پیشنهاد‌های آیدین آذری (٢٢٩)

حرف not غیر از کاربرد نفی، در قرن 16 و 17 میلادی به صورت فعل به معنای قیچی کردن یا کوتاه کردن ( مو یا ریش ) به کار می رفته است. فرم دیگر نوشتاری: no ...

( اسم، وامواژه از ایتالیایی ) یک نوع قهوه جوش فلزی روی اجاق گاز، معمولاً به شکل هشت ضلعی، که در آن بخار از خلال دانه های قهوه به سمت بالا حرکت می کن ...

wingsuit - ( اسم ) لباس وینگسوت wingsuit - ( فعل لازم ) چتربازی کردن با لباس وینگسوت wingsuiting - ( اسم ) چتربازی با لباس وینگسوت wingsuit flying - ...

( اسم ) 1. ( عامیانه، کانادا ) سکه یک دلاری کانادا که در سال 1987 عرضه شد؛ ( همچنین ) دلار کانادا 2. پسر، جوان، مرد جوان = loon 3. دیوانه، احمق و غی ...

seen به جز آنکه قسمت سوم فعل see است در انگلیسی نیجریه ای، منطقه کارائیب و بریتانیایی افرو - کارائیب به صورت حرف ندا برای نشان دادن تایید، موافقت یا ...

( نجوم ) فرازمینی 1. ( صفت ) مربوط به چیزی که فراسوی زمین وجود دارد، اتفاق می افتد یا سرچشمه می گیرد؛ به ویژه مربوط به اشکال حیات، سفینه های فضایی و ...

جمله نمونه از فصل 50 کتاب غرور و تعصب اثر جین آستن: there seemed a gulf impassable between them معنای ظاهری: میان آنها شکاف غیر قابل عبوری متصور بود. ...

( اسم ) پهنای باند 1. پهنای نوار رنگ، متریال و غیره 2. ( بیشتر در فیزیک و ریاضیات ) محدوده ای از مقادیر فرکانس یا طول موج بین دو کران 3. ( بیشتر در ف ...

( اسم ) 1. انتخاب بین هیچ و آنچه هست؛ بدون انتخاب؛ انتخاب ناممکن یا بدون رضایت مثلا بین دو چیز که به یک اندازه نامطلوب هستند 2. ( عامیانه، بریتانیا ...

( اسم و صفت، در اصل و بیشتر در آمریکا ) فلِکسیتِریَن، نیمه گیاهخوار 1. ( اسم ) فردی که از یک رژیم غذایی عمدتاً اما نه کاملاً گیاهخوارانه پیروی می کند ...

به صورت فعل متعدی نیز در معانی زیر به کار می رود: 1. ( منسوخ شده ) کشت کردن ( زمین کشاورزی ) با شلغم، معمولا به منظور تناوب کشت 2. غذا دادن یا پروار ...

( در اصل انگلیسی آمریکایی ) 1. ( اسم، به صورت جمع ) بالاترین نمرات تحصیلی که به طور مستمر در یک دوره زمانی یا مجموعه ای از ارزیابی ها، دوره های آموز ...

( وامواژه از کره ای ) اگیو ( تلفظ: EG - YOH ) 1. ( اسم ) ناز بودن یا جذابیت، به ویژه به نوعی مشخصه فرهنگ عامه کره محسوب می شود. همچنین رفتاری که زی ...

( اسم، پزشکی ) میسوفونیا، صدابیزاری بیماری ای که در آن فرد به صداهای خاصی واکنش احساسی و فیزیولوژیکی شدیدا منفی و غیرمعمول نشان می دهد. صداهایی که چ ...

( اسم، بیشتر در آمریکای شمالی ) یک چرت کوتاه برای بازگرداندن انرژی فرد قبل از شرکت در یک کلوپ شبانه یا مهمانی آخر شب؛ ( از این رو به طور کلی ) هر چرت ...

