ترجمههای عادل چایچیان (٦٩)
از آنچه صبح امروز در جلسه بحث شد، خلاصه ای را به شما خواهم گفت.
مدتی وقت گرفت تا تغییر/دگرگونی از معلمی به استادی را تجربه کنم/به خود هموار کنم/به خود ببینم.
شما قبل از تجربه موفقیت/رسیدن به موفقیت، ممکن است دستخوش ناامیدی و شکست شوید.
نمی خواهم چنین وظیفه مهمی را به عهده گیرم اگر نتوانم تمام توجهم را به آن بدهم.
این دومین پروژه بزرگی است که او امسال به عهده گرفته است.
بگذارید آنچه را که تا الان بحث شد، خلاصه/جمع بندی کنم.
مادام که دنیا برقرار است، شر وجود خواهد داشت، و اگر هیچ کس قیام نکند، شر برای همیشه ادامه خواهد داشت.
انسان تا وقتی که به دنبال چیزی باشد، پیر نیست. آدمی تا موقعی که حسرت هایش جای رویاهایش را نگرفته باشد، پیر نیست. ( آدمی پیر محسوب نمی شود مگر حسرت ها ...
هر گفته او مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت/موشکافی خواهد شد.
در مورد من، اگر پنجاه و سه دقیقه وقت داشتم که آن طور که دلم می خواست بگذرانم، با طیب خاطر/با فراغت بال/با خیالی آسوده به سمت چشمه آب شیرین پیاده روی ...
در مورد پول، فکرش را هم نکن/تردید نکن.
او به بهای سلامتی اش این کسب و کار را راه انداخت و توسعه داد.
او شهرت اش را به قیمت خوشبختی و سلامتی خود خرید/به دست آورد/حصول نمود.
او کارش را به قیمت سلامتی اش تمام نمود.
آنها زندگی شان را به بهای شرافت شان خریدند/به دست آوردند/حصول نمودند.
دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او به بهای از دست دادن پیشگیری و حل و فصل بر روی مجازات تاکید مضاعف دارد.
هیئت مدیره در مورد این موضوع بحث طولانی و عبثی داشت.
همه ما دوست داریم فکر کنیم تافته جدا بافته هستیم/متمایز از دیگران هستیم.
اگر می خواهی با من رقابت کنی، برتری خودت را نشان بده.
موهای بلند و پف کرده آفریقایی اش، او را در مدرسه نمایان/تابلو کرده است.
موقعی که تیمش دوباره شکست خورد، شور و اشتیاق او دچار افت شد.
میزان فروش از زمان سقوط بازار دچار افت شده است.
تا این موقع، نفوذ گروه شروع به افول کرده بود.
اسب او گزینه مطمئنی برای شرط بندی در مسابقه بعدی است.
مطمئنم که تو بعداز این همه کار کردن در حیاط خسته ای.
بازیگران مجبورند سطور مربوط به خودشان را در فیلمانه ازبر شوند.
من این شعر را از بر شده ام/حفظ کرده ام.
سعی کن این لغات و عبارات انگلیسی را حفظ کنی/از بر کنی.
او نمی توانست پول لازم برای رفتن به سفر را تامین کند.
او چطور از عهده خریدن ماشین نو برای خودش برمی آید؟
هیچ خانواده معمولی از عهده استخدام خدمتکار برنمی آید.
برای امتحان باید زبان لاتین را مرور کنم ( به روز کنم ) .
او حس کرد چیز بدی اتفاق فتاده و به پلیس زنگ زد.
در روابط آنها چیزی اتفاق افتاده است.
او حس کرد همین الان چیز بدی اتفاق افتاده است.
لطفاً به دل نگیرید/لطفاً به شما برنخورد، اگر به خطاهای شما اشاره کنم.
یک کلمه عذرخواهی می توانست وضعیت را بهتر کند/به بهتر شدن فضا کمک کند.
آدم گرسنه از هیچ چیز نمی گذرد. / آدم گرسنه هیچ چیز را رد نمی کند. معادل: A hungry person won’t be picky about food.
معترضان روز گذشته به ساختمان سفارت بمب آتش زا پرتاب کردند.
اگر دولت علیه معترضان شدت عمل نشان دهد، این کار فقط موجب تقویت آن ها در طولانی مدت خواهد شد.