط به مورچه ها تلفظ: مِرمِکُید ( MUR - muh - koyd ) مشت ...
( صفت، وامواژه از زبان لاتین، اکنون نادر، در استفاده های بعدی بیشتر ادبی ) مرطوب، نمناک تلفظ: مَدید ( MAD - id ) فرم ها: maddid, madid مشتقات ( اسم ...
( اسم، وامواژه از فرانسوی، اکنون تاریخی ) رنگ قهوه ای مایل به قرمز یا بنفش مایل به قرمز. همچنین گاهی: پارچه پشمی به این رنگ تلفظ بریتانیایی: جین جِلی ...
( صفت، در پزشکی و زیست شناسی ) دارای بافت کاغذی یا به نازکی کاغذ؛ کاغذی ( papery ) تلفظ: پَپِرِیشِس ( pap - uh - RAY - shuhss ) ریشه شناسی: برگرفته ...
توجه: با summarize اشتباه نشود. دقت شود که بعد از m حرف e آمده است. معانی این فعل در واژه نامه آکسفورد به شرح زیر آمده است. 1. ( فعل لازم، تا حدودی ...
( اسم و صفت، انگلیسی فیلیپینی، وامواژه از زبان تاگالوگ ) 1. ( اسم ) احساسی شدید ناشی از خشم، اشتیاق یا لذت از دیدن کسی یا چیزی بامزه یا دوست داشتنی، ...
( اسم، وامواژه از زبان سانسکریت ) طرفدار یا پیرو ساتیاگراها؛ مدافع مقاومت بدون خشونت تلفظ بریتانیایی: ساتیاگرِهی ( sut - YAH - gruh - hee ) تلفظ آمر ...
( اسم، وامواژه از فرانسوی، در هنر ) اِکُرشه: سوژه کالبدشناسی که برای نمایش عضله بندی ( musculature ) به تصویر کشیده می شود. فرم ها: حرف e در ابتدا و ...
( صفت ) فراخ، بزرگ؛ وسیع ریشه شناسی: برگرفته از واژه amplitudin یا amplitudo در زبان لاتین کلاسیک به معنای فراخی ( amplitude ) در ترکیب با پسوند ous. ...
( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) مانِکی نکُو: مجسمه ژاپنی به شکل یک گربه در حال نشستن که با یک پنجه افراشته اشاره می کند و باور قدیمی آن است که خوشبختی ...
( اسم ) سنگ قارچ 1. ( مهجور ) مرجان یا مرجان فسیلی با اسکلتی شبیه به قارچ ( مقایسه کنید با mushroom coral ) ؛ تکه ای از توفا ( tufa ) شبیه به قارچ 2. ...
( اسم و صفت، بیشتر استرالیایی ) لاریکین 1. ( مربوط به ) جوان سرکش یا خشن، به ویژه جوانی که عضو یک باند خیابانی است. ( اکنون بیشتر تاریخی ) 2. ( مربو ...
جمله نمونه از فصل 51 کتاب غرور و تعصب اثر جین آستن: The carriage was sent to meet them at ——, and they were to return in it by dinner - time. کالسکه ...
جمله نمونه از فصل 51 کتاب غرور و تعصب اثر جین آستن: Their sister's wedding day arrived; and Jane and Elizabeth felt for her probably more than she fe ...
( صفت، انگلیسی اسکاتلندی و ایرلندی ) درباره لباس، پارچه و غیره: چروکیده، چین دار. درباره شخص: پوشیدن چنین لباسی؛ دارای ظاهر نامرتب تلفظ: بامفلی فرم ...
( اسم ) آزونتو: رقصی آزاد که خاستگاه آن غنا است و شامل حرکات روان و ریتمیک است که معمولاً فعالیت های روزمره را تقلید می کند و هنگام چرخاندن یک پا روی ...
( اسم و صفت، عامیانه ) ( مربوط به ) مردی شهری که ظاهر و سبک لباس پوشیدنش ( به طور معمول با ریش و پیراهن چهارخانه ) ، نشان دهنده ی یک سبک زندگی خشن ...
( فعل، اکنون نادر ) 1. ( فعل لازم ) رفتار کردن، صحبت کردن، یا استدلال کردن به گونه ای که نامعقول، متوهمانه، یا بی معنی تلقی شود؛ تحت تأثیر روان آشفت ...
( صفت، مهجور، نادر ) به رنگ سیاه آبنوسی؛ تیره، تاریک ریشه شناسی: حاصل ترکیب واژه ebon ( سیاهپوست ) و پسوند صفت ساز ine یا حاصل ترکیب جزء اول ebony ( ...
1. ( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) آما: یک زن ژاپنی که برای یافتن صدف و جلبک دریایی خوراکی، معمولاً بدون دستگاه تنفس، غواصی می کند. 2. ( با حروف درشت ...
( اسم، عامیانه، آمریکای شمالی ) مبادی آداب بودن شدید در رفتار و گفتار؛ اشراف مآبی ( genteelism ) ؛ حسن تعبیر ( euphemism ) تلفظ: نایس نِلی یِ زِم ( ...
