تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) دارای دانش یا درک انتقادی از فیلم و سینما تلفظ بریتانیایی: سینِلیتِرِت تلفظ آمریکایی: سینِلیدِرِت منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از زبان مانکس ) 1. ( تاریخی ) رسم سال نو که به صورت گروهی با ساز و آواز خانه به خانه می روند و درخواست غذا یا هدیه می کنند 2. نخستین ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) نام عمومی برای شخصی که رویاپردازی می کند یا خیال باطل می ورزد؛ رویاپرداز، خیال پرداز به صورت John - a - Dreams یا John a Dreams نوشته می شود. ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل لارم، نادر ) پیچ و تاب خوردن، فر خوردن ( مو ) در گذشته به صورت فعل متعدی به معنای پیچ دادن و فر دادن ( به ویژه مو ) به کار می رفته است. گاهی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از سواحلی، انگلیسی آفریقای شرقی و عمدتا کنیا ) بوسا: یک آبجو سنتی کنیایی قوی که از تخمیر شدن ارزن، ذرت یا آرد سورگوم ( sorghum ) تهیه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عامیانه ) کنجکاوی؛ مدام سوال پرسیدن و کند و کاو کردن فرم های دیگر: nosey - parkering, nosy - parkering منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) براینیکل: باریکه ای از یخ تشکیل شده در میان توده ای از آب سرد و فوق شور دریا که معمولا از یک صفحه یخی در حال گسترش به سمت کف دریا پیش می رود. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) اشتیاق یا علاقه شدید به دایناسورها منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

حرف not غیر از کاربرد نفی، در قرن 16 و 17 میلادی به صورت فعل به معنای قیچی کردن یا کوتاه کردن ( مو یا ریش ) به کار می رفته است. فرم دیگر نوشتاری: no ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( صفت، عامیانه، نیوزیلند ) بلااستفاده، از رده خارج، شکسته، خراب مترادف: puckeroo فرم ها: puckarooed, puckeroo'd, puckerooed, pukarued منبع: Oxford E ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، نادر ) کسی که از جاهای زیادی دیدن می کند ( A person who visits many places ) منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، در اصل مورد استفاده آفریقایی های ساکن آمریکا؛ اکنون بیشتر در انگلیسی برمودایی استفاده می شود ) یک دوست صمیمی مرد؛ ( همچنین ) به عنوان یک خطاب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در انگلیسی کارائیب به Cannot یا can't گفته می شود. تلفظ: kyah فرم ها: cyaa, cyaah, cyaar, cyah, cyar, kyar منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( صفت، در شمال انگلستان ) بیش از حد رسیده، پوسیده ( به ویژه درباره سیب ) فرم ها: rostled, rossill'd, rosselled, rozzel'd, rozzeled, rozzelt منبع: O ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عمدتا آمریکای شمالی ) هاکی روی جعبه یک بازی دو نفره، که معمولاً در فضای باز انجام می شود، که در آن شرکت کنندگان از چوبی برای هل دادن یک دیسک ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل، منسوخ شده ) فریب دادن فرم ها: bitrufle, bitrufleth, betryful, betryfuldyn منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، در اصل آمریکایی، بیشتر کودکانه ) قول دادن با گره زدن انگشتان کوچک دست به یکدیگر در مواقعی که این واژه برای بزرگسالان استفاده می شود بیشتر مفهو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جزیره کُرس یا کورس ( Corse ) یا کورسیکا ( Corsica ) در دریای مدیترانه که اکنون متعلق به کشور فرانسه است. در نقشه ها و منابع قدیمی ایرانی اسلامی نام ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل، عامیانه، در اصل آمریکایی، در معنی 2 و 3 در اصل اصطلاح عامیانه در ارتش آمریکا ) 1. ( فعل متعدی، اکنون به ندرت ) فریب دادن، سر کسی کلاه گذاشتن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عامیانه، استرالیا و نیوزیلند ) 1. ضربه یا ضرب و شتم شدید؛ مبارزه، نزاع، درگیری؛ اختلاف عمومی یا نزاع حقوقی. 2. درگیری نظامی، جنگ. اغلب به جن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی، منسوخ ) 1. شجاعت 2. کار شجاعانه فرم ها: vaillauntise, valyauntise, valiantise, valyantise, valiauntise فرم ها در اسکاتلند ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) دات کامر: کسی که در یک کسب و کار اینترنتی استخدام شده یا می شود. فرم ها: dot - commer, dotcommer, dot. commer, dot - comer, dotcomer, dot. