پیشنهادهای علی منصوری (١١٨)
Verilog, standardized as IEEE 1364, is a hardware description language used to model electronic systems. It is most commonly used in the design and v ...
داده برداری، داده گیری، فرآیند نمونه گیری از سیگنال
A nuclear reactor core is the portion of a nuclear reactor containing the nuclear fuel components where the nuclear reactions take place and the heat ...
arrange or put together in a particular form or configuration arrange or order ( a computer system or an element of it ) so as to fit it for a desig ...
In an electric power system, overcurrent or excess current is a situation where a larger than intended electric current exists through a conductor, l ...
sit or stand with one leg on either side of place ( one's legs ) wide apart stand, walk, or sit with one's legs wide apart
1 - درخواست از کسی، بطور معمول، درخواست پول 2 - ارتباط برقرار کردن : منو در جریان بذار، به من اطلاع بده، باخبرم کن، بهم زنگ بزن
. . . It is ironic that خنده دار است که. . . مسخره است که . . . عجیب و غیر عادی است که. . .
همفرود
اندازه گیری زمان
containing as part of the whole being considered
being inquisitive about other people's affairs may get you into trouble
In computing, a hex dump is a hexadecimal view of computer data, from RAM or from a computer file or storage device. Looking at a hex dump of data is ...
( فیزیک ) قله ی تمام انرژی
( در فیزیک ) برهم نهی
بهره ی واحد
طغیان گر، شورشی
بهترین معادل این کلمه در فارسی، " پیکربندی" هست !
پیکربندی حساس به بار
در بازی Dota 2 سرواژه ی یکی از کارکترهای این بازی به نام Keeper Of The Light هست.
تکامل یافته ، متحول شده ، ارتقا یافته
چسبیدن سریع به سطح یا ماده، اعتقاد و تقید به چیزی یا اصلی، از نزدیک دنبال کردن، یا نمایش دادن یامشاهده کردن
قفسه ی رله دار ، قفسه های کشویی ، رله رَک ، قفسه هایی که بردهای الکترونیکی درون آن قرار می گیرند
محسوس ، قابل ملاحضه ، در خور توجه ، زیاد ، به شدت ، خیلی
از اصطلاحات مرسوم و رایج بین مردم هست و به معنی : " از آبِ گِل آلود ماهی گرفتنه"
سرِ زبان بودن ، نوک زبان بودن . . .
وقتی دنبال یه جمله، لغت، یا هر چیزِ دیگه ای میگردی ولی نمیتونی به زبونش بیاری، اصطلاحا میگیم : " سرِ زبونمه . . . " . در انگلیسی هم این عبارت دقیقا ع ...
( mathematics ) : The inversion of a convolution equation; does not normally have unique solution
متوقف کردن ، رها کردن ، منصرف شدن ، قطع کردن
آهوی کوهی معانی دیگر: ( جانورشناسی ) آهو، گوزن ( انواع نشخوارگران تیره ی cervidae از قبیل آهو و غزال و الک و موس و گوزن شمالی )
The dereference operator or indirection operator, sometimes denoted by "*", is a unary operator found in C - like languages that include pointer vari ...
وقتی از شما کاری خواسته میشه و شما در جواب اون میگین که "حتما این کار انجام میشه"، یا مثلا " خاطرتون جمع، این کار رو انجام شده بدونید". معادل فارسی ا ...
دور از، دور افتاده ، دور دست
فریاد زدن ، داد زدن ، جیغ و هورا کشیدن
معنی اسمی : فرصتی برای فرار یا اجتناب کردن از یک موقعیت سخت معنی فعلی : تمام شدن ، خاتمه یافتن
پیشین ، سابق ، ذکر شده ، مذکور ، اخیر الذکر
در فیزیک و مهندسی هسته ای Fertile یک ماده به ایزوتوپی گفته می شود که با گیراندازی یک نوترون به ایزوتوپی تبدیل می شود که قابلیت شکافت رو داره ( یعنی ا ...
شکافتنی ، شکافت پذیر. در فیزیک هسته ای ، به ایزوتوپی گفته می شود که شکافت پذیر است و میتواند در برخورد با نوترون شکافته شود و در زنجیره ی واپاشی قر ...
مقاومت کردن ، ایستادن ، ایستادگی کردن
روی هم رفته ، در کل ، از اینها گذشته
با ملایمت رفتار کردن ، سخت نگرفتن ، زیاده روی نکردن ، خودداری کردن
به داداش کوچیکت سخت نگیر ( منظور باهاش با ملایمت رفتار کن ) Go easy on your little brother
معادل فارسی : باد آورده را باد می برد. آنچه به سادگی می آید به سادگی می رود. مثال: When you earn money ( or other things ) easily, you will lose ...
برگردان این عبارت در کتاب های دانشگاهی عبارت "همیوغ مختلط" هست.
سرواژه یا کوتاه شده ی لغت Asynchronous به معنی " ناهمزمانی" ، "همزمان نبودن" است.
شاکله ، اساس ، بنیان
تفکیک
در فیزیک به معنی " تفکیک زمانی" است.
منبع تغذیه
مقارن شدن ، هم پوشانی