اسم دختر با حرف م
نام گلی خوشبو، زن پارسا، نام مادر حضرت عیسی ( ع )، ( در گیاهی ) گل سفید خوشه ای خوشبو و دارای عطر ب ...
دختر
عبری، عربی
مذهبی و قرآنی معصومه
بی گناه، معصوم، لقب حضرت فاطمه ( معصومه ) خواهر امام رضا ( ع )، معصومه: از معصوم به معنی بی گناه و ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مرضیه
پسندیده، خشنود، مرضی، کسی که خدا از او راضی باشد
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مینا
نام نوعی پرنده سخنگو و زیبا، نام نوعی گل، شیشه، کیمیا، پرنده ای شبیه سار با پرهای رنگارنگ که به راح ...
دختر
فارسی
پرنده، طبیعت، گل محبوبه
دوست، مورد علاقه و محبت، معشوق، نام گیاهی ( محبوبه ی شب )، محبوب ( زن )، معشوقه، + نک محبوب، مؤنث م ...
دختر
عربی
طبیعت مهسا
مانند ماه، زیبارو، ( مه = ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل ماه، ( مه = ماه + سا ( پسوند شباهت ) )، زی ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهناز
ماه ناز، زیبای نازنین، آن که چون ماه ناز و زیباست، ( مَه = ماه + ناز )، آن که چون ماه ناز و زیبا اس ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی محدثه
سخن گو، روایت کننده اخبار و احادیث نبوی، لقب حضرت فاطمه ( س )، ( مؤنث محَدِث )، محَدِث ( زن )، ( اَ ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهدیه
کسی که خداوند او را به سوی رستگاری و راه راست هدایت نمود، کسی که خداوند رستگاری را و راه راست را بر ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مبینا
روشن، آشکار کننده، ( مونث مبین ) از نام های پروردگار، مؤنث مبین، ( عربی ) ( مؤنث مبین )، مبین، مبین ...
دختر
عربی، فارسی
مذهبی و قرآنی مهری
منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی، ( مهر، ی ( ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهین
منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین، ( در قدیم ) بزرگتر، [این نام چنانچه به فتح اول ( مَهین ) mahin تلف ...
دختر
فارسی ملیحه
بانمک، زیبا، دوست داشتنی، ( مؤنث ملیح )، ( در قدیم ) ( به مجاز ) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، ...
دختر
عربی مائده
نام پنجمین سوره از قرآن مجید، خوردنی، سفره ای که بر آن غذا می گذارند، ( مؤنث مائد )، طعام، ( اَعلام ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مژگان
مژه، ( در اصطلاح عشاق ) اشاره به نیزه و تیر که از کرشمه و غمزه های معشوق به هدف سینه ی عاشق می رسد، ...
دختر
فارسی منصوره
پیروز، حمایت شده از سوی خداوند، شهر بندری، در شمال مصر، بر کرانه ی راست رود نیل، ( عربی ) ( مؤنث من ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی منیژه
سفید رو، پاکدامن، نام دختر افراسیاب که عاشق بیژن پهلوان ایرانی شد، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) دختر ا ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ملیکا
نام مادر امام زمان ( ع )، گروهی از گیاهان خانواده ی گندمیان، فرشته، ملکه، گروهی از گیاهان علفی چند ...
دختر
یونانی
مذهبی و قرآنی، طبیعت مرجان
نوعی جاندار دریایی، مروارید، ( سریانی )، جانور بی مهره ی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح می کند و نسل ...
دختر
عربی، سریانی
تاریخی و کهن، طبیعت میترا
محبت، دوستی، پیمان، خورشید، مهر، ( اوستایی )، به علاوه ( = مهر )، صورتی از واژه
دختر
فارسی، اوستایی
کهکشانی محترم
با عزت و اعتبار، مورد تکریم، قابل احترام، عزیز و گرامی، ( در قدیم ) دارای حرمت و مقدس
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی منیره
درخشان، تابان، نورانی و روشن و درخشان و آشکار، مؤنث منیر، آنچه از خود نور داشته باشد، روشن
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهتاب
پرتو و نور ماه، ماهتاب، نور و روشنایی ماه، مهتابی
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی محیا
زندگی، حیات
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی منور
روشن، درخشان، نورانی، ( به مجاز ) روشن فکر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهلا
آهسته و آرام، ( اسم صوت ) آهسته، بی شتاب، ( عربی ) ( اسم صوت ) آهسته ! بی شتاب !، دوستانه
دختر
عربی، فارسی مهدیس
مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، دیس = ( پسوند شباهت ) )، ( مَه = ماه + دیس = ( پسوند شب ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ملوک
جمع ملک، پادشاهان، ( جمعِ مِلَک )، ( اَعلام ) ) دریای ملوک بخشی از اقیانوس آرام، میان شمال شرقی جزی ...
