پیشنهادهای آیدین آذری (٥٥٥)
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 628 ) با دستخط زین العابدین بن عبدالرحمن جامی ( سال 918 ه. ق. ) به شرح زیر است: 1 شراب تلخ میخواهم ...
( اسم، مهجور ) بهاران، فصل بهار؛ آغاز، زمان نخستین فرم ها: prime temps, prime tens, pryme temps, prymsauns, prym temps ریشه شناسی: حاصل ترکیب صفت p ...
( اسم، وامواژه از لاتین ) شخصی که روی یک طناب راه می رود یا اجرا انجام می دهد در حالی که آن طناب میان دو نقطه در ارتفاعی بالاتر از سطح زمین کشیده شده ...
مطلع غزلی از دیوان حافظ متن کامل غزل از روی نسخه خطی دانشگاه استراسبورگ با دستخط ملا رسول مسجدجامعی ( سال 1248 ه. ق. ) به شرح زیر است: 1 شراب تلخ می ...
کاووس یا کیکاووس ( keykavus ) در داستان های حماسی و ملی ایران، دومین پادشاه کیانی ( پس از کیقباد ) . خودکامه و تندخو و حق ناشناس بود. پند زال نشنید و ...
( اسم، عامیانه، در اصل آمریکایی ) خیابان آسان 1. مکانی فرضی که در آن فرد راحت یا بدون دغدغه مالی زندگی می کند. بیشتر به صورت عبارت on easy street و ...
( اسم، وامواژه از ایرلندی، انگلیسی ایرلندی ) فانیه: گیره یا سنجاق به شکل حلقه که نشان می دهد کسی که او را به لباسش زده است به زبان ایرلندی تکلم می کن ...
الف ) اسم 1. ران گوسفندی که به عنوان غذا استفاده می شود. 2. ( مهجور، نادر ) = leg - of - mutton shell ( صدف نرم تنی که پوسته آن به شکل ران گوسفندی ا ...
( اسم، اکنون تاریخی ) ترکیب ساخته شده از ادرار یا مدفوع گاو ( به ویژه وقتی که در بهار آنها را به چراگاه می برند ) که به صورت دارو برای درمان شکایت ها ...
( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) جودوکا: کسی که هنرجوی ورزش رزمی جودو است یا در آن مهارت دارد. فرم ها ( مفرد ) : judo - ka, judoka فرم ها ( جمع ) : ju ...
( اسم، وامواژه از زبان کره ای ) در متون مرتبط با کره به معنای برادر بزرگ ترِ یک مرد یا پسر می باشد. همچنین به عنوان یک خطاب محترمانه یا محبت آمیز و د ...
( اسم ) 1. غیبت یا خروج غیر موجه؛ گریز فرانسوی ( French leave ) بیشتر در قالب عبارت های to give leg - bail و to take leg - bail و گاهی به صورت to m ...
( اسم ) 1. محفظه رنگ ( معمولاً رنگ مایع ) 2. ( در زمین شناسی ) گِل فشان ( mud volcano ) یا چشمه ای که در منطقه آتشفشانی قرار دارد و با گِل که ممکن ...
در داستان های ملی، پادشاه توران، پسر پشنگ و از اعقاب تور، که جنگ های طولانی و متعدد او به خونخواهی تور با ایرانیان مشهور است. برای پیروزی یافتن بر ای ...
( اسم ) آیسکریت: ماده ای ساختمانی که در آب و هواهای خیلی سرد به کار می رود و شامل یخ ترکیب شده با سنگریزه، شن، خمیر چوب و غیره است. مقایسه کنید با p ...
در مورد وجه تسمیه موسی درق نکته دیگر که شاید راهگشا باشد این است که اگر درق را به صورت دورق در نظر بگیریم معانی و شواهد بیشتری می توان یافت. برای این ...
( حرف ندا و ضمیر، عامیانه ) 1. ( حرف ندا ) به طور معمول در پاسخ به یک سؤال یا گفته به کار می رود و نشاندهنده آنست که گوینده تمایلی به درگیر شدن با م ...