1. ( اسم ) نام شخصیت های اصلی رمان زندگی در لندن ( Life in London ) اثر پیرس ایگن ( Pierce Egan ) که در سال 1821 منتشر شد و دنباله آن که در سال 1828 ...

( اسم ) دات کامر: کسی که در یک کسب و کار اینترنتی استخدام شده یا می شود. فرم ها: dot - commer, dotcommer, dot. commer, dot - comer, dotcomer, dot. ...

1. ( اسم ) تویید: نوعی پارچه زبر و محکم که اصل آن در اسکاتلند ساخته می شد و به طور معمول به شکل یک در میان با طرح های مختلف از الیاف در هم تنیده دو ی ...

( اسم، وامواژه از زبان کره ای ) کیمباپ، گیمباپ یک غذای کره ای متشکل از برنج پخته شده و سایر مواد که در ورقه ای از جلبک دریایی پیچیده شده و به اندازه ...

( اسم، عامیانه، استرالیا و نیوزیلند ) 1. ضربه یا ضرب و شتم شدید؛ مبارزه، نزاع، درگیری؛ اختلاف عمومی یا نزاع حقوقی. 2. درگیری نظامی، جنگ. اغلب به جن ...

در واژه نامه آکسفورد در حالت اسم و به شکل ease - up معانی زیر ذکر شده است: یک دوره فراغت و استراحت به ویژه از یک وضعیت یا فعالیت سخت و شدید. همچنین ( ...

قصه گو، قصه پرداز، داستان پرداز، داستان سرا، راوی قصه

( اسم ) رنگین کمانی که از نور ماه پدیدار می شود منبع: Oxford English Dictionary ( Word of the day, 28 April 2024 ) نام های آن به فارسی ماه کمان، ر ...

( اسم، وامواژه از فرانسوی ) دومستیک 1. در فرانسه یا متون فرانسوی به معنای خدمتکار و پیشخدمت است 2. در مسابقه دوچرخه سواری به دوچرخه سواری گفته می شود ...

الف ) اسم 1. نام یک گیاه 1. 1 ( در آمریکای شمالی ) هر یک از ثعلب های آمریکای شمالی به ویژه Aplectrum hyemale با نام عمومی putty - root که از غده های ...

( صفت و اسم، وامواژه از لاتین ) 1. مربوط به یک الهه یا رب النوع، نشانگر حضور یک خداگونه؛ خدایی، روحی، الهی 2. ( در کاربرد گسترده ) برانگیزنده یک حس ...

( اسم ) پول خوش شانسی: پولی که باور می شود خوش شانسی می آورد؛ به طور خاص ( در گفتگو از چین ) به پولی اشاره دارد که داخل پاکت قرمز می گذارند و هدیه می ...

1. موشی که بیرون شهر زندگی می کند ( در اصل به عنوان یک شخصیت داستانی ) 2. ( اغلب با کنایه از یکی از افسانه های ازوپ ) خارج شهر نشین، به ویژه کسی که ...

1. مترادف paolo به معنای سکه نقره ایتالیایی یا پاپی ( papal ) که نخستین بار در زمان پاول سوم ( 1549 - 1543 ) ضرب شد. 2. به صورت paul trap به معنای ت ...

( اسم ) فیگورالیسم، کنایه گرایی: تکنیک ادبی یا هنری استفاده از شخصیت پردازی یا بازنمایی نمادین برای انتقال معنایی پنهان یا مستتر، معمولاً به عنوان بخ ...

( اسم، عمدتا انگلیسی استرالیایی، وامواژه از زبان کامیلارویی ) گیلگای: چاله ای که آب باران در آن جمع می شود؛ چاله آب. ( همچنین ) زمینی با برجستگی کم د ...

( اسم ) یک اثر یا ویژگی قابل اندازه گیری در داده های نجومی که شواهدی از فناوری ( در حال حاضر یا در گذشته ) و بنابراین شواهدی از حیات هوشمندی که آن را ...