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( قید، وامواژه از لاتین ) بدون فکر یا تأمل دقیق، بدون توقف ( در ارتباط با نگارش مطلب ) فرم دیگر: currenti calamo مثال: Some words and sentences ar ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی ) دومستیک 1. در فرانسه یا متون فرانسوی به معنای خدمتکار و پیشخدمت است 2. در مسابقه دوچرخه سواری به دوچرخه سواری گفته می شود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از زبان تاگالوگ ) ماکاپونو: نوعی نارگیل با گوشت نرم و ژله مانند بدون آب یا با آب کم؛ گوشت چنین نارگیلی که در آشپزی آسیای جنوب شرقی اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، کنایه آمیز ) رادامانتوس: قاضی سختگیر، غیرمنعطف یا فساد ناپذیر؛ حاکم یا استاد سختگیر یا سرسخت برگرفته از نام پسری از زئوس و ائوروپه و یکی از ق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، جنوب انگلستان به ویژه جنوب غربی ) کرم خاکی تلفظ: eess ( ایس ) فرم ها: easse, esse, eace, ease, eass, eeas, ees, ess, isse, yesse, yeace, yeas ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، حاصل ترکیب money و energy، بیشتر در بریتانیا، اکنون استفاده تاریخی دارد. ) مخارج انرژی، به طور خاص هزینه هایی که می توان با اقدامات صرفه جویی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از ژاپنی، ورزش سومو ) اوشی داشی: حرکتی برنده که در آن کشتی گیر حریف خود را از رینگ بیرون می راند. فرم ها: oshi - dashi, oshidashi, o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، تاریخی، وامواژه از سومری ) پاتسی: فرمانروای یک دولت شهر در سومر باستان؛ یک کشیش - پادشاه واژه دیگر مشتق از آن patesiship می باشد به معنای سمت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

top - swarm ( اسم، در اسکاتلند و شمال انگلستان ) نخستین فوج زنبوران که از کندو بیرون می پرند. منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه، اغلب توهین آمیز، بیشتر در آمریکا ) 1. ( اسم ) شخص یا چیز بی اهمیت، بی ارزش و بی خاصیت؛ اکنون به طور خاص به چیزی گفته می شود که بر خلاف ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، قدیمی، وامواژه از لاتین ) قابل نمایش، قابل ارائه منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) خردلی 1. ساخته شده از خردل 2. با طعم خردل 3. دارای خردل 4. پوشیده شده از خردل 5. به رنگ خردل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فعل، قدیمی ) پریشان کردن، به هم ریختن؛ به این طرف و آن طرف کشیدن بیشتر با فعل tousle در کنار هم به کار می رود. فرم ها: mouzell'd ( past participl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. کسی یا چیزی را به این سمت و آن سمت کشیدن 2. کسی را دست به سر کردن، سر دواندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) دیگ جادوگر 1. دیگ بزرگ یا ظرف پخت و پز که ظاهراً توسط جادوگران برای درست کردن معجون طلسم استفاده می شد. همچنین به صورت نمایشی به ویژه به شکل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی ) حمله اعصاب یا اضطراب؛ یک دوره آشفتگی یا پریشانی تلفظ: kreez - duh - NAIR ( کریز دِ نِر ) فرم دیگر: crise des nerfs تلفظ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیسی آفریقای جنوبی، وامواژه از آفریکانس ) 1. حرف ندا برای ابراز درد یا ناراحتی شدید؛ آخ 2. ( اسم ) فریاد آخ؛ همچنین: یک تجربه دردناک یا ناراحت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) شاکی، ناراضی، گله مند؛ مستعد شکایت، متمایل به گله، گله مندانه فرم دیگر: queremonious قید: querimoniously اسم: querimoniousness منبع: Oxford ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در واژه نامه آکسفورد در حالت اسم و به شکل ease - up معانی زیر ذکر شده است: یک دوره فراغت و استراحت به ویژه از یک وضعیت یا فعالیت سخت و شدید. همچنین ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( وامواژه از کره ای ) اگیو ( تلفظ: EG - YOH ) 1. ( اسم ) ناز بودن یا جذابیت، به ویژه به نوعی مشخصه فرهنگ عامه کره محسوب می شود. همچنین رفتاری که زی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی یا لاتین، بیشتر ادبی ) توبه از سوء رفتار؛ تشخیص خطاها یا اشتباهات گذشته خود؛ همچنین به خود آمدن یا بازگشت به عقیده مقبول تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استفاده همزمان از یک زمین برای کشاورزی و تولید برق با استفاده از پنل های خورشیدی فتوولتائیک ( photovoltaic ) . همچنین سیستم یا فناوری ای که این امکان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیسی محلی: جنوب انگلستان، به ویژه ساسکس؛ همچنین در داستان های احساسی تاریخی ) 1. ( صفت ) برای بیان عبارت don't know how many در مکالمات غیررسمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) چراجویی کردن، سوال پرسیدن با چرا؛ پرس و جو کردن منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم، انگلیسی فیلیپینی، وامواژه از زبان تاگالوگ ) پول، غذا یا سایر وسایلی که به مدرسه، محل کار یا سفر برده می شود. منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( فعل متعدی، نادر ) استفاده کردن از کد مورس برای فرستادن پیام با تلگراف الکتریکی منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فعل متعدی، در اصل انگلیسی ایرلندی، نادر ) جادو کردن با چشم؛ به ویژه با نگاه خود بر ( شخصی ) تأثیر بدی گذاشتن، چشم بد داشتن، چشم زخم زدن مثال: The b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی، موسیقی، تاریخی ) 1. ربک: ساز موسیقی که با کمان نواخته می شود و معمولاً دارای سه سیم است؛ شکل اولیه ویولن 2. ( منسوخ شده ) ...