( اسم، در تایپ و حروفچینی ) پیلکرو 1. علامتی که شروع یک پاراگراف را نشان می دهد 2. نشان پاراگراف 3. ( همچنین در بعضی موارد به معنای ) بخشی از متن که ...
( اسم ) سومین قسمت از یک توالی از فیلم ها، دنباله دوم؛ سومین کتاب، رویداد و غیره در یک مجموعه تلفظ: ثری کوِل ( THREE - kwuhl ) ریشه شناسی: حاصل ترک ...
1. ( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) گامان: در فرهنگ ژاپنی عبارت است از ظرفیت تحمل سختی یا بدبیاری با عزت، صبر و مقاومت که از قدیم به عنوان یک فضیلت شنا ...
( اسم، وامواژه از لاتین ) 1. آن که یک واژه را تحریف یا تخریب می کند 2. ( تا حدودی نادر ) تحریف یا تخریب مفهوم یا معنی یک واژه. همچنین: حذف یا از بین ...
( اسم، نادر، وامواژه از زبان یونانی ) ناخوانانویسی تلفظ بریتانیایی: سکاتِ ناگرِفی تلفظ آمریکایی: سکادِ ناگرِفی ریشه شناسی: حاصل ترکیب واژه یونانی s ...
( اسم، مهجور، وامواژه از زبان یونانی ) بیان صمیمانه ترین احساسات یک نویسنده یا گوینده ریشه شناسی: حاصل ترکیب واژه یونانی cardia به معنای قلب و جزء پ ...
( قید، انگلیسی اوگاندایی، وامواژه از زبان لوگاندا ) به نظر می رسد ( که ) ؛ ظاهراً، از قرار معلوم، گویا تلفظ: ( ا ) م بو ( uhm - BOO ) منبع: Oxford ...
( صفت، در اسکاتلند و برخی مناطق انگلستان ) گیج، سردرگم همچنین رجوع کنید به maffle منبع: Oxford English Dictionary
1. ( فعل لازم ) لکنت زبان داشتن؛ من من کردن، نامشخص حرف زدن 2. ( فعل لازم ) سوتی دادن، گند زدن؛ کِش دادن، لفت دادن 3. ( فعل متعدی ) گیج کردن، سردرگم ...
( اسم، وامواژه از ایتالیایی ) مهارت، استادی ( به ویژه در اجرای موسیقی یا در ادبیات ) ؛ شَمّ، قریحه تلفظ بریتانیایی: مایس تریه ( mighss - TREER ) تل ...
( اسم، نادر ) پرورش دهنده یا دوستدار گل های رز؛ متخصص پرورش گل رز تلفظ بریتانیایی: رُ زیست ( ROH - zisst ) تلفظ آمریکایی: رُ زِست ( ROH - zuhsst ) ...
لاس بیله یا لسبیله که در گذشته یکی از ایالت های شاهزاده نشین هند بریتانیایی بود و اکنون بخشی از ایالت بلوچستان کشور پاکستان است. فرم ها: Las Bela, L ...
نام ایالت لاس بیله ( Las Bela ) پاکستان در منابع عربی قدیم. نام های دیگر: ارمابیل، ارمائیل، لسبیله، لاس بلا منبع: کتاب Cities of Alexander the Grea ...
نام ایالت لاس بیله ( Las Bela ) پاکستان در منابع عربی قدیم. منبع: کتاب Cities of Alexander the Great نوشته P. M. FRASER از انتشارات دانشگاه آکسفورد ...
لاس بلا یا لاس بیله یا لسبیله ( Las Bela ) یکی از ایالت های شاهزاده نشین هند بریتانیایی بود. این ایالت در سال 1742 توسط جام علی خان یکم پایه گذاری ش ...
( اسم، مهجور ) خلق و خو یا شخصیت ترسو یا بی دل و جرأت مقایسه کنید با white - liver ( آدم ترسو ) منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، وامواژه از اسپانیایی ) 1. ( اکنون در این معنا کم استفاده می شود ) تکه یا توده فلزی که به صورت طبیعی وجود دارد، به ویژه اگر طلا باشد 2. ( در ا ...