( قید و ندا، وامواژه از سواحلی، انگلیسی کنیا و تانزانیا ) آهسته یا با دقت؛ بدون عجله همچنین به صورت polepole نوشته می شود. منبع: Oxford English Dic ...

1. طبل ایسوکوتی: در کنیا نوعی طبل چوبی است که به طور سنتی از یک کنده توخالی ساخته می شود و معمولاً از روی شانه آویزان می شود و با ضربه زدن با انگشتان ...

1. پای خرگوش که به عنوان طلسم خوش شانسی حمل شده یا نگه داشته می شود. همچنین در استفاده گسترده: شخص یا چیزی که تصور می شود خوش شانسی می آورد. 2. ( در ...

یک اتاق کوچکتر که به یک اتاق بزرگتر منتهی می شود؛ به ویژه اتاقی که در آن بازدیدکنندگان منتظر می مانند تا اجازه ملاقات با پاپ، پادشاه یا افراد با نفوذ ...

( اسم، قدیمی ) طالع بینی با شمشیر و چاقو شکل دیگر macharomancy

( در آمریکا به ویژه ناحیه آپالاچیا، قید و صفت ) کج، خمیده، کجکی، یک وری، اوریب، کج و معوج تلفظ: سایگاگلین فرم ها: skygodlin, skigodlin, skigoglin, sk ...

خاویر کرمنت ( Xavier Crement ) نام مستعار پزشکی ناشناس در آمریکا است که مجموعه کتاب هایی در موضوع بیشعوری ( که او آن را با عنوان Assholism ذکر می کند ...

( در شمال انگلستان، فعل لازم و متعدی ) گیج شدن، گیج کردن فرم ها: mazle, maysle, maasel, maazle, maisel, maisle, maizel, mayzel, mayzle, mazel, mazzel ...

( اسم، وامواژه از لاتین ) 1. خالص سازی، پالایش، تصفیه، تقطیر 2. عصاره، جوهر، چکیده 3. پالایش بیش از حد زبان یا عقاید 4. ظرافت بیش از حد

toplofty ( صفت، عامیانه، طنز ) 1. مغرور، از خود راضی، متکبر 2. ( قدیمی ) با کیفیت، مرغوب، عالی با شخصیت سم اسلیک ( Sam Slick ) ، یک فروشنده ساعت ی ...

( اسم برای صفت toplofty ) غرور، خودبزرگ بینی، خودبرتربینی، جاه طلبی

( اسم، دیرین شناسی و زمین شناسی ) داینوتوربیشن: آشفتگی در لایه های رسوب در اثر لگدمال شدن آنها توسط دایناسورها؛ اثرات این فرآیند بر تشکیل سنگ های رس ...

( اسم، وامواژه از فرانسوی، مورد استفاده در ناحیه سافک انگلستان ) شکافی در پرچین یا حصار که ممکن است خرگوش ها یا حیوانات دیگر از آن عبور کنند. ( همچن ...

( اسم، انگلیسی اوگاندایی، وامواژه از زبان لوگاندا ) گومِسی: لباس سنتی زنان اوگاندایی که در مجالس رسمی، عروسی ها و سایر جشن ها می پوشند. این لباس به ...

( اسم، انگلیسی اسکاتلندی، وامواژه از زبان گیلیک اسکاتلندی ) تپه کوچک؛ عمدتا اشاره دارد به تپه های تشکیل شده از یخرفت ها که در بالای دره ها در ارتفاعا ...

( اسم، عمدتا انگلیسی هندی ) به روزرسانی، به روز نگهداری، به هنگام سازی

( فعل لازم، نادر، عموما شمال غربی انگلستان ) وقت گذاشتن برای چیزهای بی اهمیت مترادف: trifle شکل دیگر: pettel مشابه: peddle, piddle, pittle منبع: Oxf ...

( اسم، در آشپزی جامائیکایی ) سوپ غلیظی که با کله پاچه بز و سایر مواد مانند سیب زمینی، موز سبز و پیراشکی درست می شود که معمولاً در دورهمی ها سرو می شو ...