تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

●شونه. ●کتف. ●دوش.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

●سالن★ ●تالار ★

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

●نوجوان. ●تازه به سن بلوغ رسیده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناگهان، در یک لحظه. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . I suddenly see him م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

●درود. ●سلام. ●علیک. ●شروع یک مکالمه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

●بچه ها ●افراد ●بروبچ ●رفقا ●ما ایرانیا ●پسرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

●مادر ●مامان ●مامان جون ●مامانی ●Mother

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بر خلاف چیزی که فکر می شد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Scanning

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چربی های پهلوی شکم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

من پشت سر تو هستم. نگران نباش. هواتو دارم!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خانه ای که بچه های شیر خوار را در آنجا نگه می دارند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

This is the shop which sells really nice cakes. ●این فروشگاهی است که کیک های بسیار خوبی را به شما می فروشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

. This is the cat who scratched me ●آن گربه من را چنگ زد. ●آن گربه من را خراشید. ●آن گربه به من پنجه زد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شروع، به حرکت افتادن. . I start raning. من شروع به دویدن کردم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Tell me =say me

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

My jean is baggy