( اسم، وامواژه از زبان سواحلی، انگلیسی تانزانیایی ) امبگه: آبجوی خانگی و سنتی مردم چاگا ( Chagga ) در کشور تانزانیا که از تخمیر موز و آرد ارزن انگشتی ...
( اسم ) الف ) حاصل ترکیب واژه chick به معنای جوجه با پسوند تصغیر ling 1. جوجه پرنده به ویژه آن که تازه از تخم درآمده باشد یا خیلی کوچک باشد. 2. ( م ...
( اسم، در اصل استرالیایی ) بیبی چینو: یک نوشیدنی برای کودکان شامل شیر داغ که با بخار فشرده کف آلود شده است تا شبیه کاپوچینو به نظر بیاید. تلفظ: بِی ...
( اسم، مهجور ) گرایش یک فرد به رازآفرینی از اشیاء مقایسه کنید با: mysterize منبع: Oxford English Dictionary
( فعل، مهجور، نادر ) کوچک کردن، بی اهمیت جلوه دادن، تنزل دادن ریشه شناسی: حاصل ترکیب جزء پیوندی micro و پسوند ify مانند واژه magnify منبع: Oxford En ...
( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) کاراآگه: یک غذای ژاپنی شامل تکه های کوچک مرغ، سایر انواع گوشت یا خوراک های دریایی که طعم دار شده، با آرد، نشاسته سیب ز ...
( اسم، وامواژه از اسپانیایی ) فلفل چیلی با پنیر: در آشپزی تگزاسی - مکزیکی ( Tex - Mex ) عبارت است از سس غلیظی از پنیر ذوب شده همراه با فلفل های چیلی ...
1. ( فعل متعدی، اکنون نادر ) دوباره گرم کردن؛ برگرداندن ( غذای مانده ) به یک غذای جدید. در استفاده های بعدی به صورت استعاری به معنای دوباره کاری کردن ...
( اسم، انگلیسی منطقه کارائیب به ویژه گویان ) شیفتگی شدید؛ بیماری عشق. همچنین به صورت توصیفگر ( modifier ) برای نشان دادن ژانر موسیقی رومانتیک استفاده ...
( فعل لازم، ادبی، در اصل آمریکایی ) مانند پنلوپه رفتار کردن؛ تأخیر کردن یا تعلل کردن تلفظ: پِنِلُپایز فرم ها: penelopyze, penelopize, penelopise من ...
( اسم، در علوم رایانه ) سندباکسینگ: محدود کردن یک جزء از نرم افزار یا کد در یک محیط خاص از یک سیستم کامپیوتری به گونه ای که بتواند در آن به طور امن ا ...
( اسم، در اصل و بیشتر اسکاتلندی، اکنون نادر ) آدم خشن، طماع یا بی رحم؛ غارتگر؛ ( همچنین در معنای کلی تر ) آدم رذل تلفظ بریتانیایی: رَبی اِیتِه تلفظ آ ...
( اسم، مهجور، نادر ) عمو بودن؛ جایگاه یا رابطه خویشاوندی عمو ( uncle ) تلفظ: پِ تروئیتی ریشه شناسی: برگرفته از واژه لاتین patruus به معنای برادر پدر ...
( اسم، در اصل آمریکایی ) کارشناس خودفرموده کاربرد زبان به ویژه آنکه نظرات کژفهمیده ( ill - informed ) ، گذشته نگر ( conservative ) و ملانقطانه ( peda ...
( اسم، وامواژه از زبان فرانسوی ) کتاب پاتختی: به ویژه در مضامین فرانسوی به معنای کتاب کناردستی و نیز کتاب مورد علاقه می باشد. تلفظ انگلیسی: لیو رِ د ...
( صفت، نادر ) خوش صدا؛ شیرین سخن تلفظ: مِلی لِکوئِنت ( mel - I - luh - kwuhnt ) ریشه شناسی: حاصل ترکیب واژه لاتین mell یا mel به معنای عسل و حرف i ...