دختر
عربی مطهره
پاک و مقدس، منزه، مؤنث مطهّر، مؤنث مطهر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهشید
روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه، ( = ماه شید )، ماهتاب، + ماه شید، ماه روشن و درخشان
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرانگیز
به وجود آورنده دوستی و مهر، برانگیزاننده ی محبت و دوستی، انگیزنده ی شوق و مهر، برانگیزاننده محبت و ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مونا
آرزوها، امیدها، منی، صاحب دساتیر کلمه ی «مانا»، که نام خدای عز و جل است به « مونا» تصحیح کـرده و آو ...
دختر
فارسی، عربی، پهلوی، یونانی
تاریخی و کهن منیر
درخشان، تابان، در اصل اسم مذکر عربی است، ویژگی آنچه از خود نور داشته باشد، در مقابلِ مستنیر، روشن، ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهوش
مانند ماه، زیبارو، ماهوش، ( = ماه وش )، به علاوه ( در قدیم ) ( شاعرانه ) مانند ماه و ( به مجاز ) زی ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مروارید
جواهری گران بها که در صدف تولید می شود، نوعی گل، ( در مواد ) توده ی سخت، گِرد، کوچک و درخشان به رنگ ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل مژده
خبر خوش و شادی بخش، بشارت، مژدگانی، نوید
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مهنا
در خور، شایسته، ( در قدیم ) گوارا و خوش، دور از رنج
دختر
عربی منا
آرزوها، امیدها، منی، مقاصد
دختر
عربی مانی
اندیشمند، نام بنیانگذار آیین مانوی، مانی ( در لغت ) به معنی «اندیشمند» است، ( اَعلام ) [، میلادی] ب ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن ماهرخ
ماه چهر، ماهرو، زیبارو، ( = ماه چهر )
دختر
فارسی مهرسا
شبیه به مهر، مهربان و با محبت، زیبارو مانند خورشید، ( مهر = خورشید، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشی ...
دختر
فارسی
کهکشانی مولود
زاده، پدید آمده، فرزند، تولد، میلاد، آن که به دنیا آمده، زاده شده، ( به مجاز ) نتیجه، حاصل، ( در اح ...
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مارال
آهو، ( به مجاز ) زیبا، مرال، گوزن، ( به مجاز ) زیبا و خوش اندام
دختر
ترکی، مغولی
طبیعت منظر
آنچه بر آن نظر بیفتد و به چشم دیده شود، چهره، صورت، جلوه ی ظاهری هر شخص، ( به مجاز ) صورت و چهره، د ...
دختر
عربی مهرناز
دارای محبت و ناز، زیبا چون خورشید، از شخصیتهای شاهنامه، ( اَعلام ) نام خواهر کیکاووس که وی را به هم ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مهیا
منسوب به مه، بزرگمنش، بانوی بزرگ، بزرگ
دختر
فارسی، اوستایی مهرنوش
زیبایی جاوید و همیشگی، همیشه زیبارو، ( مهر = خورشید، نوش = جاویدان ) ( به مجاز ) زیبایی جاوید و همی ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ماندانا
عنبر سیاه، مادر کوروش پادشاه هخامنشی، ( در یونانی ) mav avn، ( در پارسی باستان ) mand به معنی عنبر ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مینو
روان، خرد و روح، آسمان، بهشت، فردوس، ( در پهلوی ) این واژه مینوک و صورت اوستایی آن مَئینیَوَ به معن ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی ملیسا
زمانی بین مغرب و نماز عشا، ماه صَفر، ماهی بین آخر گرما و زمستان، بادرنگبویه
دختر
عربی، یونانی
طبیعت ماریا
نام دختر پادشاه ماد، ( اَعلام ) نام دختر ارته باذ [پادشاه ماد] به قول پلوتارک که با غیر ایرانیان ( ...
دختر
عبری محنا
رنگین شده با حنا، حنا گرفته، مخضب به حنا، به حَنا خضاب کرده، مخضب به حَنا، به ضم میم و فتح ح و تشدی ...