( اسم، وامواژه از زبان ایتالیایی ) 1. ( اکنون نادر ) یک داستان عاشقانه؛ یک خیال پردازی رمانتیک؛ یک اختراع خیال پردازانه. 2. ( در موسیقی ) یک قطعه ا ...
( اسم، وامواژه از زبان اسپانیایی ) تیکی تاکا ( در فوتبال ) سبکی از بازی که با پاس های کوتاه بسیار دقیق و تأکید بر حفظ مالکیت توپ مشخص می شود. این س ...
( اسم، عامیانه، انگلیسی آمریکایی ) 1. نوازنده ای که ساز بادی می نوازد؛ به ویژه نوازنده ی کنسرتینا ( concertina ) ، یا نوازنده ای در یک گروه نوازندگا ...
( صفت، بیشتر در گیاهشناسی ) گل دوست ( Flower - loving ) ؛ ( درباره یک جاندار، به ویژه حشره ) آنکه به طور معمول بر روی گل ها یا نزدیک به آنها یافت می ...
1. حالت گذشته و فعل وصفی گذشته از jand 2. ( صفت، عامیانه، انگلیسی نیجریه ای ) مربوط به شخصی که به خارج سفر کرده است؛ همچنین: مشخصه یا برخاسته از کشور ...
( عامیانه، انگلیسی نیجریه ای، در اصل و بیشتر با ارجاع به انگلستان یا پادشاهی متحد ) 1. ( اسم، همچنین گاهی به صورت صفت ) کشور خارجی؛ هر کشور به غیر ا ...
1. ( اسم، مهجور ) اسپانیایی یا پرتغالیِ صاحب عنوان. 2. ( اسم، بیشتر تحقیرآمیز ) هر شخص صاحب عنوان 3. ( اسم، تحقیرآمیز ) چیزی که تنها موجودیت اسمی دا ...
در بازی های نقش آفرینی: شخصیتی که نماینده هیچ یک از بازیکنان نیست و اعمال او توسط بازی گردان ( game - master ) تعیین می شود. بعدها همچنین در بازی های ...
1. ( فعل لازم ) درخواست کردن عشقبازی از یک زن؛ عشقبازی کردن. همچنین درباره حیوانات و نیز به صورت استعاری به کار می رود. 2. ( فعل ) تقاضا کردن یا الت ...
( صفت، اکنون ادبی ) 1. دارای ماهیت بوی ناشی از پخته شدن یا سوزانده شدن حیوانات ( nidor ) یا تداعی کننده چنین بویی؛ دارای بوی شدید و ناخوشایند به ویژ ...
( فعل لازم و متعدی، انگلیسی مالزی و سنگاپور ) بردن ( غذا یا نوشیدنی ) از رستوران یا فروشگاهی که آن را تهیه کرده برای صرف کردن بیرون از این اماکن مترا ...
( اسم، در اصل و بیشتر در جامعه شناسی، وامواژه از یونانی ) هدایت هوشمندانه تلاش برای دستیابی به یک هدف یا غایت تلفظ بریتانیایی: تله سیس ( TEL - uh - s ...
( صفت، مهجور ) کشیده شده با چهار اسب؛ مربوط به ارابه هایی که با چهار اسب کشیده می شوند ریشه شناسی: برگرفته از واژه quadriiugus در زبان لاتین کلاسیک د ...
1. ( اسم ) ( در اصل ) هجویه ای که در مکانی عمومی نصب شود؛ ( بعدها ) هرگونه هجو یا افترای منتشر شده یا پخش شده. مقایسه کنید با: pasquil 2. ( فعل متعدی ...
( اسم و صفت، در اصل انگلیسی آمریکایی، بیشتر تحقیرآمیز ) 1. ( اسم ) وضعیت یا ماهیت وحدت هماهنگ؛ به طور خاص آن که مشخصه آن بنا شدن بر پایه آرمان گرایی ...
در واژه نامه آکسفورد ( Oxford English Dictionary ) این معانی برای geg آمده است: 1. ( اسم ) نگاه کردن یا سرک کشیدن به ویژه کنجکاوانه یا مخفیانه 2. ( ف ...
( اسم ) یک دستگاه رباتیک کنترل شونده توسط کامپیوتر که برای کمک به فرد در انجام یک کار دستی طراحی شده است. تلفظ بریتانیایی: کُبُت ( KOH - bot ) تلفظ ...
( اسم، اکنون تاریخی ) 1. گروهی از خدمتکاران که مسئول تهیه سس ها در یک خانه بزرگ یا سلطنتی هستند. اولین بار در یک نام خانوادگی ثبت شده است. 2. بخشی ...
( اسم، مهجور، نادر، وامواژه از لاتین ) یک مفت خور به ویژه مفلوک یا حقیر ریشه شناسی: برگرفته از parasitaster در زبان لاتین کلاسیک به معنای انگل و مفت ...
( فعل، عامیانه، آمریکایی، وامواژه از زبان ییدیش ) 1. ( فعل لازم ) منفجر شدن، ترکیدن. بیشتر به صورت استعاری: نشان دادن یا بروز دادن شدید خشم، تعجب و ...