دختر
عربی مستوره
پاکدامن، پوشیده، پارسا، پنهان، ( مؤنث مستور )، ( در قدیم ) ( به مجاز ) مستور، پرهیزگار، دارای پوشش ...
دختر
عربی، کردی مانیا
خانه، سرای، برابر با واژه ی مان به معنی خانه و مسکن، ( در یونانی، mania ) شیدایی، عشقِ شدید، شوقِ م ...
دختر، پسر
یونانی، فارسی مهرزاد
زاده مهر و محبت، زاده خورشید، ( = زاده ی مهر ) ( اَعلام ) بنا بر بعضی از نسخه های شاهنامه نام یکی ا ...
پسر، دختر
فارسی مه لقا
آن که چهره و صورتی زیبا چون ماه دارد، ماه رو، ماه روی، ماه لقا، کنایه از زیبارو ( ی ) است، مه ( فار ...
دختر
فارسی، عربی ماه پری
زیبا چون ماه و پری، پریِ مانند ماه، ( به مجاز ) بسیار زیبا
دختر
فارسی مرحمت
رحمت، مهربانی و مهرورزی، لطف و مهربانی داشتن، مهربانی، لطف، لطف و مهربانی
دختر
عربی ماریه
زن سفید و درخشان، زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده، ( اَعلام ) نام همسر قبطی پیامبر اسلام ( ص ) و ماد ...
دختر
عربی مرصع
آراسته، گوهرنشان، جواهرنشان، آنچه با جواهر تزئین شده باشد، ( در ادبیات ) ویژگی شعری که آرایه ی ترصی ...
دختر
عربی محبوب
دوست داشتنی، معشوق، پسندیده، آن که یا آنچه که مورد علاقه و توجه دیگران است، مورد محبت، ( در تصوف ) ...
پسر، دختر
عربی مهتا
مثل ماه، زیبا و درخشان، همانند ماه، چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ماهگونه، همتای ماه، زیبا و درخشان ...
دختر
فارسی
طبیعت مونس
هم نشین و همراز، همدم
دختر
عربی ماهتاب
مهتاب، نور ماه، پرتو ماه، شعاع ماه
دختر
فارسی
کهکشانی مکیه
منسوب به مکه، اهل مکه، ( مؤنث مکی )، مربوط یا متعلق به مکه، ( اَعلام ) سوره هایی از قرآن مجید که در ...
دختر
عربی مهربانو
بانوی مهربان، بانوی خورشید، بانوی مهربان و با محبت، زنِ مهربان، زنی که چون خورشید می درخشد
دختر
فارسی مهین دخت
دختر بزرگ، دختر ماه گونه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مِهین، دخت = دختر )، دختر بزرگ و بلند قدر، ( مَهین، ...
دختر
فارسی مهشاد
ماهشاد، زیباروی خوشحال، ( = ماهشاد )، مرکب از مه ( ماه ) + شاد ( خوشحال )
دختر
فارسی
کهکشانی مبارکه
مؤنث مبارک، خوش یمن، خجسته، فرخنده، از نام های حضرت فاطمه ( س )، ( مؤنث مبارک )، مبارک، از نامهای ف ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ملاحت
با نمک، خوشایند، دوست داشتنی، حالتی در چهره که شخص را دوست داشتنی می نماید، نمکین بودن، با نمک بودن ...
دختر
عربی ماه منیر
ماه درخشان و تابان، ( به مجاز ) زیبارو، ماه ( فارسی ) + منیر ( عربی ) ماه نورانی، ماه درخشان
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی مهرانه
منسوب به مهران، دارنده ی مهر، فروغ خورشید، ( مِهران، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مِهران، ( مِهران ...
دختر
فارسی مهنوش
ماه جاویدان و همیشگی، ( به مجاز ) زیباروی همیشه زیبا، ( = ماه نوش )، ماه نوش، دارای زیبایی دائمی، ب ...
دختر
فارسی ملک ناز
فرشته زیبا، موجب افتخار پادشاه به لحاظ زیبایی، ویژگی آن که ناز و کرشمه ای شاهانه دارد، ملک ( عربی ) ...
دختر
فارسی، عربی ماهک
معشوقک زیباروی، خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب، ( ماه، ک/، ak/ ( پسوند تصغیر و تحبیب ) )، خوبر ...
دختر
فارسی
کهکشانی مستانه
سرخوش و شاد، همراه با سرخوشی و شادی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) با حالت سرخوشی و سرمستی، مستی آور
دختر
فارسی مروه
بسیار خوش بو و معطر، به معنی مرَوَح است که بسیار خوشبو و معطر کننده است، خوشبوی شده، بوی عطر گرفته، ...
دختر
فارسی مهربان
با مهر و محبت، نیکی کننده، رحم کننده، با محبت، با مهر، ( در عرفان ) مهربان صفت ربوبیت را گویند، ( ا ...
دختر
فارسی ماجده
مؤنث ماجد، دارای مجد و بزرگی، بزرگوار، ( مؤنث ماجد )، زنِ بزرگوار
دختر
عربی مرال
مارال، آهو، ( به مجاز ) زیبا، ( = مارال )
دختر
ترکی
طبیعت معظمه
بزرگ داشته شده، بزرگوار، بزرگ، ( اعلام ) نویسنده بانوی تاجیکستان [، میلادی] معظمه فرزند شخصیتی به ن ...
دختر
عربی میمنت
سعادت، فرخنده، مبارک، فرخندگی، مبارکی
دختر
عربی معصوم
بی گناه و پاک، در امان، محفوظ، ( در ادیان ) پیامبر اسلام ( ص )، دخترش فاطمه ( س ) و هریک از دوازده ...
پسر، دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ماه صنم
ترکیب دو اسم ماه و صنم ( زیبا و دلبر )، از نام های مرکب، ماه و صنم، ماه ( فارسی ) + صنم ( عربی ) دل ...
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی مانا
ماندنی، جاوید، پایدار، همانند، ( صفت از ماندن )، ( در پهلوی ) مانند و مانند بودن، ( در پهلوی ) به م ...
دختر، پسر
فارسی مایسا
نام گیاهی کوچک و یک ساله که بسیار ظریف است
دختر
ترکی
طبیعت مقدسه
مقدس، دارای تقدس و پاکی، ( عربی ) ( مؤنث مقدس )، مبرا از هر آلودگی، پاک و قابل احترام دانسته شده بو ...
دختر
عربی مسیحا
لقب حضرت عیسی ( ع )، ( مسیح ) [در قرآن مجید کلمه «مسیح» آمده و الحاق حرف «ا» در پایان کلمه مسیح از ...
پسر، دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی مهسان
مانند ماه، زیبارو، ماهسان، ( مه = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، مهسا، ( مه = ماه + سان ( پسوند شباهت ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مکرمه
بزرگ داشته شده، گرامی و عزیز کرده، ( مؤنث مکَرم )، زن گرامی و عزیز کرده، مؤنث مکرم
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهرانا
منسوب به مهران، دارنده مهر، سرشار از مهر، ( مهران، ا ( پسوند نسبت ) )، ( مهران + ا ( پسوند نسبت ) ) ...
دختر
فارسی ماهناز
ناز و زیبا مانند ماه، ماه روی زیبا، ( ماه، ناز = قشنگ، زیبا ) ماهروی زیبا
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ماهور2
دارای ویژگی و صفت ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( ماه، وَر ( پسوند دارندگی ) )
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی متینا
متین، دارای متانت، با وقار، محکم، استوار، از نام ها و صفات خداوند، ( مؤنث متین )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهرافروز
ترکیب دو اسم مهر و افروز ( روشن کننده و مهربانی )، افروزنده ی مهر و محبت، افروزنده ی مهربانی، ( به ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ماهور
تپه های به هم پیوسته ی دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی، ( در علوم زمین ) هریک از برآ ...
دختر، پسر
فارسی
طبیعت، گل، هنری مانلی
بمان برایم، نام شخصیتی در شعر نیما یوشیج، ( مازندرانی )، منظومه نیما یوشیج به سال نام ایرانی به مع ...
دختر، پسر
مازندرانی، فارسی مه گل
گلِ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گل )، ماه گل
دختر
فارسی
طبیعت، گل، کهکشانی مرجانه
مروارید کوچک، ( عربی، مرجانة )، مروارید خرد، یک دانه مروارید خرد، واحد مرجان به معنی یک دانه مرجان، ...
دختر
عربی، سریانی
طبیعت مها
بزرگ، یاقوت کبود، ( به مجاز ) زیبارو، بزرگتر، [چنانچه این کلمه مَها /mahā/ تلفظ شود منسوب به ماه اس ...
دختر
فارسی، سانسکریت
طبیعت